ای کاش دعاهایمان مستجاب نمی شد!!!
اگر انسان حاجتمند، برای رفع گرفتاری خود دعا کند و استجابت دعای او به مصلحت نباشد، خداوند در قیامت از او عذرخواهى مىکند و مىفرماید: اگر دعاى تو مستجاب نشد، مصلحت نبود و علّت آن را براى او روشن مىکند و به گونهاى براى او جبران مىنماید که آن بنده مىگوید اى کاش هیچ یک از دعاهایم در دنیا مستجاب نشده بود.
صبر یکی بهترین فضایل اخلاقی است که هر کس آن را دارد باید خداوند متعال را به پاس این نعمت ارزشمند بسیار سپاس گوید و هرکس بهره ی کمتری از آن دارد باید بسیار دعا کند و تمرین و ممارست در راه تحصیل آن داشته باشد. چرا که صبر، هم خیر دنیا را در خود دارد ،هم خیر آخرت را.
پاداش منحصر بفرد صبر در برابر مصائب در قیامت
صبر در برابر مصائب، در قیامت، ثواب و پاداش فراوانی دارد. قرآن کریم، اجر چنین صبری را بدون اندازه و بیحساب میداند:
«إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»[1]
در فرهنگ قرآن و عترت، هر عمل نیک و هر کار خیری، پاداش مشخص و معیّن دارد، امّا بر اساس این آیه شریفه، در قیامت، پاداش صبر و استقامت صابرین، بدون اندازهگیری و بی حدّ و حصر است و به غیر از خداوند، کسی از میزان آن اطلاع ندارد.
در روایتی آمده است که رسول خدا «صلىاللَّهعلیهوآلهوسلم» فرمودند: در روز قیامت، هنگامی که دفترها گشوده میشود و ترازوهای حساب و کتاب را میآورند، براى اهل بلا و گرفتارى، ترازویى نصب نمىگردد و دفترى برای آنان گشوده نمىشود، سپس آیه «إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» را قرائت فرمودند.[2]
بر اساس روایت دیگری، اگر انسان حاجتمند، برای رفع گرفتاری خود دعا کند و استجابت دعای او به مصلحت نباشد، خداوند در قیامت از او عذرخواهى مىکند و مىفرماید: اگر دعاى تو مستجاب نشد، مصلحت نبود و علّت آن را براى او روشن مىکند و به گونهاى براى او جبران مىنماید که آن بنده مىگوید اى کاش هیچ یک از دعاهایم در دنیا مستجاب نشده بود.[3] یعنی آرزو میکند و میگوید: ای کاش بیش از این بلا و مصیبت میدیدم تا اکنون از پاداش بیشتری برخوردار شوم.
در واقع، در روزی که پردهها کنار میرود، بندگان با آشکار شدن امور مخفی و پنهانی، توجه پیدا میکنند که مصیبت آنان در دنیا، چه مصلحت عجیبی داشته و آنان هوشیار نبودهاند: «لَقَدْ کنْتَ فی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکشَفْنا عَنْک غِطاءَک فَبَصَرُک الْیَوْمَ حَدیدٌ»[4]
اگر صابر در مصیبت خدادادی، ثواب بهشت نداشت و اگر درود خداوند[5] شامل حال او نمیشد، ولی فقط عذرخواهی خداوند نصیب او میشد، کافی بود که انسان در برابر اینگونه مصائب و بلایا، صبوری پیشه کند و شکیبا باشد؛ زیرا چنین پاداشی بینظیر است و انصافاً در قیامت و در روزی که پردهها کنار میرود، شیرینترین پاداش است.
اگر انسان بتواند در ابتلائات و مصائب، باور قلبی داشته باشد که آن بلا یا گرفتاری، بر وفق حکمت و به مصلحت اوست، دنیا و آخرت خود را آباد کرده است.
پاداش صبر در مصائب و گرفتاریها، منحصر به قیامت نیست، بلکه در همین دنیا هم پاداش دارد و خداوند متعال از راه دیگری و از راهی که بنده گمان نمیبرد، جبران گرفتاری و مصیبت او را میکند. مثلاً کسی که فرزند خود را از دست میدهد، به موفقیّت یا پیشرفت معنوی یا مادّی دیگری دست مییابد و موانع نیل به اهداف بزرگ، از سر راه او برداشته میشود.
برخورداری از نفس مطمئنه در پرتو صبر در مصائب
وقتی انسان در برابر مصائب و مشکلات، صابر باشد و مقدّرات الهی را بر وفق حکمت و مصلحت بداند، اطمینان قلبی پیدا میکند. به عبارت دیگر، کسى که وظیفه خود را به خوبی انجام دهد و در تلاش و کوشش و به کارگیری عقل و تدبیر، کوتاهی نورزد، هنگام مواجهه با مصیبت، عقل و دل او گواهى مىدهد که آنچه خداوند حکیم تقدیر کرده است، صد در صد حکیمانه و به مصلحت است. چنین کسی از آن جهت که اوّلاً در انجام وظیفه کوتاهی نکرده و ثانیاً در ابتلا به مصیبت صبوری پیشه کرده و جزع و فزع نکرده است، به «آرامش درونى» یا «نفس مطمئنّه» دست مىیابد. به این معنا که زندگی او هر چند سرشار از مصیبت و گرفتاری است، امّا غم و غصه نسبت به گذشته و دغدغه و نگرانی برای آینده، نخواهد داشت. در این صورت، بهشت نیز برای او کوچک است و لایق مقام عنداللهی است: «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّک رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی».
خداوند میفرماید: ای کسی که نفس مطمئنه پیدا کردهای! یعنی ای کسی که در ابتلائات شکیبا بودهای! بیا بیا، نزد من بیا که بهشت برای تو کوچک است؛ جایگاه تو در مرتبهای والاتر از بهشت، نزد من و نزد بندگان من، یعنی معصومین«سلاماللهعلیهم» است.
باور به وجود حکمت الهی، رمز تسلیم و رضا
اگر کسی در رخدادی حکمت مقدّرات الهی را ندانست یا نفهمید، نباید به این بهانه از تسلیم در برابر آن سر باز زند.
اگر انسان بتواند در ابتلائات و مصائب، باور قلبی داشته باشد که آن بلا یا گرفتاری، بر وفق حکمت و به مصلحت اوست، دنیا و آخرت خود را آباد کرده است. چنانکه اگر به چنین باوری نرسد و نتواند در برابر ابتلائات الهی تسلیم و راضی باشد، هم در دنیا و هم در آخرت بسیار ضرر میکند؛ زیرا در دنیا گرفتار بلا و مصیبت شده و زندگی خود را با سختی میگذراند و در آخرت نیز اجر و پاداشی نمیبرد.
اگر صابر در مصیبت خدادادی، ثواب بهشت نداشت و اگر درود خداوند شامل حال او نمیشد، ولی فقط عذرخواهی خداوند نصیب او میشد، کافی بود که انسان در برابر اینگونه مصائب و بلایا، صبوری پیشه کند و شکیبا باشد؛ زیرا چنین پاداشی بینظیر است و انصافاً در قیامت و در روزی که پردهها کنار میرود، شیرینترین پاداش است
تسلیم و رضا، مانع سقوط
انسان باید برای رسیدن به مقام تسلیم و رضا، در همه حال؛ چه هنگام برخورداری از نعمت و چه هنگام نزول بلا و نقمت؛ شاکر باشد. اهل معرفت، ابتلائات را الطاف خفیّه میدانند و الطاف خفیّه را ارزشمندتر و کاربردیتر از الطاف جلیّه میشمرند. چنین کسانی، از صبر و استقامت در الطاف خفیّه، بهرهبرداری معنوی کرده، با نیل به مقام تسلیم و رضا، از سقوط و انحراف خود جلوگیری میکنند. اگر شیطان انسی و جنی پشت به پشت هم بخواهند برای این افراد لغزشی ایجاد کنند، نمیتوانند. قرآن کریم میفرماید:
«إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکلُونَ ، إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ»[6]
شیاطین انسی و جنی کسانی را وسوسه و منحرف میکنند که زیر پرچم الهی نباشند و به مقام رضا و تسلیم نرسیده باشند؛ و الاّ کسی که به مقام رضا و تسلیم رسیده، زندگی او سراسر الهی است و شیاطین در آن نقشی ندارند.
وقتی انسانی به چنین مقامی برسد، نظیر امیرالمۆمنین«سلاماللهعلیه»، در مناجات خود با خداوند، پاسخ الهی را میشنود و این گفتگو، برای او از دنیا و آنچه در آن است، ارزشمندتر است.
مناجات شعبانیّه امیرالمۆمنین«سلاماللهعلیه»، یکی از مناجاتهای بسیار ارزشمند است که همه ائمه طاهرین«سلاماللهعلیهم» آن را میخواندهاند. در این مناجات، امیرالمۆمنین«سلاماللهعلیه» از خداوند مقامی را میطلبند که انقطاع الی الله در آن به کمال برسد و هیچ کس و هیچ چیزی در دل نباشد. آن حضرت در مناجات خود زمزمه میکنند: خداوندا، به من حالتی عطا فرما که علاوه بر آنکه من با تو مناجات میکنم، تو هم با من حرف بزنی و مناجات کنی.
«إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ إِلَهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لَاحَظْتَهُ فَصَعِقَ بِجَلَالِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَکَ جَهْرا»[7]
پینوشتها :
1. زمر / 10
2. بحارالأنوار، ج 67، ص 101
3. کافى، ج 2، ص 491 - 490
4. ق/ 22
5. بقره/ 157: «أُولئِک عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
6. نحل / 100- 99
7. بحارالأنوار، ج 91، ص 98
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: سایت آیت الله مظاهری