قوه مجریه نیاز به خردورزی و تعقل دارد
غلامعلی حداد عادل نامزد انتخابات ریاست جمهوری در بازدید از تسنیم دیدگاه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خود را تشریح کرد.
به گزارش تبیان به نقل از تسنیم، غلامعلی حداد عادل به عنوان یک سیاستمدار، فلسفهدان و قرآنپژوه نامی آشنا برای بسیاری از مردم ایران است. او مۆلف کتاب درسی چهارجلدی «درسهایی از قرآن» است. حداد عادل در سال 1342 در رشته فیزیک به دانشگاه تهران راه یافت و پس از پذیرفته شدن در دوره کارشناسی ارشد فیزیک، به دانشگاه شیراز رفت و همزمان با تحصیل، به عنوان عضو هیئت علمی آن دانشگاه به تدریس پرداخت. حداد عادل در سال 1349 تحصیل خود را در دوره کارشناسی ارشد فلسفه در دانشگاه تهران آغاز کرد و در سال 1351 به تحصیل در دوره دکترای فلسفه پرداخت و با دفاع از پایاننامه خود تحت عنوان «نظر کانت درباره مابعدالطبیعه» به اخذ مدرک دکترای تخصصی فلسفه نائل آمد. وی از سال 1351 تا سال 1357 در دانشگاه صنعتی شریف به تدریس پرداخت و در این سال ها توانست در محضر استاد شهید مرتضی مطهری از درس های فلسفه اسلامی آن استاد استفاده کند. حداد عادل دارای سوابق تدریس در رشته فیزیک دانشگاه شهید بهشتی ،فلسفه، تاریخ علم و تاریخ فلسفه غرب و تاریخ فلسفه اسلامی در دانشگاه صنعتی شریف، فلسفه غرب در حوزه علمیه قم (موسسه در راه حق) فلسفه غرب به ویژه فلسفه کانت در دانشگاه تهران، کلام جدید در دوره کارشناسی ارشد تربیت مدرس و حوزه علمیه قم (مدرسه دارالشفاء) است.وی پایهگذار المپیاد های علمی دانش آموزی در ایران است. عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام ،ریاست فراکسیون اصولگرایان مجلس ششم، ریاست مجلس هفتم و ریاست کمیسیون فرهنگی در مجلس هشتم از فعالیت های حداد عادل میباشد. وی هم اکنون، رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی (به انتخاب شورای عالی انقلاب فرهنگی) و نماینده مردم تهران در مجلس نهم است.متن گفتگو با وی را در ذیل می خوانیم:
تسنیم: در ابتدا اگر نکته خاصی را مدنظر دارید، بفرمایید تا گفتگو را آغاز کنیم؟
سلام عرض میکنم خدمت دوستان و تشکر میکنم از مدیریت محترم خبرگزاری تسنیم که فرصت بازدیدی برای بنده ایجاد کردند. خوشحالم از اینکه شاهد رشد یک حرکت صحیح در جمهوری اسلامی هستم و این خبرگزاری را یکی از رویشهای انقلاب میدانم و زمانی که میخواهم از تأسیس این خبرگزاری و زحماتی که تاکنون برای آن کشیده شده است ارزیابی خود را بیان کنم آینده را در نظر میگیرم که چقدر میتواند نویدبخش و امیدبخش باشد و به نوبه خودم تأسیس این خبرگزاری را تبریک میگویم و از همه شما تشکر میکنم.
نکته مهم عرایض ابتدایی بنده این است که رسانه در دنیای ما جزوی از زندگی فردی و اجتماعی است یعنی زندگی اجتماعی بدون رسانه ممکن نیست. همانطور که جسم خوراک میخواهد و بدون غذا زنده نمیماند، ذهن هم نیاز به رسانه دارد و یکی از تفاوتهای دنیای جدید با دنیای قدیم همین است که واقعیتی به نام رسانه جزو پایهها و ستونهای زندگی جدید شده است. این معنا را باید درک کرد و حقش را ادا کرد چرا که اگر ما نکنیم دیگران به زیان ما خواهند کرد و مبنای ارزیابی بنده از کار و فعالیت شما هم چنین اصلی خواهد بود. با این مقدمه کوتاه در خدمت دوستان هستم و تصور میکنم که در ضمن پاسخگویی به سۆالات دوستان بهتر بتوانیم به بحث ادامه بدهیم.
خدمت برادران و خواهران سلام عرض میکنم و نسبت به مقام حضرت امالبنین(س) و فرزند فداکار ایشان حضرت ابوالفضل العباس(ع) ادای احترام دارم. مدیران محترم خبرگزاری تسنیم لطف کردند امروز فرصتی برای بازدید بنده از این خبرگزاری فراهم کردند که از این بابت و از الطاف شما نسبت به خودم تشکر میکنم. آنچه به نظر بنده میرسد این است که در عالم رسانه همه جا صحبت از آزادی میشود و میگویند رسانه میدان عمل آزادی و مظهر آزادی است. این حرف درست هم هست. در یک حکومت استبدادی رسانه ابزار دست مستبدین است اما در یک حکومت مردمی و آزاد رسانه بیانگر واقعیتها است و باید آزاد باشد و هیچکس هم نباید از آزاد بودن رسانهها وحشت داشته باشد، مگر آدمهایی که فاسد هستند و هراس دارند از اینکه دست آنها رو شود.
بالاخره هر قدر هم که مدیریت شما خوب باشد، وقتی منابع در اختیار نداشته باشی با مشکلات روبرو میشوی بنابراین ارزیابی من این است که مشکلات اقتصادی، تورم گرانی و امثال آن ناشی از دو واقعیت تحریم و فشارهای دشمنان و مشکلات مدیریتی است
ای کاش در عالم رسانه به همان اندازه که در اهمیت آزادی سخن گفته میشود در اهمیت حقیقت هم سخن بگویند. ما باید بدانیم که آزادی را برای چه میخواهیم؟ در غرب آنچه که در مفهوم آزادی بیان میکنند؛«آزادی از چه؟» است نه «آزادی برای چه؟» در کشورهای غربی مدام میگویند باید آزاد بود و موانع آزادی را از سر راه برداشت. اگر فرض را بر این بگذاریم که هیچ مانعی برای آزادی نباشد، از این آزادی برای رسیدن به چه مقصودی میخواهیم استفاده کنیم؟ آیا آزادی به عنوان آزادی خود هدف است یا وسیله است؟ قطعاً عقل سلیم میگوید که آزادی وسیلهای است برای رسیدن به یک ارزش وگرنه آزادی بدون اینکه جهتی در پیش بگیرد چه معنایی دارد؟ آزادی زمانی ارزش دارد که در جهت بیان حقیقت بهکار بیفتد اما اگر کسی از آزادی برای بیان دروغ، برای به هم ریختن جامعه و... استفاده کرد؛ کاری که در خیلی از رسانهها صورت میگیرد میتوان گفت که این رسانهها آزادند و نظرات خود را آزادانه میگویند اما برای چه مقصودی میگویند؟
امروز در عالم رسانه حقیقت کمرنگ است و به اندازه آزادی پررنگ نیست. عالم رسانه باید با دو بال حقیقت و آزادی توأمان پرواز کند. آزادی هم باید در خدمت حقیقت باشد. اگر بنده در کشور دیگری صحبت میکردم برای خبرنگارانی که نمیدانستند حکومت دینی چیست و معتقد به خدا نبودند و نماز نمیخواندند و در نماز «ایاک نعبد و ایاک نستعین» نمیگفتند و خدا را مخاطب خود نمیشناختند برای آنها باید میگفتم که وجدان خود را در نظر بگیرید و قانون را رعایت کنید و این دست سخنان. اما وقتی در میان افرادی صحبت میکنم که مۆمن و معتقد هستند و اعتقاد به روز جزا و قیامت دارند و خدا را «عالم السر و الخفیات» میدانند و خدا را با «یعلم خائنه الأعین» وصف میکنند؛ این افراد در عالم رسانه باید رفتار بسیار متفاوتی داشته باشند. یعنی برخی افراد میتوانند از آزادی خود استفاده کنند و همه چیز هم بنویسند و خدای نکرده قانون را هم دور بزنند و یا قانون را اعمال نکنند یا اصلاً برای کاری که می کنند قانون وجود نداشته باشد اما آنها باید بدانند که روزی خواهد آمد که نسبت به تکتک کلماتی که گفته و نوشتهاند باید پاسخگو باشند.
«وقفوهم انهم لمسئولون» خدا میفرماید: «نگهشان دارید، باید پاسخ بدهند». خبرنگار مۆمن، متدین، نمازخوان، مسلمان باید بداند که اگر خدای نکرده خلاف حقیقت، مطلبی از سر هوای نفس، شهرتطلبی، بیتقوایی یا بیتوجهی از زیر قلم او رفت مسئول است. یک کارمند عادی به اندازه کار در رسانه وضع حساسی ندارد ولی یک کارمند رسانهای دائماً با آبروی مردم و با واقعیتهای یک نظام الهی که تعداد زیادی شهید داده است سر و کار دارد. به اختصار بگویم عرض بنده این است که آن زمانی که کار خبر انجام می دهید بدانید آنجا هم «خدا» هست، آنجا هم کار شما ثبت و ضبط میشود. اگر مدیر بالاسر شما و مسئول خبرگزاری شما هم متوجه نشود، کسی هم در بیرون از محیط کار گریبان شما را نگیرد اگر خدای ناکرده کاری برخلاف حق و حقیقت بکنید کسی هست که روزی به حساب همه ما رسیدگی خواهد کرد. اگر با این نگاه کار خبری کنید آن هنگام است که متوجه می شوید آن چیزی را که لازم است اگر نگویید مدیونید و آن چیزی را که واقعیت ندارد اگر بگویید یا برای جلب توجه مخاطب درشتنمایی کنید یا سر و ته آن را بزنید به گونهای که غیر از واقعیت را منتقل کند، بازهم مسئولید. بنده هم که تمامی این حرفها را به شما میزنم مسئولم و هیچکس از مسئولیت رهایی ندارد. خبرگزاریای که براساس ایمان بنیاد نهاده شده باشد خیلی با خبرگزاریهایی که صرفاً برای شغل و اشتغال و رفع تکلیف ساخته شده باشد فرق دارد. تسنیم را چنین محیطی میدانم. موفق و مۆید باشید.
سۆال: آقای دکتر حداد عادل من هم به نوبه خودم خدمت شما خیر مقدم میگویم و از حضور شما تشکر میکنم. همانطور که مستحضرید رهبر معظم انقلاب چند سال پیش مسئله ای را مطرح فرمودند تحت این عنوان که اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد خود را مدل حکومت الهی نزدیک کرده و آن را به طور کامل محقق کند باید فرآیندی را طی کند؛ در بیان مراحل این فرآیند فرمودند ابتدا انقلاب اسلامی، سپس نظام اسلامی، دولت اسلامی، کشور اسلامی و سرانجام تشکیل دنیای اسلامی را باید پشت سر بگذاریم. همچنین بیان داشتند که تشکیل دولت اسلامی از سال 79 آغاز شده اما به طور کامل محقق نشده است. از سوی دیگر ایشان در استان خراسان شمالی مقوله مهمی را مطرح فرمودند با این عنوان که آن چیزی که بیانگر تحقق اهداف نظام اسلامی باشد مفهوم پیشرفت است؛ آن هم پیشرفت همهجانبه که در «تمدن نوین اسلامی» تجلی پیدا میکند. بخشی از مسیر برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی به نوع فعالیت دولتها مربوط میشود. با عنایت به این که شما از نامزدهای دوره بعدی ریاست جمهوری هستید، درباره تحقق کامل دولت اسلامی که در تحقق این تمدن اسلامی نقش بهسزایی دارد چه اندیشیدهاید؟
از میان همه مفاهیمی که به سۆال شما و بحث تمدن اسلامی مربوط میشود من مایلم به مفهوم «سبک زندگی» در بخش محتوایی تمدن نوین اسلامی تکیه کنم که مقام معظم رهبری در سفرشان به خراسان شمالی به همراه موضوعات دیگری در بخش محتوایی این تمدن مطرح کردند و به عنوان یک گفتمان باید در جامعه ما مطرح باشد. قطعا دولت آینده باید سبک زندگی اسلامی را در همه شئون زندگی فردی و اجتماعی چراغ راه خود قرار دهد. چرا که در میان تمامی این موضوعات مبحث «سبک زندگی» را برجستهتر و ریشهایتر از همه می دانم. باید اعضای هیئت دولت و تصمیمگیرندگان تصور درستی از سبک زندگی اسلامی داشته باشند و برای تبدیل سبک زندگی فعلی جامعه به سبک زندگی اسلامی برنامه داشته باشند.
البته این یک کار درازمدت است و باید آهسته، پیوسته، سنجیده، بیوقفه و در عین حال به دور از سطحینگری و شعارزدگی در مسیر این تحول گام برداشت. به نظر بنده دولت آینده باید برای تحقق سبک زندگی و رسیدن به تمدن اسلامی برنامه داشته باشد.
برای نمونه در باب مسائل اقتصادی در همین تمدن اسلامی همین جا اضافه میکنم که اگر ما سبک زندگی اسلامی را جانشین سبک زندگی فعلی خودمان نکنیم، به اقتصاد مقاومتی که در همین مسیر قابل تعریف است، دست نخواهیم یافت. برای رهایی از این دامی که در تحریم اقتصادی برای ما طراحی کردهاند باید سبک زندگی خود را عوض کنیم، وگرنه مادامی که با این سبک زندگی به الگوی غربی زندگی بکنیم و با الگوی غربی مصرف کنیم، نمیتوانیم مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی داشته باشیم. این یکی از نتایج فوری روی آوردن به سبک زندگی اسلامی است و در درازمدت هم لازمه دستیابی به تمدن اسلامی، تبدیل سبک زندگی فعلی به سبک زندگی اسلامی است.
سۆال: آقای دکتر در باب موضوعی که مطرح فرمودید اسناد بالادستی زیادی داشتیم که در نهادهای مربوطه همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی تهیه شده است اما در یک ارزیابی کلی می بینیم که دولتها از گذشته تاکنون عموما در خیلی از موارد توجه خاصی به این اسناد نداشتند و در برخی مواقع حتی دیده شده که در مسیری خلاف گفتمان تعریف شده حرکت کردند. یک مقدار اگر بخواهیم این مسئله را مصداقیتر در حد سیاستها و عملیاتهای دولت آینده دنبال کنیم، نظرات شما به صورت جزئیتر درباره برنامه دولت آینده در این زمینه چیست؟
به نظر من باید در حوزه وظایف هر وزارتخانه و هر دستگاه، سبک زندگی اسلامی تعریف شود و همانگونه که هر دستگاه سند چشماندازی برای آینده خودش تدوین میکند، باید برای سبک زندگی اسلامی در حوزه خودش برنامه داشته باشد. برای نمونه وزارت ورزش و جوانان باید ببیند که ورزش به سبک اسلامی چه تفاوتی با ورزش به سبک غربی دارد؟ وزارت بازرگانی باید مسئله را از جهت و زاویه دیگری ببیند و برای رسیدن به آن تصویر مطلوب برنامهریزی کند. البته در اینجا هم توصیه رهبری یعنی ترکیبی از آرمانگرایی و واقعبینی باید مدنظر باشد؛ یعنی هم واقعیت موجود را ببیند و هم آرمان را فراموش نکند. دستگاهها نیز با یک چنین سازگاری باید آرامآرام حرکت کنند.
سۆال: انقلاب اسلامی ایران از روزی که به پیروزی رسید، یک افق جهانی برای خودش تعریف کرد. در تمام این سالهایی که از حیات جمهوری اسلامی گذشته، ما در زمینههای سیاسی، امنیتی، دفاعی و... توانستهایم تا حد زیادی به آن افقی که میخواستیم خود را نزدیک کنیم. هرجا ابرقدرتهای دنیا قد علم کردند جمهوری اسلامی سینه به سینه آنها ایستاده است. جامعه جهانی هم تاحد زیادی بر این مدعا صحه میگذارد که ایران اسلامی ذرهای عقبنشینی نکرده است. اما آن چه که متأسفانه همپای ابعاد سیاسی، دفاعی و... نتوانسته پیش بیاید، مقوله فرهنگ است. یعنی فرهنگ نتوانسته در مسیر گفتمانی جمهوری اسلامی آن اولویتهایی را که جزء آرمانها و باورهای ما بوده را محقق کند. برای نمونه آن روحیه مقاومت، ضد امپریالیستی، عدالتخواه، آزادیخواه و... در محصولات و ساحتهای مختلف ادبی و هنری هویدا و برجسته نیست. ارزیابی شما از جایگاه فرهنگ در افق آرمانی جمهوری اسلامی چیست؟ آیا اساساً قائل به این هستید که فرهنگ باید چنین رویکردی داشته باشد؟ اگر پاسخ شما مثبت است تشریح بفرمایید که وظیفه دولت آینده در این میان چیست؟ مردم و نهاد خصوصی برای تحقق آن چه سهم و جایگاهی دارند؟
نکته اول آن است که دولت برآمده از مردم هر کاری بکند مردمی خواهد بود. اسمش دولت است، ولی چون برآمده از مردم است نقطه مقابل مردم قرار نخواهد گرفت و در نتیجه در این راستا متفاوت با هم عمل نخواهند کرد. به هر حال مهم این است که ذهن دولتمردان آینده باید در فضای فرهنگ دچار انحراف نباشد. این مفاهیمی که گفتید همه در نگاه فرهنگی رهبری است بنابراین برای تحقق این مفهوم در دولت آینده نباید نگاه فرهنگی دولت به یکسو باشد و نگاه فرهنگی رهبری به سوی دیگر؛ اگر خدای ناکرده این چنین باشد این امر ما را متوقف خواهد کرد.
ضرورت دارد که دولت نگاه فرهنگیش منطبق بر نگاه فرهنگی رهبری باشد. طبق قانون اساسی تعیین سیاستهای کلی هم با رهبری است و رهبری هم حرف ملت را میزند و اگر دولت در این مسیر گام بردارد این فرهنگ که تاحد زیادی در بعضی موارد به فراموشی سپرده شده زنده خواهد شد. باید مراقب باشیم نیروها هدر و هرز نرود. این زاویه داشتن نگاهها باعث تلف شدن نیروها میشود و اگر این جهتگیریها صحیح باشد ما میتوانیم در این عرصه شاهد جهش باشیم.
من همیشه میگویم «بود» جمهوری اسلامی از «نمود» آن خیلی بیشتر است. میان «بود» و «نمود» ما توازن نیست. نمود ما خیلی کمتر از بود آن است. نمونه اعلای آن در خط فرهنگ مقاومت، جبهه و سالهای جنگ تحمیلی است. 8 سال دفاع مقدس ما چقدر «بود» داشته است؟ درحالیکه حقیقت آن و عظمت آن به قدری بوده که میتوان تا 100 سال دیگر از آن فرهنگ و محتوا استخراج کرد و الگوی مقاومت را در قالبهای هنری و ادبی در دنیا عرضه کرد. به نظرم با یک برنامهریزی صحیح باید کاری کرد که رسانهها که بیشتر از همه در این عرصه سهم دارند، کاری کنند که در عرصه فرهنگ این «نمود» ما بیشتر شود.
به نظر بنده کشور به تعقل و خردورزی در مدیریت بالای آن بیشتر از هرچیز دیگر نیاز دارد یعنی نیاز مهم امروز ما خردمندی و خردورزی است
مخالفان جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگی هم همچون دیگر عرصهها هیچ علاقهای به جلوه دادن دستاوردهای فرهنگی و ادبی کشور ما و خصوصاً آن محصولاتی که برآمده از گفتمان و آرمانهای انقلاب است و منطبق بر همین افق انقلاب اسلامی است، ندارند و مدام به دنبال این هستند که نکته منفی خاصی پیدا کنند و آن را برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی سوژه کنند. در این بین آن چیزی که باید بیش از همه مد نظر ما باشد توجه به نخبگان فرهنگی، هنری و ادبی جبهه انقلاب است. بهگونهای که این افراد امکان بروز و ظهور پیدا کنند و خود این میدان را پیش ببرند.
سۆال: آقای دکتر حداد چند روز پیش خبرنگار ما از شما سوالی پرسید مبنی بر اینکه در میان برنامههای اعلام شده از سوی کاندیداها یک خلأ مشهود است و آن اینکه تعداد زیادی از کاندیداهای ریاست جمهوری در عرصه فرهنگی هیچ برنامهای ارائه نکردهاند. شما در پاسخ به این سوال فرمودید «بله، اکثر کاندیداها به فرهنگ تعارفی هم میکنند» میخواستم اگر امکانش هست شما یک مقدار خردتر برای ما چند برنامه اصلی خود در زمینههای سینما، ادبیات و یا معضلات و آسیبهای اجتماعی مثلاً نوع پوشش و حجاب که جزو چالشهای امروز جامعه خصوصاً در تهران است، را بیان کنید.
من فکر میکنم مشکل اصلی ما از نظر فرهنگی آن است که در مبانی و دیدگاهها آن کسانی که باید تصمیم بگیرند مشکل دارند. بعضی از آقایان را میبینیم که برای خود مبانی خاصی دارند که از دل آن نتایج غلطی به وجود میآید و من به نظرم میآید که ابتدا باید آن مبانی را تصحیح کنیم. اگر این امر محقق شود خیلی از مسائلی که ما در مورد حجاب، سینما و ... با آن مواجه هستیم و نقدهایی به آن داریم به دلیل همین اختلاف در مبانی است. که با اصلاح آن تا حد زیادی این مسائل برطرف میشود.
تسنیم: براساس صحبتهای حضرت آقا رئیس جمهور بعدی باید نقاط قوت رئیس جمهور قبلی را داشته باشند و نقاط ضعف را نداشته باشد، چه نقاط قوتی در رئیس جمهور فعلی است که باید در کابینه بعد باشد و چه نقاط ضعفی در دولت کنونی وجود دارد که نباید در دولت آینده باشد؟
حدادعادل: این سۆالی است که این روزها در مجامع مختلف مخصوصا در مجامع دانشجویی از بنده پرسیده میشود، برای من هم پاسخ دادن به آن از این جهت که احتیاط میکنم، مبادا این پاسخ موجب تضعیف دولت شود، آسان نیست چراکه دولتی سرکار است و باید کشور را اداره کند و اگر قرار باشد طوماری از نقاط ضعف این دولت درست کنیم و هر روز یک فهرستی از معایب و ضعفها را به زبان بیاوریم، معلوم نیست که کار درستی باشد.
ولی در عین حال نمیتوانم این سۆال را نشنیده بگیرم؛ اگر بخواهیم منصف باشیم در دو دولت آقای احمدینژاد نقاط قوت بسیاری وجود داشت. البته یک واقعیت این است که دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدینژاد با دور اول تفاوت داشت و برخی ضعفها که در دور اول فرعی بود و زیاد چشمگیر نبود، در دور دوم بروز کرد لذا دور اول را موفقتر از دور دوم ارزیابی میکنم.
رویکرد آقای احمدینژاد در دور اول عدالت اجتماعی بود. در آغاز دور دوم گفتند که این دوره، دوره فرهنگی است. ما آن زمان حساس شدیم که چکار میخواهند، انجام دهند شاید ریشه این پدیدهای که اسمش را انحراف گذاشتهاند، در همین جهتگیری دور دوم منعقد شد.
در رابطه با نقاط قوت این دولت باید به تماس وسیع و بیواسطه با مردم و پرکاری اشاره کرد همچنین انتخاب وزرای سالم و پرکار عموما از نقاط قوت دولت بوده است، حتی بسیاری از وزیرانی که بعدا به دلایل گوناگون مورد بیمهری آقای احمدینژاد قرار گرفتند، جزو نیروهای خوب انقلاب هستند همچنین بسیاری از وزیرانی هم که اکنون با ایشان همکاری میکنند از نظر مالی و اخلاقی دارای سلامت هستند لذا این موارد به نظر من واقعیتهای مثبت دوران احمدینژاد بود.
ولی یکی از انتقاداتی که بنده به دولت آقای احمدینژاد در این دو دوره دارم، عدم همکاری دولت با مجلس است که این موضوع در مجلس هفتم و هشتم بود و در مجلس نهم هم ادامه دارد.
بنده در مجلس هفتم کاملا آمادگی داشتم که به دلایل گوناگون با دولت همکاری کنم، اما شما شاهد رابطه ما با دولت بودید؛ قوانینی در مجلس تصویب میشد که قانونا باید ابلاغ میشد اما 4 ماه بعد ما این قوانین را در کشوی رئیس دولت پیدا میکردیم. مسئله بعدی تفسیرهای خاصی است که دولت از قانون اساسی و برخلاف نظر شورای نگهبان که مفسر اصلی قانون اساسی است، داشت البته این تفسیرها هنوز هم ادامه دارد همچنین نکته بعد نامه نگاریهایی است که آقای احمدینژاد هم برای من و هم برای مجلس بعد کرد و بالاخره شاهد بودید که در یکشنبه 15 بهمنماه این بیاعتمادی به مجلس کار را به جایی رساند که همه ملت متاسف شدند.به نظر من این یک نقطه ضعف در دولت بود.
من در این رابطه یک مثال ساده میزنم، همیشه سنت بوده روزی که دولت میخواهد، بودجه را به مجلس تقدیم کند، خود رئیس جمهور به مجلس میآمد اما امسال شاهد بودیم که یکروز قبل از تقدیم بودجه رئیس جمهور برای گرفتن رای اعتماد برای وزیر فناوری اطلاعات رئیس جمهور به مجلس آمد ولی روز بعد برای تقدیم لایحه بودجه به مجلس نیامد.اینها قابل انتقاد است که یک نمونه از رابطه دولت و مجلس را گفتم. البته این صحبت من به معنای این نیست که مجلس هر کاری هم میکند، صحیح است ولی اصولا نگاه یعنی تجربه بنده از این 8 سال کار دولت نهم و دهم این است که نگاه دولت به مجلس نگاه بینیازی و بیاعتنایی است البته در مقام تعارف همه حرفی زده میشود اما در مقام عمل شاهدیم که دولت و مجلس نمیتوانند، کنار هم بنشینند و حرف دلشان را باهم بزنند و با هم کار کنند. این به نظرم من یکی از ضعفهای اساسی است که هر کس مسئول دولت آینده شد، باید آن را درمان کند.
تسنیم: جنابعالی در یکی از سخنرانیهای خود فرموده بودید "اگر وضع اقتصادی نتیجه سوءتدبیر و سوءمدیریت بود، همه مشکلات باید از دولت نهم شروع میشد". شما مشخصا دلیل این وضعیت آشفته اقتصادی را چه میدانید؟
حدادعادل: یکی از بزرگان معاصر در درس اخلاق خود میفرمود: "سید الاعمال الانصاف" یعنی انصاف سالار و سرور همه کارهاست و باید بالاتر از همه قرار بگیرد لذا ما در هر شرایطی باید انصاف داشته باشیم همچنین جدا نبودن دین از سیاست هم همین است که در سیاست از انصاف دور نشویم.
حرف بنده این بود که نباید در صحبت از سوءمدیریت دولت بیانصافی کرد البته منکر مشکلات مدیریتی در عرصه اقتصاد نیستم ولی استدلال روشنی دارم و میگویم همین مدیریت در سالهای گذشته به این اندازه با گرانی و تورم روبرو نبوده است. پس ما باید دنبال یک علت دیگری بگردیم و آن علت تحریم اقتصادی است که خود دشمنان آن را فلج کننده مینامند.
بالاخره هر قدر هم که مدیریت شما خوب باشد، وقتی منابع در اختیار نداشته باشی با مشکلات روبرو میشوی بنابراین ارزیابی من این است که مشکلات اقتصادی، تورم گرانی و امثال آن ناشی از دو واقعیت تحریم و فشارهای دشمنان و مشکلات مدیریتی است.
تسنیم: امروز شاخصهایی که افراد حزباللهی برای سنجش کاندیداها در نظر دارند، بحث ولایتمداری، کارآمدی و ارزشمحوری و روحیه ارزشی و بسیجی است. الحمدالله در مورد بحث ولایتمداری و روحیه ارزشی در مورد شما شک و شبههای وجود ندارد. لذا در بحث کارآمدی بفرمایید آیا سابقه کار اجرایی داشتهاید که از پس یک کارآمدی که برای ریاست جمهوری نیاز است، بربیایید؟ البته این سۆال را از همه کاندیداها میپرسیم و سپس بنا داریم همه را کنار هم به صورت مقایسهای کار کنیم.
حدادعادل: بنده از 50 سال پیش وارد دانشگاه تهران شدم و از 47 سال پیش نیز در دانشگاه تدریس میکنم. در دانشگاه همیشه مسئولیتی داشتم و کار مدیریتی میکردم. از اول انقلاب نیز به صدا و سیما رفتم و از اسفند 57 معاون وزیر بودم و کار خود را در این 34 سال از سطح معاون وزیر شروع کردم.
اگر قرار بشود بین دیدگاههای مجلس در قانونگذاریهای اقتصادی مثلاً در تصویب قانون بودجه و روش دولت در عمل هماهنگی وجود نداشته باشد، هیچ وقت مشکلات اقتصادی ما حل نمی شود، نمونه بارز این مورد قانون هدفمندی یارانههاست
13 سال هم در وزارت آموزش و پرورش بودم که 11 سال آن را به طور مشخص معاون وزیر آموزش و پرورش بودم و 2 کار سنگین را همزمان برعهده داشتم، یکی برنامهریزی و تالیف و تغییر کتابهای درسی و دوم تامین کتابهای درسی برای مدارس بود. کشور در سالهای جنگ و مشکلات اقتصادی آن سالها، در همه کالاهای اساسی بجز کتابهای درسی دچار جیرهبندی، کمبود و بازار سیاه شد یعنی ممکن است بسیاری از ارزاق مردم دچار کمبود شده باشد اما کشور و مدارس از لحاظ کتاب درسی دچار کمبود نشد. البته این درحالی بود که نمیتوانستیم دستگاه چاپ وارد کنیم، ارز برای خرید کاغذ نداشتیم و با مشکلات حمل و نقل مواجه بودیم.
اما مدیریت اجرایی این کار وسیع در مدت 11 سال مستقیما بر دوش بنده بود در عین حال که مسئول محتوای این کتابها نیز بنده بودم. پس از کنارگیری از آن مسئولیت نیز 18 سال است که مسئولیت اداره بنیاد دایرهالمعارف اسلامی را برعهده دارم که در حد یک دانشگاه نیروی علمی دارد و همینطور ریاست 15 سال از 23 سالی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاسیس شده است، برعهده من است.همچنین 4 دوره نماینده مجلس بودم و یک دوره نیز اداره آن را برعهده داشتم که تجربه اجرایی اداره مجلس قطعا کمتر از یک وزارتخانه نیست لذا اینها تجربههای مدیریتی من است.
تسنیم: مقام معظم رهبری نیز در هیچ دورهای به اندازه دورهای که شما ریاست مجلس را برعده داشتید، از مدیریت مجلس تقدیر نکردند.
حدادعادل: این نظر لطف ایشان است؛ شاعر میگوید: پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت // آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
ایشان لطف داشتند و ما باید بهتر کار میکردیم. در عین حال هم مدعی نیستم که از حیث کارآمدی بالاترین نمره را میگیرم.
به نظر بنده کشور به تعقل و خردورزی در مدیریت بالای آن بیشتر از هرچیز دیگر نیاز دارد یعنی نیاز مهم امروز ما خردمندی و خردورزی است. گاهی یک کارهایی میکنیم که از آدمهای عادی کوچه و خیابان هم اگر بپرسیم، میگوید "اینها بیعقلی است" بنابراین امیدوارم هر فردی که مسئولیت قوه مجریه این کشور را در آینده به عهده میگیرد، در اداره کشور خردورزی بیشتری کند چراکه با این کار بسیاری از مشکلات حل شده و کارها به دست افراد کارآمد سپرده میشود.
تسنیم: از آنجا که قصد داریم این 3 شاخص را بین همه کاندیداها مقایسه کنیم، درباره دو محور دیگر یعنی ولایتمداری و روحیه ارزشی و انقلابی نیز توضیح بفرمایید.
حدادعادل: آقایون درباره این موارد که تردید نداشتند تا من توضیح دهم.(باخنده)
سوال: دکترین جمهوری اسلامی از بدو پیروزی انقلاب اسلامی به نوعی تقابل با استکبار جهانی و حمایت از مستضعفین بوده است و گفتمان حضرت امام خمینی(ره) درباره اسلام ناب و ضرورت مقابله با اسلام آمریکایی و بوده ومقام معظم رهبری هم در دوران زعامت خود همواره همین گفتمان را دنبال کرده اند. مطابق این گفتمان مذاکره با امریکا همواره مذموم بوده و دولتهایی نظیر سازندگی و اصلاحات همین دولت کنونی هم همواره مذاکره با آمریکا را در آغاز، خط قرمز می دانستند ولی در اواخر کار بر طبل مذاکره با امریکا کوبیده اند. نگاه شما به مذاکره با آمریکا چیست با توجه به اینکه مقام معظم رهبری در فرمایشات ابتدای سال 91 اعلام کردند که به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستند؟
پاسخ: ما از مذاکره با آمریکا وحشتی نداریم به شرطی که آمریکا واقعا خواهان مذاکره باشد، مذاکره به معنای شنیدن منطق طرف مقابل و تلاش برای دستیابی به یک راه حل است و مذاکره واقعی برای این است که طرفین اطلاعات خود و دیدگاههای خود را مطرح کنند و به یک جمع بندی برسند.آمریکایی ها هیچ گاه خواهان چنین مذاکره ای نیستند برای اینکه آنها اول فشار وارد می کنند و مایل اند که ایران را در شرایط فشار سر میز مذاکرات بنشیند.
این مذاکره نیست، این تهدید یک ملت است و ملت ایران هم با انقلاب اسلامی نشان داد که بیشتر از هر چیزی به استقلال خود اهمیت می دهد. من این روزها همیشه برای دانشجویان می گویم که اولین کلمه اولین شعار ملت ایران در انقلاب، استقلال بود و ما در همه چیز باید استقلال را مدنظر قرار دهیم.
خط قرمز ما در سیاست خارجی استقلال است و مذاکره ای که در ان استقلال ما نادیده گرفته شود، از اول مرهون به شکست است و اگر و اگر یک روز شرایطی فراهم شود که مذاکره با حفظ استقلال ما ممکن باشد، ما از مذاکره استقبال می کنیم. ولی رفتار امریکایی ها این است که اول می خواهند استقلال ما رو بگیرند و بعد مذاکره کنند و ما خواهان چنین مذاکره ای نیستیم.
مقام معظم رهبری فرمودند که این چه مذاکره ای است که شما اسلحه را به شقیقه یک طرف مقابل بگذارید و بعد بگویید بنشین و با ما مذاکره کن، این حرف خیلی درست و معنادار است.
آمریکایی ها اگر رفتارشان را عوض کنند، در آن زمان مذاکره معنا پیدا میکند و همانطور که مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی خود فرمودند که اگر خواهان مذاکره هستید، دشمنیها را کم کنید که این اولین قدم برای این است که نشان داده شود که در ادعای دعوت به مذاکره صداقت دارید.
سوال:حدود دوسال از تحول مهم جهان اسلام یعنی بیداری اسلامی می گذرد و ما شاهد گسترش این بیداری اسلامی هستیم و باتوجه به اینکه بیداری اسلامی در واقع به نوعی مرهون نگاههای سیاسی حضر ت امام خمینی(ره) و گفتمان مقام معظم رهبری است، شما به صورت خاص چه برنامه ای برای گسترش بیداری اسلامی در منطقه و جهان اسلام دارید؟
پاسخ: من تصور می کنم بیداری اسلامی یک نوزاد صحیح النسبی است که بعد از به دنیا آمدن باید به دقت نگه داری و پرستاری شود. کسانی که نتوانستند از تولد این نوزاد جلوگیری کنند، سعی می کنند بعد از تولد این نوزاد، آن را نابود کنند و اجازه ندهند تا رشد صحیح کند، ما در مصر امروز شاهد یک چنین واقعیاتی هستیم، کسانی که مخصوصا در رسانه و در عرصه بیداری اسلامی فعالیت می کنند باید سعی کنند ملتهایی را که در این دوسال اخیر قدم به عرصه بیداری اسلامی گذاشته اند، با مخاطراتی که در کمین بیداری اسلامی است، آشنا کنند.
بنده معتقدم چیزی که در سوریه اتفاق افتاد یک بیداری اسلامی بدلی است که دشمن در فضای بیداری اسلامی در کشورهای دیگر این را طراحی کرد برای اینکه دولتی را که در برابر اسرائیل مقاومت می کرد را به بهانه بیداری اسلامی از سر راه خود بردارد، این یکی از سواستفاده هایی است که دشمن برای بیداری اسلامی به کار گرفته است و باید در عالم رسانه به آنها هشدار داد که مراقب سواستفاده از بیداری اسلامی باشند تا بیداری اسلامی به ضد خودش مبدل نشود.
تسنیم: شما اشاره داشتید که مشکلات اقتصادی فعلی صرفاً بخاطر مدیریت نیست و تحریمها هم دخیل هستند خب مسلماً می دانید که بخشهای مختلف اقتصادی هم اکنون با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم میکنند، بعنوان نمونه در بازار ارز، تولید، مسکن!
حداد عادل: در مسکن نباید توفیقات دولت را نادیده بگیریم.
امیدوارم هر فردی که مسئولیت قوه مجریه این کشور را در آینده به عهده میگیرد، در اداره کشور خردورزی بیشتری کند چراکه با این کار بسیاری از مشکلات حل شده و کارها به دست افراد کارآمد سپرده میشود
تسنیم: خب ما خوشحال میشویم که اگر توضیحی هم در این خصوص دارید برای ما بگویید؛ مشخصاً بفرمایید آیا طرحی دارید برای ساماندهی مشکلات اقتصادی؛ شما در جریان هستید که دغدغه مردم و مقام معظم رهبری الان تقویت معیشت مردم است، آیا در دولت آینده اگر روی کار بیایید طرحی دارید برای تقویت معیشت مردم؟
حداد عادل: اقتصاد ایران امروز احتیاج به یک نسخه درمانی دارد که هیچ اقتصاد دیگری در دنیا مشابه آن نیست برای اینکه شما هیچ کشور دیگری را پیدا نمی کنید که استکبار اقتصاد آنرا به اندازه اقتصاد ایران نشانه گرفته باشد.
دلیل این است که در هیچ عرصه دیگری دشمنان امید موفقیت ندارند و فکر کردهاند که ملت ایران را با فشار اقتصادی خسته کنند؛ این موضوع کاملاً روشن است. راه حل مشکلات اقتصادی ایران این است که اولاً ما در فضای تصمیم گیری کشور علاوه بر آرامش، اعتماد و اطمینان ایجاد کنیم.
همچنین کشور همانطور که بدون قوه مجریه اداره نمی شود بدون مجلس هم اداره نمی شود؛ اگر قرار بشود بین دیدگاههای مجلس در قانونگذاریهای اقتصادی مثلاً در تصویب قانون بودجه و روش دولت در عمل هماهنگی وجود نداشته باشد، هیچ وقت مشکلات اقتصادی ما حل نمی شود، نمونه بارز این مورد قانون هدفمندی یارانههاست.
دولت عمل نکرده به مصوبه مجلس و در واقع این حکایت از تعارض بین مجری و قانونگذار دارد،یکی از راهحلها همین است که دیوار جدایی بین مجلس و دولت باید در دولت آینده از میان برداشته شود.
بنده فکر میکنم رویکرد اساسی برای حرکت به سوی کاهش مشکلات اقتصادی؛ (توجه کنید بنده صحبت از کاهش میکنم، چون ممکن نیست هیچ دولتی بتواند این مشکلات را به کلی برطرف کند بخاطر اینکه ما در یک جنگ هستیم) باید به واقعیتهای علم اقتصاد توجه کرد. همچنین در این مسیر باید برای تغییر سبک زندگی نیز تلاش کرد علاوه براین تلاش جهاد گونه برای یافتن انواع راه های عملی و اجرایی برای خنثی کردن تحریم اقتصادی.
سومین راه مبنی بر یافتن راههای عملی و اجرایی برای خنثی کردن تحریم اقتصادی دیگر دستورالعمل علمی موجود در کتابها ندارد، ما باید در هر موردی ببینیم اگر راهی در مقابلمان سد شده است از راه دیگری مشکل را حل کنیم، گاهی اواقات ممکن است بتوانیم گاهی اوقات هم ممکن است نتوانیم، این امر تلاش مجاهدت آمیز می خواهد.
تسنیم: تلاش بدون طرح امکان پذیر است؟
هر موردی یک مساله خاص است و کلیت ندارد، برای هر مشکلی باید یک راه حل خاص پیدا کرد اما توجه به نظر متخصصان اقتصادی و تغییر سبک زندگی مهم است،اینها اصولی است که مورد توجه بنده است.