تبیان، دستیار زندگی
انسان عُصاره‌ی عُصاراتِ كائنات است. انبیا و اولیا عصاره‌ی انسان وانسانیتند. و‌مهدی، عصاره انبیا و اولیاست. این است كه میان او و‌پیامبران بجز امر غیبت شباهتهاى دیگرى نیز هست. در‌احادیث، خصوصیاتى از پیامبران یاد شده، كه در‌آن حضرت نیز هست...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ویژگیهاى پیامبران، در مهدى (عجل الله تعالی فرجه)

آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى

امام زمان

انسان، عُصاره ی عُصاراتِ كائنات است. انبیا و اولیا، عصاره ی انسان وانسانیتند. ومهدى(علیه السلام)، عصاره انبیا و اولیاست. این است كه میان او و پیامبران  بجز امر (غیبت)- شباهتهاى دیگرى نیز هست، و پاره اى از ویژگی هاى پیامبران در مهدى (علیه السلام) متجلّى است.

رى، مهدى، ولى اعظم، و سرّ اكبر است. او ذخیره الهى، وبقیةُ الله، وخلاصه تجلّیات گذشته است. اگر ذخایر وامكانات پیامبران سَلَف، در نزد او باشد، اگر همه اسرار جهان پیش او مكشوف بوَد، اگر ودایع اولیا در خدمت او گرد ید، همه درست است و به جا. در احادیث، خصوصیاتى از پیامبران یاد شده است، كه در قائم آل محمد(صلى الله علیه وله وسلم) هست:

از حضرت آدم (علیه السلام)ـ طول عمر.

از حضرت نوح(علیه السلام)  ـ طول عمر.

از حضرت ابراهیم(علیه السلام) ـ پنهان بودن ولادت و دورى از مردم.

از حضرت موسى(علیه السلام) ـ پنهان بودن ولادت و غیبت از قوم، هیبت و شكوهمندى.

از حضرت یوسف(علیه السلام)ـ زیبایى، جود، حضور در میانِ مردم و شناخته نشدن.

چنانكه براردان یوسف(علیه السلام) او را مى دیدند و نمى شناختند، تا آنكه خویش را معرفى كرد.

از حضرت صالح(علیه السلام)  ـ غیبت از قوم.

از حضرت داود(علیه السلام) ـ قضاوت كردن به حكم داودى.

احكام داودى معروف است. حضرت داود(علیه السلام) بر طبق علم خود به واقع، حكم مى كرد، ومنتظر بیّنه وشاهد نمى ماند.

از حضرت سلیمان(علیه السلام)  ـ جهاندارى و حشمت سلیمانى.

از حضرت ایوب(علیه السلام)  ـ برخوردارى از فرج و گشایش پس از گرفتارى.

كمالِ واقعى انسان، در شناخت حقایق عالم است، و شناخت چگونگى وجود، و فیض وجود، و وسایط فیض، و مقامات آنان، و چگونگى و ظرایف دیگر امور و احوال عالم امر وخلق. نباید از شناخت این معارف و تحصیل یقین به آنها غافل بود. نباید از ادعیه و زیارات غفلت داشت، و از محتواى عمیق آنها بى خبر ماند. و نباید تنها به خواندن سطحى این اوراق نورانى، و این سطور روحانى، بسنده كرد

حضرت ایوب(علیه السلام) پس از مدتها گرفتارى وابتلا، به فرج و سودگى و گشایش رسید. مهدى (علیه السلام) نیز، پس از هجوم عباسیان به خانه پدرى آن امام، به آوارگى و دورى از یاران ودوستان مجبور گشت، و سپس طبق حكمت الهى از نظرها غایب شد و این غیبت به درازا كشید. او نیز چونان حضرت ایوب به فرج و گشایش و سودگى خواهد رسید. و فرج او، فرج مۆمنان و مستضعفان و بر حقان است.

از حضرت یونس(علیه السلام) ـ رجوع به میان مردم، پس از غیبت، در هیئتِ جوانان.

از حضرت عیسى(علیه السلام) ـ نورانیت، مورد اختلاف قرار گرفتن احوال شخصى.

از حضرت محمد (صلى الله علیه وله وسلم)  ـ انقلاب خونین و خروج با شمشیر و در هم كوبیدنِ جبّاران.

همچنین دیگر علوم و اسرار انبیا و اولیا و بزرگان در نزد مهدی است: اسماء شیثى، وعلوم هِرمِسى، واذكار یونسى، و...

در صلَوات منسوب به حكیم قُدّوسى، خواجه نصیرُ الدّینِ طوسى، حضرت مهدى(علیه السلام)، با ویژگیهاى پدران خویش نیز، توصیف شده است:

اَللّهُمَّ! صَلِّ وسَلِّمْ، وَزِدْ وبارِكْ، على: صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبَویة، والصَّولَةِ الحیدریة، والعِصمَةِ الفاطمیة، والحِلمِ الحَسَنیة، والشّجاعةِ الحسینیة، والعِبادةِ السَّجّادیة، والمَئِرِ الباقریة، والثارِ الجَعفریة، والعُلومِ الكاظمیة، والحُجَجِ الرَّضویة، والجُودِ التَّقَویة، والنَّقاوَةِ النَّقَویة، والهَیبةِ العَسكَریة، والغیبة اللهیة، القائمِ بالحَقّ، والدّاعى اِلَى الصّدقِ المطلق، كلمةِ الله، وامانِ الله، وحجّةِ الله، القائمِ بامرِ الله، المُقْسِطِ لِدینِ الله، الغالبِ لِاَمرِ الله، والذّابِّ عن حَرَمِ الله، اِمامِ السِّرِّ والعَلَن، دافِعِ الكَربِ والمِحَن، صاحبِ الجودِ والمِنَن، الامامِ بِالحقّ، ابی القاسم محمّدِ بنِ الحَسن، صاحبِ العَصرِ والزَّمان، و قاطِعِ البُرهان، و خلیفةِ الرَّحمان، و شریكِ القُرن، و مُظهرِ الایمان، و سیدِ الاِنس والجانّ، صلَواتُ اللهِ وسلامُه علَیه وعلیهِم اَجمَعین.

اَلصَّلاةُ والسَّلامُ علَیك، یا وَصى الحَسن، والخَلَفَ الصّالِح، یا امامَ زمانِنا، اَیها القائمُ المنتظَرُ المَهدىّ، یا بنَ رسولِ الله، یا بنَ امیرِ المۆمنین، یا امامَ المسلمین! یا حُجَّة اللهِ على خَلقِه! یا سیدَنا ومولانا! اِنّا تَوَجَّهْنا، واسْتَشْفَعْنا، وتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى الله، وقَدَّمناكَ بَینَ یدَى حاجاتِنا، فى الدُّنیا والخرة، یا وجیهاً عندَالله، اِشْفَع لَنا عِندَ الله- عَزَّوّجَلّ.

امام زمان

- بار خدایا! رحمتهاى پیاپى فرست، و درودهاى خجسته خویش ارزانى دار، بر امام بزرگوارى كه صاحب دعوت محمدى است، و صولت حیدرى، و عصمت فاطمى، و حلم حسنى، و شجاعت حسینى، و عبادت سجادى، و مفاخر باقرى، و ثار جعفرى، و علوم كاظمى، و حُجَج رضوى، و جود تقوى، و نقاوت نقوى،و هیبت عسكرى، و غیبت الهى است.

نقاوت: پاكى و پاكیزگى، مطهّر بودن آن قائم به حق، و درفش افراز صدق مطلق، كلمه خدایى، و امان الهى، و حجّت ربانى، برپاى دارنده امر خداى، و گسترنده یین عدل خداى، و پیروز گرداننده حكم خداى، و پاسدارنده ناموس خداى، امام آشکارا و نهان، برطرف سازنده گرفتاری ها و اندوه ها، صاحب جود و بخشش و احسان، امام بر حق، ابوالقاسم محمد بن الحسن، صاحب عصر و زمان، روشن كننده حق و برهان، خلیفه خداى رحمان، عِدْل و انباز قرن، آشكارساز مظاهر ایمان، و مهتر آدمیان و پریان. رحمت ها و درود هاى خدایى بر او باد و بر همه نیاكان پاك او.

درود ورحمت وسلام وتحیت بر تو باد! اى وصى حسن عسكرى، و اى جانشین شایسته شایستگان، اى امام زمان، اى مهدى قائم منتظران، اى زاده ختم رسولان،، اى فرزند امیر مۆمنان، اى امام مسلمانان، اى حجّت خدا در میان مردمان، اى سرور ما، اى مولای ما! ما به بروى تو، روى به درگاه خدا آوردیم، وتو را نزد خداى شفیع ساختیم، وبه اعتبار منزلت تو، حاجات دو جهان خویش طلبیدیم. اى سرافراز در نزد خدا، و اى برومند بارگاه كبریا، حاجات ما را، از خداى عزیز جلیل، تو طلب كن، وبروردِ آنها را تو بخواه.

حضرت ایوب(علیه السلام) پس از مدتها گرفتارى وابتلا، به فرج و آسودگى و گشایش رسید. مهدى (علیه السلام) نیز، پس از هجوم عباسیان به خانه پدرى آن امام، به آوارگى و دورى از یاران ودوستان مجبور گشت، و سپس طبق حكمت الهى از نظرها غایب شد و این غیبت به درازا كشید. او نیز چونان حضرت ایوب به فرج و گشایش و آسودگى خواهد رسید. و فرج او، فرج مۆمنان و مستضعفان و بر حقان است

بارى، صلَواتِ خواجه نصیر را، به عنوان توسُّل، وبه طریق (خُتومات) مى خوانند. البته، در مقام توسل، به ساحتِ مقدس حضرت حُجَّتِ بن الحَسن المهدى(علیه السلام)، زیارت هاى چندى رسیده است، از جمله زیارتِ (رَبّانى یات).

همچنین در مقام نیایش وتوجه به درگاه خداوند متعال، وطلب خیرات معنوى وتوفیقات كلى، به وسیله مقام ولایت نیز، دعاهایى بس ارجمند رسیده است، از جمله، دعاى پس از زیارتِ (رَبّانى یات)، ودعاى(عهد).

این توسُّلات و دعاها، همه و همه، توجه به درگاه كبریایى الهى است. و این انوار طاهره - كه بندگان خاص و مقرَّبِ خدا و وسایط فیض اویند- وسایل تقرُّبند به درگاه او. آنچه در این مرحله اهمیت بسیار دارد، توجه به ابعاد گوناگون دعاها وزیارت‌هاست. بُعد بسیار مهمى كه در این تعلیمات نهفته است، بعد معرفتى وشناختى آنهاست. دعاها وزیارت ها، بجز بُعد ذكر و مناجات، و درخواست حاجات، كه با خواندنِ خاشعانه دعا انجام مى پذیرد؛ و به جز بُعد توجّه و توسّل، و اظهارِ ادب و محبت، كه با خواندن مۆدّبانه زیارت محقق مى شود، شامل عظیم ترین حقایقند، در زیباترین و ساده ترین عبارات... باید در آن معانى ومضامین تأمل نمود، و آنها را با تفكر و دقت و توجه خواند، و آن معارف و مطالب را وارد نفس و قلب كرد.

كمالِ واقعى انسان، در شناخت حقایق عالم است، و شناخت چگونگى وجود، و فیض وجود، و وسایط فیض، و مقامات آنان، و چگونگى و ظرایف دیگر امور و احوال عالم امر وخلق. نباید از شناخت این معارف و تحصیل یقین به آنها غافل بود. نباید از ادعیه و زیارات غفلت داشت، و از محتواى عمیق آنها بى خبر ماند. و نباید تنها به خواندن سطحى این اوراق نورانى، و این سطور روحانى، بسنده كرد. زلالترین چشمه ساران حقایق اعلا، وپاكترین زلال ناب معارف والا، در ابعاد شناخت حقایق توحید و ولایت، و فیض و تكوین، و انعام و تقدیر، و تلطیف سرّ و تصعید روح، و دیگرِ مسائل عالى الاهیات و تدابیر، و جهان و عوامل، و همچنین حكمتِ نفسى و تربیتى، و حقایق اجتماعى و تكلیفى، و اصول سیاسى و اقدامى، و مبانى حماسى و اصلاحى، در دعاها و زیارت هاى مأثوره موج مى زند...

بخش مهدویت تبیان


منبع: خورشید مغرب. محمد رضا حکیمی (با کمی تصرف)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.