تبیان، دستیار زندگی
دنیا پر از مادرانه‌هاست. دنیا پر از تولد است. تولد پروانه‌ها که از پیله بیرون می‌آیند و به آسمان می‌روند. تولد سیب‌های ترش و جویبارهای کوچک. دنیا پر از تولد ابرهای صورتی است. تولد پنجره‌های جدید و سقف‌های رنگی. بچه‌های لاغر و تپل کوچک بانمک.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مادرانه‌ها، بوى سیب مى‌دهند

مادرانه‌ها، بوى سیب مى‌دهند

دنیا پر از مادرانه‌هاست. دنیا پر از تولد است. تولد پروانه‌ها که از پیله بیرون می‌آیند و به آسمان می‌روند. تولد سیب‌های ترش و جویبارهای کوچک. دنیا پر از تولد ابرهای صورتی است. تولد پنجره‌های جدید و سقف‌های رنگی. بچه‌های لاغر و تپل کوچک بانمک.

دنیا پر از تولد جوجه‌های فاخته است که سر از تخم بیرون می‌آورند و دلفین‌های بازیگوش که مزه‌ی آب را می‌دانند. دنیا پر از بهار است. حتی وقتی که بهار نیست. همیشه کسی یا چیزی یک جایی دارد به دنیا می‌آید. همیشه جایی مادری هست.

روزی که مادری به دنیا می‌آید، پرنده‌ی کوچکی در قلبش شروع به آواز خواندن می‌کند و تا وقتی که زنده است دست از آواز خواندن برنمی‌دارد. پرنده‌ی کوچک، آوازی آسمانی می‌خواند

حتی خود مادران هم یک روز متولد شده‌اند. روز تولد مادران، روزی عجیب و جادویی است. هر کس که در بهشت باشد خوشحال است. چون عضوی از بهشت دارد به دنیا می‌آید.

روزی که مادری به دنیا می‌آید، پرنده‌ی کوچکی در قلبش شروع به آواز خواندن می‌کند و تا وقتی که زنده است دست از آواز خواندن برنمی‌دارد. پرنده‌ی کوچک، آوازی آسمانی می‌خواند. چیزی شبیه سوره‌ی مریم. با لحنی آبی رنگ. آوازی شبیه آوازهای اساطیری مجسمه‌هایی که در آب حل شده‌اند. آوازی که انگار دارد یک نام را با حس‌های مختلف پشت هم تکرار می‌کند و از آن جمله‌های شاعرانه می‌سازد. شاید دارد می‌گوید دریا... دریا... دنیا... دنیا... آوا... آوا... آوا... فردا... فردا... فردا... بالا... دارا... سارا... هوا... هوا... هوا... زیبا... زیبا... زیبا... زهرا... زهرا... زهرا... زهرا!

* * *

روزی که حضرت زهرا‌(س) به دنیا آمد، پدرش به آسمان نگاه کرد و صدای آب را شنید. پدرش در کودکی مادر خود را از دست داده بود و حالا دوباره مادری برای او آمده بود. مادری بسیار کوچک و ظریف. با دست‌هایی که بوی گل می‌داد و دعاهایی که صف کشیده بودند تا بر زبان او بنشینند.

پدر با داشتن او همه چیز داشت. دیگر همه چیز داشت و وقتی دست‌های یاسی او را می‌بوسید خداوند را برای داشتن «همه چیز» شکر می‌کرد.

او با آمدنش دنیای عجیبی را به خانه آورد. دنیایی که در آن می‌شد از این به بعد درباره‌ی دختران طوری حرف زد که انگار داری درباره‌ی قلب تپنده‌ی فرشتگان در اردیبهشت حرف می‌زنی.

* * *

دنیا پر از مادرانه‌هاست. باید به صدای مادرانه‌ها گوش کنی. چیزی شبیه سوره‌ی مریم است با زیرصدای لالایی‌های محزون جنوبی. باید مادرانه‌ها را لمس کنی. پرزهای مخمل با رنگی از شبنم بر بالشی سپید است.

مادرانه‌ها را در هر جایی که هستی پیدا کن و به آن‌ها نزدیک شو. مادرانه‌ها بوی دعای خیر می‌دهند

وقتی می‌‌خواهی مادرانه‌ها را لمس کنی باید به انگشتان باران فکر کنی که بسیار کوچک و ظریفند. به قلاب‌بافی‌های مادربزرگ‌ها فکر کنی و به بوی شیرینی و توت‌فرنگی با خامه‌ی صورتی.

مادرانه‌ها را در هر جایی که هستی پیدا کن و به آن‌ها نزدیک شو. مادرانه‌ها بوی دعای خیر می‌دهند. بوی عاقبت‌به‌خیری و شربت سکنجبین بعدازظهری بهاری در ایوان.

مادرانه‌ها را در هر جایی که هستی پیدا کن. تلفیق زیبای بافتنی گریه و لبخندند مادرانه‌ها. کمی دلشوره دارند. انگار روی یک سطح صاف و صیقلی کمی نمک پاشیده باشی. اما پر از آرامش‌اند. انگار با کسی که دوستش داری به دریا رفته باشی. در قایقی چوبی و سبک که از رفتن نمی‌هراسد و تور ماهیگیری ندارد.

مادرانه‌ها شبیه بلوزهای بافتنی هستند و دعای وقت سفر. به آن‌ها نزدیک شو و برای این نزدیک شدن به خودت تبریک بگو. تو می‌توانی از مادرانه‌ها چیزهایی یاد بگیری که برای تمام زندگی‌ات به درد می‌خورد.

بخشیدن و بخشیدن و بخشیدن. دوست داشتن تا بی‌نهایت و دعای خیر همراه کردن. شعورِ در آغوش کشیدن و فهمِ چشم پوشیدن. مراقب بودن و همیشه در حال فرستادن موجی از مهربانی و آرامش. تقسیم کردن آن‌چه در وجودت داری و بهشتی بودن. بهشتی بودن.به مادرانه‌ها که نزدیک می‌شوی می‌توانی از این‌ها که گفتم برای خودت کوله‌ای برداری و تا وقتی زندگی می‌کنی از آن‌ها تغذیه کنی. مادرانه‌ها بوی سیب می‌دهند.

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع: دوچرخه-( لیلی شیرازی)

مطالب مرتبط:

به دنبال یه تیکه آرامش!

نقشه‌ی گنج قارون

عروسک چهارم و شاهزاده ! ...

آشنایی با کلام حضرت زهرا(س)

بیماریهای روحیمان را بشناسیم

به خودت اعتماد کن!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.