مشورت با زنان؟!! اصلاً ...
امام على علیهالسلام بهطور مطلق، مشورت با زنان را تحریم نكرده بلكه مشورت با زنانى را كه افكارى خام و ناپخته دارند، رد كردهاست؛ همانگونه كه از مشورت با انسانهاى ترسو، دروغگو، بخیل، سبكمغز و نادان نهى فرمودهاست
در جامعه امروزی یکی از مسائلی که بسیار در اذهان نقش بسته و زنان به عنوان ایرادی بر سخن امام علی علیه السلام در نهج البلاغه وارد می کنند این است که می گویند امام مردان را از مشورت با زنان باز داشته و به آنها توصیه کرده که از این کار خودداری کنند، لذا در این مجال بر آن آمدیم که این شبهه را از اذهان پاک کنیم ولی قبل از اینكه به این بحث بپردازیم، لازماست نكاتى چند دراینباره ذكركنیم تا فردى كه امروز نهجالبلاغه را مىخواند، در حال و هواى آن روزگار قرار گیرد و نسبت به فضاى آن زمان بیگانه نباشد زیرا عدمِ آگاهى به عصرى كه آن سخنان، در آن بیان شده، انسان را به كجفهمى و عدم درك صحیح مىرساند و گمان و بدفهمى خود را به گردن اسلام و مربّیان معصوم علیهمالسلام آن مىاندازد.
1ـ نهجالبلاغه كتابى نیست كه در عصر امام على علیهالسلام تدوین شده باشد، بلكه گلچینى از سخنان آن حضرت است كه بعدا توسط ادیب، فقیه و شاعر بزرگ، ابوالحسن محمد بن حسین معروف به «سید رضى» ـ رضواناللّه علیه ـ از كتب و نوشتههاى گوناگون گردآورى شد كه با پنج پشت به امام موسى بن جعفر علیهماالسلام مىرسد و از امام هفتم تا امیرالمۆمنین علیهمالسلام چهار نسل فاصله وجود دارد. شاید اگر همه بیانات آن حضرت، با یادآورى واقعهها و زمینهى گفتار امام علیهالسلام تدوین مىگردید، برداشت ما از نهجالبلاغه بهتر و عالىتر از امروز مىبود. وقتى به اصطلاح «شأن نزول» بیانات آن حضرت روشن نباشد، فهم و درك صحیح مانسبت به آن دچار نقصان مىشود.
2ـ تغییر یا گسترش معناى واژههایى كه از چهارده قرن پیش تاكنون در نهجالبلاغه موجود است، نكتهى دیگرى است كه بر فهم درست ما تأثیر مىگذارد و باید در این بُعد دقّت نمود تا برداشتى بر خلافِ نظر آن حضرت نداشته باشیم.
3ـ شرایط امروز با شرایط آنزمان بسیار تفاوت كردهاست؛ امروزه با پیشرفت علوم و رشتههاى متعدّد علمى مواجهیم. از همه مهمتر، زن عربِ بادیهنشین كه چیزى از خواندن و نوشتن نمىدانست، و شیر شتر و گوسفند مىدوخت، پشم مىریسید و نان مىپخت و... با زن صاحب نظر، كارشناس و متخصّص امروزى كه توانسته به كسب علم بپردازد و بر توسعهى آن بیفزاید، بطور مسلّم، فرق مىكند. بهتر است بگوییم در بسیارى از موارد، چه از لحاظ شغلى و فرهنگى و... با آنروزگار تفاوت دارد و شاید بتوان گفت موضوعااز زن بودن در آن جامعه، خارج شدهاست.
4ـ هر منطقه و كشورى داراى فرهنگ خاصِّ خود است؛ فرهنگ ایران آن زمان با فرهنگ عرب دورهى جاهلیّت نیز بدون تفاوت نبود تا چه برسد به فرهنگ امروزىِ ما. شاید امروزه نیز از جهتهاى مختلف، جوامع اسلامى، فرهنگ حاكم بر زنانشان با یكدیگر همگون نباشد.
امام على علیهالسلام بهطور مطلق، مشورت با زنان را تحریم نكرده بلكه مشورت با زنانى را كه افكارى خام و ناپخته دارند، رد كردهاست؛ همانگونه كه از مشورت با انسانهاى ترسو، دروغگو، بخیل، سبكمغز و نادان نهى فرمودهاست
لذا اگر بخواهیم در بارهى این بحث مطلبى را ارائه دهیم، توجه به نكات فوق براى ما امرى حتمى و ضرورى است.
اما در پاسخ این شبهه باید گفت:
اگر حضرت امیر علیهالسلام در آن زمان، فرزندش را به پرهیز از مشورت با زنان سفارش مىفرماید، زنان جامعهى آن روز را در نظر گرفته كه كمتر با سواد و قرآنخوان، و بیشتر بادیهنشین و ناآگاه بودهاند و فقط به پرورش فرزند، اعمال خاصى مثلِ دوختن شیر، گاو و گوسفنددارى و خانهدارى و... مىپرداختند. زن آنچنانى از مسایل مختلف چه مىدانسته كه مشاور هم باشد! و الاّ اگر زن فهیم و آگاهى وجود داشت، پرهیز از مشورت با زن معنا نداشت.
یكى از زنان امام حسن علیهالسلام جَعده دختر اشعث بن قیس دشمن منافق صفت امام على علیهالسلام است كه با زهر، شوهر معصوم خود را مسموم كرد تا به مال و منال رسد، به دربار معاویه روَد و همسر یزید گردد.
بطور حتم، مشورت با زنانى مثل حضرت فاطمه علیهاالسلام و حضرت خدیجه علیهاالسلام و...عامل رستگارى، و با زنانى مثل جعده عامل ذلّت و خوارى است.
قبلاً نیز ذكر كردیم كه بهرهورى از علمِ متخصّص چه زن باشد چه مرد، اشكال ندارد و باعث رشد و تعالى مىگردد كه از تكرار آن پرهیز مىكنیم. امام على علیهالسلام مىفرماید:
وَ إِیّاكَ وَ مُشاوَرَةَ النِّساءِ فَإِنَّ رَأْیَهُنَّ إِلى أَفْنٍ وَ عَزْمَهُنَّ إِلى وَهْنٍ: از مشورت با زنان بپرهیز، زیرا رأى و نظرشان، بىمایه، و تصمیمشان سست و بى ارادهاست(نهجالبلاغه صبحى صالح/ نامه31)
علاوه بر نكات فوق، امام علیهالسلام علّت عدم مشورت با زنان را نیز بیان فرموده كه قابل تأمّلاست و مىشود برداشت كرد كه اگر عزم و تصمیم سست و ضعیفى نداشتند، و نظرشان بىمایه نبود، مىشود طرف مشورت قرارگیرند.
امروزه بانوان كارشناس و داراى مدارج علمى دكترا و... كه دیدگاه قوىِ علمى دارند، مانند مردانِ داراى همان تخصص، در جامعه تأثیرگذار مىباشند.
اگر حضرت امیر علیهالسلام در آن زمان، فرزندش را به پرهیز از مشورت با زنان سفارش مىفرماید، زنان جامعهى آن روز را در نظر گرفته كه كمتر با سواد و قرآنخوان، و بیشتر بادیهنشین و ناآگاه بودهاند و فقط به پرورش فرزند، اعمال خاصى مثلِ دوختن شیر، گاو و گوسفنددارى و خانهدارى و... مىپرداختند. زن آنچنانى از مسایل مختلف چه مىدانسته كه مشاور هم باشد! و الاّ اگر زن فهیم و آگاهى وجود داشت، پرهیز از مشورت با زن معنا نداشت
بنابراین:
امام على علیهالسلام بهطور مطلق، مشورت با زنان را تحریم نكرده بلكه مشورت با زنانى را كه افكارى خام و ناپخته دارند، رد كردهاست؛ همانگونه كه از مشورت با انسانهاى ترسو، دروغگو، بخیل، سبكمغز و نادان نهى فرمودهاست( به بحث «لا تُشاوِر هۆُلاء» در كتاب «میزانالحكمة»، ج 5، ص 213 و 214، مراجعه شود.)
همچنین براى مشورت با زنان، حدیثى مانند حدیث بالا داریم كه از وصایاى امام علیهالسلام به فرزندش امام حسن مجتبى علیهالسلام است، و در آن آمده:
وَ إِیّاكَ وَ مُشاوَرَةَ النِّساءِ اِلاّ جَرَّبتَ بِكمالٍ( همان، ص 213)
از مشورت با زنان برحذر باش، مگر اینكه كمالى را در آنها تجربه كردهباشى.
روشن است منظور امام علیهالسلام زنان كارشناس و آزموده شده از لحاظ درایت و اندیشه را استثنا فرمودهاست.
فرآوری: فاطمه زین الدینی بخش نهج البلاغه تبیان
منبع: زن در نهج البلاغه، نصرتالله جمالى