تبیان، دستیار زندگی
قبل از تشبع به امامان(علیه السلام) خود باید روش و منش و شیوه ی عملی آنان را بشناسیم تا هم خود در هزارتوی زندگی گمراه نشویم و هم مایه ی طعن مخالفان دینی یا مذهبی را فراهم نسازیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روش مبارزه دینی

تقیه

آگاهی از شکل تقیه ی امامان معصوم(علیهم السلام) برای دو گروه لازم، بلکه واجب است؛ علمای شیعه؛ و شیعیانی که با غیر مذهب خود در تماس و مختلط اند.

بر علما، از آن رو که باید احکام و دستورهای دینی را از میان بیانات ائمه(علیهم السلام) استخراج نمایند و مشکلی که در این راه وجود دارد صدور تقیه ای برخی احکام است. البته برای ایمنی از اشتباه شاخص هایی از سوی خود آن بزرگواران ارائه شده است و کار چندان سخت نیست.

بر سایرین، از آن رو که هر شهروندی باید نسبت به موقعیت خود و دیگران، همچنین نسبت به نقشه ی حرکت آگاهی کامل داشته باشد تا بتواند درجه ی موقعیتی خود را بر آن اساس میزان کند و این آگاهی از روی الگوی مدون و عملی امامان(علیهم السلام) به دست می آید.

مثلاً امام حسن بن علی(علیه السلام) با معاویه صلح کرد و در سکوت کامل به سر برد، اما امام حسین بن علی(علیه السلام) با یزید جنگید و شهید شد. یعنی دو حرکت به ظاهر متضاد از دو امام، هر دو فرزند علی (علیه السلام)، الگوگیری آگاهانه این است که بتوان تفاوت شرایط زمانی و انسانی این دو بزرگوار را درک نمود و موقعیت فعلی خود را بر هر کدام که هست انطباق داد و از آن کسب وظیفه نمود و عمل کرد.

معاویه انسانی ظاهر الصلاح است. از صحابه ی پیامبر(صلی الله علیه و آله) است و لذا در میان مسلمانان موقعیت دارد. امضا داده است که عملی برخلاف سیره ی نبوی انجام ندهد. این از سویی؛ از سوی دیگر شیعیان امام علی(علیه السلام) از حمایت امام حسن(علیه السلام) دست کشیده، و جانب راحت را گرفته اند و نزدیک است امام خود را به دشمن تسلیم کنند.

شرایطی که امام حسین(علیه السلام) با آن روبرو بود، اما دقیقاً به عکس بود. یزید نه ظاهر را حفظ می کرد و نه تعهدی نسبت به دیانت اسلام داشت و از سویی مردم نیز خواهان رهبری امام حسین(علیه السلام) بودند و طرفداری خود را اعلام نموده بودند. موقعیت امام سجاد(علیه السلام) اقتضایی جز بیان دستورهای دینی در قالب دعا و مناجات و انسان سازی انفرادی نداشت. اما موقعیت فرزندش امام باقر(علیه السلام) و نوه اش امام صادق(علیه السلام) امنیتی را به آنان اعطا نموده بود که بتوانند در مسجد مدینه کرسی تعلیم و تدریس و تربیت داشته باشند و شاگردانی بپرورانند که هر یک امیر فوجی از علوم و فنون گردد.

الگوگیری آگاهانه این است که بتوان تفاوت شرایط زمانی و انسانی این دو بزرگوار را درک نمود و موقعیت فعلی خود را بر هر کدام که هست انطباق داد و از آن کسب وظیفه نمود و عمل کرد

پس قبل از تشبع به امامان(علیهم السلام) خود باید روش و منش و شیوه ی عملی آنان را بشناسیم تا هم خود در هزارتوی زندگی گمراه نشویم و هم مایه ی طعن مخالفان دینی یا مذهبی را فراهم نسازیم.

توضیح آن که تقیه در اصل یک حکم ترخیصی در مورد برخورد با کافرانی است که شخص مسلمان به نوعی با آنان محشور است و مجبور به مشی تقیه ای در سلوک با آنان است، همچنین در درجه ی دوم در ارتباط با کسانی از مخالفان مذهبی است که از نظر محدودیت سیاسی و اجتماعی موقعیتی همانند یاران ائمه ی معصومین(علیهم السلام) دارند.(1)

روشن است که تقیه ی شیعه در این عصر به خصوص در داخل ایران ناشی از محدودیت نمی باشد و صرفاً به اقتدای امیرمومنان علی(علیه السلام) در زمان حکومت شان، رفتاری بر حسب مدارا و مهرورزی بر سایر برادران اسلامی خویش است.

جالب است بدانیم که برخی از نویسندگان عامه با این که به محرومیت ها و مظلومیت های وارده بر اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) التفات نیز دارند، مشی تقیه آمیزشان را نادیده گرفته اند. با این حال، بر شیعه از این جهت که به پیروی از امامان(علیهم السلام) خود تقیه می کند، اتهام وارد می کنند که شیعیان به جای مبارزه به تقیه رو می آورند.

در یکی از سایت های مربوط می خوانیم:

بررسی زندگی ائمه ی اهل بیت (علیهم السلام) که در راه اعتلا و دفاع از کلمه ی حق در معرض ستم و ناملایمات و حتی شکنجه قرار داشته اند به خوبی بیان گر ایستادگی و مقاومت آنها بر مواضع به حقشان است و نشان می دهد که اعمال و گفتارشان به غایت از تقیه و فریبکاری به دور بوده است. حسین(علیه السلام) و اهل بیت(علیهم السلام) برای دفاع از حق پذیرای شهادت شدند. امام موسی ابن جعفر(علیه السلام) با حکومت هارون الرشید مخالف بود و به همین دلیل سال ها در زندان و اسیر بود(2)(قرآن کرد بلوگر، 4 سپتامبر 2010).

در حالی که بر هر فرد آگاه به مسائل سیاسی روشن است که موقعیت فشار و اختناق حاکم بر شخص، عامل اصلی رفتار تقیه آمیز است.

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

اگر کسی روی فرجام سرنوشت امامان شیعه(علیهم السلام)- که یا مقتول و یا مسموم از دنیا رفته اند- اندک تاملی بنماید در می یابد که آنان با دستگاه حاکمه در ستیز بوده اند و به همین خاطر - چنان که تاریخ بر آن گواه است- شیعیانشان نیز در معرض آزار و تهدید به زندان و قتل و تبعید قرار داشتند. با این وصف آیا معقول است با این که تقیه رخصتی مشروع است، اصول اختفا و تحفظ را به آنان یادآوری ننمایند؟

سیره و مشی صحابه ی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و تابعین و ائمه ی معصومین(علیهم السلام) و ائمه ی اهل سنت نشان می دهد که آنان در مواقع اضطرار به قدر ضرورت از این رخصت دینی به خوبی استفاده نموده اند. در این رابطه داستان های بسیاری هست از امثال عبدالله بن مسعود، ابودرداء، ابوموسای اشعری، ابوهریره، ابن عباس، سعید بن جبیر، رجاء بن حیوه، واصل بن عطاء، عمروبن عبید معتزلی و ابوحنیفه.(3)

از جمله کسانی که در این خصوص تأمل نموده، در توجیه این کار سخن گفته اند، مرحوم جمال الدین قاسمی در محاسن التاویل است. وی نیز در این رابطه به سخن شیخ مرتضی یمانی اشاره می کند، که در توجیه و بررسی عوامل رویکرد بزرگان دین به تقیه و کتمان حق می گوید:

دشواری و پنهانی حق به گونه ی روزافزون ادامه داشت و علت آن دو امر بود؛ یکی از آنها ترس عارفان حقیقت- با وجود عده ی کم شان- از علمای سوء بود که علاوه بر آن فشار سلاطین و زحمت شیاطین خلق هم به آن کمک می کرد. در این صورت با این که تقیه به تصریح قرآن و اجماع اهل حل و عقد اسلام جایز بود و از طرفی این ترس هم همچنان ادامه داشت، طبعاً این ها موانع از ابراز حق می شد و همواره طرفداران حق مورد نفرت توده ی ناآگاه خلق قرار می گرفتند (قاسمی، 1376هـ، 82/4).

قبل از تشبع به امامان(علیه السلام) خود باید روش و منش و شیوه ی عملی آنان را بشناسیم تا هم خود در هزارتوی زندگی گمراه نشویم و هم مایه ی طعن مخالفان دینی یا مذهبی را فراهم نسازیم

تاریخ زندگانی این بزرگواران گواهی می دهد که آنان علاوه بر این که به شیعیان توصیه ی تقیه را می نموده اند، خود نیز به شیوه های متناسب و مناسب مقام از آن بهره می برده اند.

اغلب شیوه های معمول نزد امامان شیعه(علیهم السلام)- جز دروغ- عبارتند از:

- توریه، به گونه ای که رفع سوء ظن از مخاطب گردد و سخنی به خلاف حق نیز گفته نشود.

- پنهان نمودن اسرار رهبری سازمان تشیں

- مجامله و رفتار نیکو با مخالفان و تفقد از افراد مستحق؛

- پنهان ساختن لوای مخالفت با دستگاه حاکم و حتی حسن معاشرت؛

- افشای نیت پلید حکام سوء برای مردم به منظور سست نمودن زیربنای کاخ ستم آنان؛

- اندرز و نصیحت به عمال و کارگزاران سلیم النفس و اغفال شده ی حکام جور؛

- تبلیغ و تعلیم اصیل نبوی به یاران صدیق و مطمئن؛

- تربیت مبارزان و مجاهدان و آشنا ساختن آنان به فنون مبارزه؛

- تفقد و دلجویی نسبت به بازماندگان شهدا، اسیران و زندانیان، و تبعید شدگان توسط دستگاه جور حاکم؛

- تأیید عمل مجاهدان علیه دستگاه جور، به انحاء مقتضی؛

- ترویج نمادهای قیام علیه ظلم، همچون مراسم عزاداری بر شهیدان کربلا(علیه السلام) و سایر شهداء؛

- تأکید بر زیارت مزار اسوه های جهاد و قیام و شهادت مانند زیارت پیامبر(ص)، امام علی(علیه السلام)، ائمه ی بقیع(علیه السلام)، شهدای کربلا(علیه السلام) و...؛

- بیان احکام دین در قالب دعا و زیارت و مانند آن؛

و شیوه های گوناگون دیگر به اقتضاهای مختلف؛

پی نوشت ها:

1- در یکی از سایت های متعهد یکی از نویسندگان ترسیم کوتاه، گذرا و آموزنده ای از سیمای زندگی مبارزاتی ائمه معصومین(علیه السلام) ارائه داده است:

1) در دوران پنج ساله ی خلافت امیرالمومنین(علیه السلام) تصویر کلی مقاومت و نحوه موضع گیری در برابر عناصر نفاق و عوامل فشار سیاسی و قدرت های نامشروع ترسیم گردید؛

2) امام حسن مجتبی(علیه السلام) در دوره ی کوتاه زمامداریش، شیوه افشاگری چهره ی دشمن فریبکار و مقاومت توأم با انعطاف منهای سازش را عملاً روشن نمود؛

3) امام حسین(علیه السلام) نیز استراتژی یک قیام و انقلاب سرنوشت ساز را طی خروج شکوهمند از مدینه تا کربلا ارائه کرد.

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: سایت راسخون

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.