تبیان، دستیار زندگی
اصل قرآنی «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» به صورت تکوینی است، انسان اگر با داشتن همه حجج الهی بیراهه برود در جهنم گرفتار عذاب می‌شود، خداوند به بعضی‌ها کرامت داد اما پست کلیدی را به کسی می‌دهد که احراز کند او به هیچ وجه بیراهه نمی‌رود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لا اکراه فی الدین یعنی چه؟


اصل قرآنی «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» به صورت تکوینی است، انسان اگر با داشتن همه حجج الهی به بیراهه برود ، در جهنم گرفتار عذاب می‌شود.

خداوند به بعضی‌ها کرامت داد اما پست کلیدی را به کسی می‌دهد که احراز کند او به هیچ وجه به بیراهه نمی‌رود.


تطهیر

«إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا»

در جریان آیه تطهیر مرز همسران پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مرز اهل‌بیت(علیه السلام) کاملا جدا شده است، پیش از آن 22 ضمیر جمع مۆنث سالم آورد و بعد یکباره ضمیر جمع مذکر سالم آورد، که این امر نه با قبل و نه با بعد از آن سازگار است، ام‌سلمه از پیامبر(صلی الله علیه وآله) خواست که وارد کساء شود اما پیامبر(صلی الله علیه وله) فرمود تو زن صالحی هستی اما این مقام جایگاه تو نیست، این مخصوص علی و اولاد علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است، همچنین در این‌جا از فعل مضارع استفاده شده است به این دلیل که ممکن هر لحظه به فیض الهی نیاز دارد، در هر ظهور خداوند فیض تازه ای دارد، از این رو باید فعل مضارع استفاده کند که مفید استمرار باشد.

منظور این نیست که آنان رجس و بی‌طهارتی داشتند و خدا خواسته باشد آن رجس را رفع کند، این تطهیر به این معنا است که نمی‌گذارد رجس به حرم امن اهل‌بیت (علیه السلام) راه پیدا کند.

خداوند در سوره مائده فرمود که احکام و شرعیات برای این است که شما پاک شوید، اما در آیه محل بحث اهل‌بیت (علیه السلام) را با ادات حصر و به صورت تکوینی خواستار تطهیر آنان شد.

در جریان حضرت یوسف(علیه السلام) فرمود ما کاری کردیم که بدی به سمت حضرت یوسف نرفت.

اهل‌بیت(علیه السلام) مخلَص هستند و شیطان به آنان دسترسی ندارد،‌ شیطان به ابزار فریب آنان دسترسی ندارد، آن‌که مورد علاقه مخلَصین است در دسترس شیطان نیست و آن‌که در دسترس شیطان است، مخلَصین آن را بی‌مقدار می‌داند، بدی قدرت رفتن به سوی این ذوات مقدسه ندارد.

فرشته‌ها جهان را با اسما الهی اداره می‌کنند، اسما لفظ و مفهوم ذهنی نیست، این اسما را انسان کامل به ملائکه یاد داد، فرشتگان شاگردان امام زمان(عج) و اهل‌بیت(علیه السلام) هستند

اهل‌بیت حقیقت گناه را دیدند

خدا خواست که عبد مختارانه به طرف طهارت برود، خدا نخواست که عبد از روی اجبار به طرف طهارت برود، خدا بر اساس «وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْیُۆْمِن وَمَن شَاء فَلْیَكْفُرْ»، خواسته است انسان مختارانه طاهر شود، بین اراده خداوند و طهارت خارجی اراده مختارانه انسان فاصله است.

خدای سبحان برای اهل‌بیت(علیهم السلام) طهارت ویژه‌ای خواسته است،‌ اگر کسی مسموم بودن یا زشتی گناه را بداند اصلا به ذهنش نمی آید.

اهل‌بیت(علیه السلام) حقیقت گناه را دیدند و هرگز فکر انجام آن را نکردند، یک مۆمن اصلا به ذهنش نمی‌رسد که با مادر خود خلاف شرع کند، آنان گناه را همین‌طور می‌دانند.

معنای اراده و اختیار انسان

به انسان گفت تو هیچ جبری نداری، فطرت و عقلی بهشت‌پذیر و جهنم‌گریز به تو دادم.

«لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» ناظر به آزاد بودن انسان است و اباحه‌گری را تجویز نکرده است، پس اگر اباحه‌گری را تجویز کرده باشد با عذاب در جهنم موافق نیست.

این «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» به صورت تکوینی است، انسان اگر با داشتن همه به حجج الهی بیراهه برود در جهنم گرفتار عذاب می‌شود، خداوند به بعضی‌ها کرامت داد اما پست کلیدی را به کسی می‌دهد که احراز کند او به هیچ وجه به بیراهه نمی‌رود.

از این رو به بلعم‌ها و سامری‌ها پست کلیدی نداد، خدا داناتر است که رسالت خودش را کجا بگذارد،‌ پست کلیدی را خداوند به هر کس نمی‌دهد، اهل‌بیت(علیه السلام) عالماً عامداً و مختاراً می‌توانند گناه بکنند اما «عَلَى بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ» گناه نمی‌کنند.

اهل‌بیت(علیه السلام) حقیقت گناه را دیدند و هرگز فکر انجام آن را نکردند، یک مۆمن اصلا به ذهنش نمی‌رسد که با مادر خود خلاف شرع کند، آنان گناه را همین‌طور می‌دانند

گناه نکردن اهل‌بیت (علیه السلام) به دلیل ترس از جهنم نیست

کسی که می‌خواهد به لقای محبوب برود نباید آلوده باشد، اینان گناه نمی‌کنند به این دلیل که مانع لقای الهی است، اینان به دلیل ترس از جهنم گناه نمی کنند.

خیلی‌ها اهل علم هستند اما به اندک حادثه‌ای بازمی‌گردند، اما خدا می‌داند به این شخص هر مقامی بدهد دنیا برای او ناچیز و بی‌مقدار است، اما اگر به سامری و بلعم چیزی بدهد آنان زود بازمی‌گردند، این مانند آن است که بگوییم افراد زیادی در حوزه علمیه درس می‌خوانند اما چند نفر جزو اوتاد مانند آقای قاضی و آیت‌الله بهجت می‌شوند، چون اینان به حسن اختیار خودشان مطیع محض خداوند هستند، از این رو خداوند در تربت آنان شفا قرار می‌دهد و دعا را برای آنان مستجاب می‌کنند و درباره ایشان «سد الابواب الا بابه» انجام می‌شود، اینان معلم ملائکه و از ملائکه بالاتر هستند، فرشته‌ها جهان را با اسماء الهی اداره می‌کنند، اسماء لفظ و مفهوم ذهنی نیست، این اسماء را انسان کامل به ملائکه یاد داد، فرشتگان شاگردان امام زمان(عج) و اهل‌بیت(علیهم السلام) هستند.

بخش قرآن تبیان


منبع: به گزارش جهان به نقل از رسا، بیانات حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی