آثار و برکات صبر در مصیبت(1)
بسمالله الرّحمن الرّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی»
در ادامه سلسه جلسات آیت الله مظاهری در این مقاله به بیان برخی از آثار و برکات ارزشمند صبر در مصیبت میپردازیم.
پاداش منحصر بفرد صبر در برابر مصائب در قیامت
صبر در برابر مصائب، در قیامت، ثواب و پاداش فراوانی دارد. قرآن کریم، اجر چنین صبری را بدون اندازه و بیحساب میداند:
«إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»[1]
در فرهنگ قرآن و عترت، هر عمل نیک و هر کار خیری، پاداش مشخص و معیّن دارد، امّا بر اساس این آیه شریفه، در قیامت، پاداش صبر و استقامت صابرین، بدون اندازهگیری و بی حدّ و حصر است و به غیر از خداوند، کسی از میزان آن اطلاع ندارد.
در روایتی آمده است که رسول خدا «صلىاللَّهعلیهوآلهوسلم» فرمودند: در روز قیامت، هنگامی که دفترها گشوده میشود و ترازوهای حساب و کتاب را میآورند، براى اهل بلا و گرفتارى، ترازویى نصب نمىگردد و دفترى برای آنان گشوده نمىشود، سپس آیه «إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»را قرائت فرمودند.[2]
بر اساس روایت دیگری، اگر انسان حاجتمند، برای رفع گرفتاری خود دعا کند و استجابت دعای او به مصلحت نباشد، خداوند در قیامت از او عذرخواهى مىكند و مىفرماید: اگر دعاى تو مستجاب نشد، مصلحت نبود و علّت آن را براى او روشن مىكند و به گونهاى براى او جبران مىنماید كه آن بنده مىگوید اى كاش هیچ یك از دعاهایم در دنیا مستجاب نشده بود.[3]
یعنی آرزو میکند و میگوید: ای کاش بیش از این بلا و مصیبت میدیدم تا اکنون از پاداش بیشتری برخوردار شوم.
در واقع، در روزی که پردهها کنار میرود، بندگان با آشکار شدن امور مخفی و پنهانی، توجه پیدا میکنند که مصیبت آنان در دنیا، چه مصلحت عجیبی داشته و آنان هوشیار نبودهاند: «لَقَدْ كُنْتَ فی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْیَوْمَ حَدیدٌ»[4]
اگر صابر در مصیبت خدادادی، ثواب بهشت نداشت و اگر درود خداوند[5] شامل حال او نمیشد، ولی فقط عذرخواهی خداوند نصیب او میشد، کافی بود که انسان در برابر اینگونه مصائب و بلایا، صبوری پیشه کند و شکیبا باشد؛ زیرا چنین پاداشی بینظیر است و انصافاً در قیامت و در روزی که پردهها کنار میرود، شیرینترین پاداش است.
دو حکایت از پاداش دنیوی صبر در مصائب
پاداش صبر در مصائب و گرفتاریها، منحصر به قیامت نیست، بلکه در همین دنیا هم پاداش دارد و خداوند متعال از راه دیگری و از راهی که بنده گمان نمیبرد، جبران گرفتاری و مصیبت او را میکند. مثلاً کسی که فرزند خود را از دست میدهد، به موفقیّت یا پیشرفت معنوی یا مادّی دیگری دست مییابد و موانع نیل به اهداف بزرگ، از سر راه او برداشته میشود.
حکایت اوّل: یکی از یاران رسول گرامی «صلىاللهعلیهوآلهوسلم» طفلی بیمار داشت و در زمانی که او در بیرون از خانه مشغول کار بود، آن طفل از دنیا رفت. مادر فرزند ابتدا گریه كرد، ولى وقتى متوجّه بازگشت همسر خود شد، فرزند را به کناری گذاشت و خود را آماده پذیرایى از شوهر كرد و مثل همیشه با چهرهاى متبسّم با همسرش روبرو شد و حرفی از مرگ طفل به او نزد. سحرگاه و بعد از نماز شب كه مرد براى نماز صبح به مسجد مىرفت، آن زن صبور به او گفت: اگر كسى به تو امانتى بدهد و سپس آن را طلب كند، آیا آن را پس مى دهى یا نه؟ جواب داد: آرى پس مى دهم. آنگاه زن اضافه كرد: خداوند امانتى به ما داده بود و دیروز هم او را از ما گرفت. پس از نماز با نمازگزاران به منزل برگرد تا فرزندمان را به خاك بسپاریم. آن مرد به مسجد رفت و پیامبر اکرم «صلىاللهعلیهوآلهوسلم»که گویا منتظر آمدن او بودند، هنگام ورود او فرمودند: «مبارك باد دیشب تو». پس از مدّتی آن زن صبور که همان شب باردار شده بود، فرزند دیگری به دنیا آورد که در تاریخ میخوانیم خود او و فرزندانش بسیار صالح و نیکوکار و از قاریان قرآن بودهاند.[6]
حکایت دوّم: هنگامی که به حضرت امام«قدّسسرّه» خبر رسید که فرزند ایشان، آیت الله آقا مصطفی خمینی«ره» از دنیا رفته است، فرمودند: «مرگ مصطفی، از الطاف خفیّه خداست». طولی نکشید که در اثر صبر و شکیبایی حضرت امام، آن لطف خفی، مبدّل به لطف جلی شد و چند ماه بعد، پروردگار عالم، نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران را به حضرت امام و به مردم مسلمان ایران عطا فرمود.
برخورداری از نفس مطمئنه در پرتو صبر در مصائب
وقتی انسان در برابر مصائب و مشکلات، صابر باشد و مقدّرات الهی را بر وفق حکمت و مصلحت بداند، اطمینان قلبی پیدا میکند. به عبارت دیگر، كسى كه وظیفه خود را به خوبی انجام دهد و در تلاش و کوشش و به کارگیری عقل و تدبیر، کوتاهی نورزد، هنگام مواجهه با مصیبت، عقل و دل او گواهى مىدهد كه آنچه خداوند حكیم تقدیر كرده است، صد در صد حکیمانه و به مصلحت است. چنین کسی از آن جهت که اوّلاً در انجام وظیفه کوتاهی نکرده و ثانیاً در ابتلا به مصیبت صبوری پیشه کرده و جزع و فزع نکرده است، به «آرامش درونى» یا «نفس مطمئنّه» دست مىیابد. به این معنا که زندگی او هرچند سرشار از مصیبت و گرفتاری است، امّا غم و غصه نسبت به گذشته و دغدغه و نگرانی برای آینده، نخواهد داشت. در این صورت، بهشت نیز برای او کوچک است و لایق مقام عنداللهی است: «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی».
خداوند میفرماید: ای کسی که نفس مطمئنه پیدا کردهای! یعنی ای کسی که در ابتلائات شکیبا بودهای! بیا بیا، نزد من بیا که بهشت برای تو کوچک است؛ جایگاه تو در مرتبهای والاتر از بهشت، نزد من و نزد بندگان من، یعنی معصومین«سلاماللهعلیهم» است.
مقام تسلیم و رضا، حاصل شکیبایی در ابتلائات
اگر انسان در انجام واجبات و اجتناب از گناه و در ارتباط با خدا، کوشا باشد و در ابتلائات زندگی خود را نبازد، به مقامات والای معنوی و عرفانی دست مییابد. ولی متأسّفانه نوع بشر، در مصائب و شدائد و یا در خوشیها و هنگام وفور نعمت ظاهری، خود را میبازد:
«إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً»[7]
این انسان معمولاً خودش را میبازد و سبکسری میکند. اگر نعمتی برای او جلو بیاید، به جای شکرگزاری، مغرور میشود و اگر مصیبتی پیشآید، خودش را گم میکند.
امّا اگر کسی بتواند در حوادث ناگوار و مصائب زندگی صبور باشد و خود را گم نکند و به عبارت دیگر، اگر کسی بتواند در برابر تقدیر الهی، تسلیم باشد و چون و چرا و جزع و فزع نکند، و بالاتر از تسلیم، اگر کسی بتواند راضی به حکمت و مصلحت خداوند باشد، در اثر تمرین و ممارست در صبوری و تسلیم و رضا، به مقام عرفانی و بینظیر «تسلیم و رضا» دست خواهد یافت. وقتی چنین شد، هرچه از جانب دوست به او برسد، براى او نیكو جلوه میکند:
یكى درد و یكى درمان پسندد یکی وصل و یكى هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد
امام حسین«سلاماللهعلیه» و حضرت زینب مظلومه«علیهاالسّلام» در بالاترین مراتب تسلیم و رضا قرار داشتند و در واقع در برابر مقدرات الهى، تسلیم و راضی به رضای الهی بودند. همانطور که قبلاً نیز بیان شد، امام حسین«سلاماللهعلیه» قبل از شهادت و در اوج مصیبت میفرمایند: «رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَیْتِ»[8]؛ حضرت زینب نیز در مجلس ابن زیاد، علیرغم تنهائى در برابر آن همه دشمن، به خداوند توكّل كرده و با جرأت و شهامتِ همراه با اطمینان قلبی و رضایت از مقدّرات الهی فرمودند: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا»[9]
رفتار درسآموز آن بزرگواران، در واقع همان معنای مجسّم آیه شریفه قرآن کریم است که میفرماید:
«وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَة الَی اللهِ و هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِاسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الوُثْقی وَالَی الله عاقِبَةُ الامُورِ»[10]
آنكه در برابر قانون خدا روح تعبد دارد و در برابر قرآن و روایات اهلبیت«سلاماللهعلیهم» صددرصد تسلیم است، به ریسمانى كه از طرف خداست، چنگ زده است و عاقبت نیکو و خیر کار او در دست خداوند متعال است.
این مقامات معنوی بسیار عجیب و آثار و برکات آن در دنیا و آخرت، شگفتآور است، امّا باید توجه داشت که اگر کسی حتّی نتواند تصوّر کند چنین مقاماتی وجود دارد، نباید منکر آن شود. استاد بزرگوار ما حضرت امام«ره» میگفتند: اگر نمیفهمی که بزرگان چه میگویند، لاأقل منکر نشو و در مورد حرف آنان، ساکت باش.
یکی از معانی مقام تسلیم و رضا نیز همین است که اگر انسان نتواند به مراتب بالایی دست یابد، بداند که چنین مقامهای بلندی در دنیا و آخرت برای انسان وجود دارد. به راستی نیز کسی که خود به چنین مقاماتی نرسد، نمیتواند حقیقت آن را درک کند.
پینوشتها:
1. زمر / 10
2. بحارالأنوار، ج 67، ص 101
3. كافى، ج 2، ص 491 - 490
4. ق/ 22
5. بقره/ 157: «أُولئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
6. مسكنالفۆاد، ص 66
7. معارج / 21-19
8. بحارالأنوار، ج 44، ص 366
9. بحارالأنوار، ج 45، ص 115
10. لقمان / 22
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی مظاهری
تهیه و تنظیم: جواددلاوری، گروه حوزه علمیه تبیان