تبیان، دستیار زندگی
در قسمت اول با جانباز 20 درصد، حسین افخم رضایی و ورودش به جنگ آشنا شدیم در این قسمت به نحوه جانبازی و فعالیت های او به عنوان یک مخترع اشاره داریم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ فقط نرم شده است

گفت وگو باحسین افخم رضایی،رزمنده مخترع(قسمت دوم)


در قسمت اول با جانباز 20 درصد، حسین افخم رضایی و ورودش به جنگ آشنا شدیم در این قسمت به نحوه جانبازی و فعالیت های او به عنوان یک مخترع اشاره داریم.

گفت وگو با یک رزمنده مخترع

3 روز از عملیات گذشته بود و از گردان تنها 11 نفر باقی مانده بود، با روشن شدن هوا از پایین خاکریز حدود 100 تانک همزمان بالا آمدند، افراد آرپیچی داشتند. اما تانکها روبروی ما بودند و زدن آنها امکان نداشت، برای انهدام تانک باید از بالای سربه آنها شلیک کرد یا از کناره به آن تیرزد، تیری که از روبرو بیاید و با تانک برخورد کند، به آن آسیبی نمی زند، دیدم با شلیک گلوله، یکی از تانکها آتش گرفت. مشخص نشد گلوله از کجا آمد و توسط چه کسی شلیک شد.

اما با انهدام تانک، مابقی تانک ها و پیاده نظام های دشمن عقب نشینی کردند. کانالی که آنها در آن بودند دیوار نداشت و به پیشنهاد من افراد آن قسمت را هدف قرار دادیم، چند نفر را کشتیم و این باعث شد بعثی ها خمپاره ای به سوی جایگاه شلیک کنند، با صدای نفیرآن، همه روی خاک درازکش شدند، با سقوط خمپاره گرد و غبار فضا را گرفت، وقتی خاک فروکش کرد، بلند شدیم اما غافل از اینکه ترکش های آن هنوز در فضا پراکنده اند، بعد از گذشت لحظاتی، احساس کردم گرمم شده و صورتم عرق کرده است، با دست عرق های صورتم را پاک کردم، دستم را به سمت راست صورتم کشیدم که دستم خیس و گرم شد. وقتی به آن نگاه کردم  پر خون بود، ترکش زیرچشم راستم خورده بود، ترکش داغ است هنگام برخورد با سطح پوست اعصاب را می سوزاند و باعث می شود شخص برخورد ترکش را حس نکند. آمبولانس داشت به عقب جبهه می رفت و با همیاری هم رزم هایم خود را به آن رساندم و سوار شدم، به بیمارستان صحرایی رسیدم و پس از پانسمان های اولیه به بیمارستان کلانتری اهواز رفتم، سوار اتوبوسی شدم که تمام صندلی هایش را جدا کرده بودند و جز برای مجروحان سرپایی و صندلی راننده، بقیه کف ماشین دراز کشیده بودند، دربیمارستان درمان شدم و به پادگان دوکوهه بازگشتم، به همراه من 74 نفر دیگر بودند، از بین گردان 500 نفری، 75 نفر زخمی سرپا به پادگان بازگشتند، دیگران یا شهید شده بودند یا در بیمارستان انتظار شهادت را می کشیدند.

*یک مهمان ویژه

یک روز آهنگران به مقر ما آمد، آن روزها هنوز زبان زد نشده بود، وقتی از اوضاع افراد گردان باخبر شد، مداحی سرداد و این طور خواند: "ای از سفر برگشتگان، کو شهیدان ما، کو شهیدان ما - کجا شدند غرقه به خون، دوستان ما، دوستان ما"، هنوز هم با به یادآوردن این ابیات و خاطره های آن دوران،  بغض بزرگی راه گلویم را می بندد.

*خانواده افخمی ها

افخمی اکنون دو دختر به نام های فاطمه و عطیه دارد، فاطمه در کودکی به بیماری همیوپاتی دچار شد و در سن 24 سالگی در حالی که ترم آخر کارشناسی را می گذراند بر اثر  معلولیت 96 درصد جسمی- حرکتی پس چند شب در بستر بیماری بخش ICU عضلات قلب مهربانش از حرکت ایستاد و بیدار حق شفات او که درلیست نخبگان ومخترعان کشورقراردارد، 4 اختراع به نام خود ثبت کرده است و از افراد موفق جامعه محسوب می شود.عطیه 13 ساله است وسال سوم راهنمایی تحصیل می کند، حجاب این دختر نوجوان، گویای شناخت صحیح او از اهداف والای پدر و پرورش صحیح خانواده است، پدر درباره او می گوید: در آینده نه چندان دوراوهم، مانند خواهرش موفق ومخترع خواهد شد. این جانباز جنگ از دستاوردهای خود گفت و بیان کرد: عصای بریل نابینایان درسازمان ثبت اختراعات، به نام من به ثبت رسیده است، این را بیان کردم که به جوان ها بگویم جنگ تمام نشده، بلکه به جنگ نرم تبدیل شده است.

*اختراع من برای نابینایان است

این مخترع جانباز گفت: ایده ها و اختراعات باید مشكلات را برطرف كند، عصای بریل مسیر یاب، اختراعی است كه تردد نابینایان را سهل آسان می كند تا حدی که می توانند در مکان های بی نشان راهنمای افراد بینا هم شوند.

از اختراعات وی می توان به محافظ هوشمند با قابلیت از كار انداختن پدال گاز خودرو از راه دور،‌ كنترل ترمز دستی از راه دور، محافظ هوشمند اتوماتیك با قابلیت تشخیص نصب استاندارد طول لوله با ظرفیت بخاری، آبگرمكن و هشدار دهنده عدم گرمای مناسب اشاره کرد. افخمی گفت: ما یعنی من و همسر و 2 دخترم یک تیم 4 نفره بودیم که باهمکاری هم ایده پردازی، طراحی، ساخت وحمایت یکدیگر موفق می شدیم به نتایج عالی برسیم.

باز كردن و قفل كردن كاپوت جلوی خودرو از راه دور، نیز از دیگر اختراعات این مخترع كشور است كه با تلاش خود،‌ سعی دارد تا به پیشرفت و ترقی كشور ایران اسلامی كمك كند.

عصای بریل نابینایان درسازمان ثبت اختراعات، به نام من به ثبت رسیده است، این را بیان کردم که به جوان ها بگویم جنگ تمام نشده، بلکه به جنگ نرم تبدیل شده است

این عضو انجمن مخترعین ایران در خصوص اختراع عصای بریل برای نابینایان گفت:‌ این اختراع به نابینایان این امكان را می دهد كه بدون كمك دیگران مسیر خود را پیدا كنند، اما مسیرهای حركت نابینایان با این عصا با توسط ارگان های مسئول تعریف شود و در اختیار آنان قرار گیرد. عصای بریل مورد تایید انجمن نابینایان، سازمان پژوهش های علمی و بنیاد ملی نخبگان نیز قرار گرفته است. این اختراع با همكاری نهادهایی از جمله سازمان بهزیستی و شهرداری می تواند به تولید رسیده و در اختیار نابینایان قرار گیرد و با هزینه ای كم، مشكلات بسیاری را برطرف می كند.

وی با لبخندی در کنج لبش گفت: من از ابتدا دست به آچار بودم و از زمان نوجوانی کارهای فنی انجام می دادم، تخریب اسلحه هم در کانال نتیجه همین دست به آپاریمبود اما تاریکی شب نگذاشت تا کارم را به پایان برسانم و درستش کنم اما خدا که همیشه گفته از تو حرکت و از من برکته یه اسلحه سالم بدستم رساند. اما از شوخی گذشته از حق نگذریم هرکه حرکتی کند خود بی برکت نمی گذارد، هربار که دست بکار شدیم تا اختراعی را به ثبت برسانیم، دست یاری دهنده خدا جلوتر از ما کمکمان می کردوالا هرگز نمی توانستیم با مشکلاتی که فاطمه داشت به این نتایج برسیم، موتور محرک و طراح اختراعات فاطمه مهربانم بود که همیشه می خواست مشکلات دیگران را حل کند و از اتفاقات و حوادث ناراحت می شد، او تلاش می کرد تا در جبهه جنگ نرم بر دشمنان غلبه کند و با حجاب و علم خود آنان را از سر راه سرافرازی ایران و اسلام بردارد.

عضو بنیاد ملی نخبگان در انتها با بیان اینكه مخترعین ایده ها و فكرهای خوبی را پرورش می دهند و آن را به ثبت می رسانند تاکید کرد:‌ دانشگاهیان و افراد دارای تخصص پس از آن که ثبت اختراع خود را به ثبت رساندند نباید از عرصه تلاش و تحقیق کنار روند و برای برطرف كردن عیب های احتمالی یك اختراع تلاش كنند.

سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان