استفاده از تمثیل و تاریخ در تبلیغ
در ادامه مباحث گذشته پیرامون آداب تبلیغ گفتاری، این مقاله را بخوانید.
مقالات گذشته رااینجا واینجا بخوانید.
4- استناد به سنت
معارف دینی آن چیزی ست که از طریق ائمه علیهم السلام به ما رسیده است، پس بسیار واضح است که یک مبلغ باید در کلام خود به احادیث و روایات معصومین علیهم السلام استناد کند.
سیره معصومین علیهم السلام در کنار قرآن از مهم ترین منابع اسلام است که باید هر سخنی را با آن مطابقت داد.
ائمه اطهار علیهم السلام به عنوان بزرگترین مبلغان دین اسلام، خود نیز بعضی از سخنان خویش را به احادیث نبوی و ائمه دیگر استناد می دادند.
امیر مومنان علی علیه السلام در موقعیتهاى مختلف و در خطبههاى عمومى، مردم را به اقتداء و پیروى از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله دعوت مىكردند. ایشان به این وسیله مردم را تشویق به، به كار بستن و اجراء سنت نبوى كردند.
بدیهى است كه عمل به سنت نبوى هنگامى كه بسان فرهنگ عمومى جامعه درآید، در نسلهاى بعدى نیز تأثیر جدى خواهد گذاشت و ماندگار خواهد شد.
ایشان مىفرماید: «اقتدوا بهدى نبیكم فانه افضل الهدى، و استنوا بسنته فانها أهدى السنن»(١) پیروى كنید از هدایت پیامبرتان چه آنكه هدایت او برترین هدایتهاست و به سنت او عمل كنید كه هدایتكنندهترین روشهاست.
5- بکارگیری تمثیل
گاهی اوقات مطالب با زدن یک مثال یا استفاده از یک تشبیه، بسیار ساده تر و قابل فهم تر می شود. در تبلیغ دین باید مراعات همه افراد جامعه مورد نظر را کرد و برای تفهیم مطلب به کم سواد ترین فرد نیز برنامه داشت. در بین مخاطبان همیشه افرادی هستند که مطالب را به راحتی فرانمی گیریند وباید برای تفهیم به ایشان از روش های ساده تری استفاده کرد.
استفاده از تمثیل و تشبیه می تواند یکی از همین روش هاباشد.
ائمه اطهار علیهم السلام نیز گاهی اوقات برای روشن تر شدن سخن از تمثیل و تشبیه استفاده می کردند؛
حضرت امیر علیه السلام می فرماید:
"فرایت ان الصبر علی هاتا احجی ، فصبرت و فی العین قذی ، وفی الحلق شجا"
"دیدم بردباری و صبر به عقل و خرد نزدیکتر است لذا شکیبائی ورزیدم ولی به کسی می ماندم که : خاشاک چشمش را پر کرده و استخوان راه گلویش را گرفته"(٢)
امیر المومنین علیه السلام در جای دیگر برای تبیین دنیا و خاصیت آن از تشبیه استفاده می کنند؛
"مَثَلُ الدُّنْیَا كَمَثَلِ الْحَیَّةِ لَیِّنٌ مَسُّهَا وَ السَّمُّ النَّاقِعُ فِى جَوْفِهَا یَهْوِى إِلَیْهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ وَ یَحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ .(٣)
دنیا چون مار سمى است ، پوست آن نرم ولى سم كشنده در درون دارد ، نادان فریب خورده به آن مى گراید ، و هوشمند عاقل از آن دورى گزیند."
6- استفاده از قضایای تاریخی
انسان ها در همه زمان ها تجربه های زندگی را کسب می کنند و برای نسل بعدی به یادگار می گذارند. نیازهای بشری و مدل های زندگی به علت شباهت های بسیار که با هم دارند در همه زمان ها معمولا تکرار می شوند و در این تکرارها، هم پیروزی ها نهفته هست و هم شکست ها.
انسان باید از تجربیات گدشتگان عبرت بگیرد . با مطالعه آن ها، نکات مثبت و منفی را بداند و هر آنچه به او کمک می کند را بکار گیرد.
نقل تاریخ برای هر نسلی جذاب است و نکات آموزنده بسیاری را در خود جای داده است.
مبلغان دینی نیز می توانند برای تفهیم مطلب خود و اثر بخشی بیشتر، از تاریخ بهره بجویند. روایت های تاریخی، داستان های گدشتگان همه و همه می تواتند علاوه بر جذابیت، آموزنده نیز باشد.
ائمه ما نیز گاهی از تاریخ گدشتگان نیز روایت می کردند و با استفاده از آن ها مطلب خود را تفهیم می نمودند؛
امام صادق علیه السلام در باب دعا مثالی از تاریخ نیز می آورند؛
حضرت صادق علیه السلام فرمود عابدی از بنیاسرائیل مدت سه سال پیوسته دعا میكرد تا خداوند به او پسری عنایت كند، ولی دعایش مستجاب نمیشد. روزی در ضمن مناجات عرض كرد: «یا رب أ بعید انا منك فلا تسمعنی، ام قریب فلا تجیبنی» خدایا من از تو دورم كه سخنم را نمیشنوی یا تو در نزدیكی ولی جوابم را نمیدهی.
در خواب به او گفته شد مدت سه سال است خدای را با زبانی كه به فحش و ناسزا عادت كرده و قلبی آلوده به ستم و نیت دروغین میخوانی، اگر میخواهی دعایت مستجاب شود فحش و ناسزا را رها كن. از خدا بترس قلبت را از آلودگی پاكنما، نیت خود را نیز نیكو بگردان. امام صادق علیه السلام فرمود به دستورات عمل كرد آنگاه دعا نموده خداوند اجابت نمود و پسر به او داد. (٤)
همچنین فرمودند: یك روز حضرت موسی علیه السلام به مردی از پیروان خود گذشت كه در حال سجده بود، از آنجا رد شد. پس از انجام دادن كار خود برگشت، باز او را در حال سجده دید به آن مرد گفت اگر حاجت تو به دست من بود برآورده میكردم. به موسی علیه السلام خطاب شد (لو سجد حتی ینقطع عنقه ما قبلته حتی یتحول عما اكره الی ما احب) اگر آنقدر سجده كند كه گردنش قطع شود از او نمیپذیرم مگر اینكه قلب خود را پاك كند. آنچه من دوست دارم او نیز دوست بدارد و از آنچه بیمیلم نسبت به آن، او هم بیمیل شود.(٥)
پی نوشت ها:
(١)بحارالانوار، ج 2، ص 26؛ نهجالبلاغه، خ .110
(٢) نهج البلاغه، خطبه 3.
(٣)نهج البلاغه، حکمت 119.
(٤) اصول كافی، ج 2، ص 325
(٥) روضه کافی، ج1، ص:184، ح98
منابع:
بحار الانوار-نهج البلاغه-اصول کافی
تهیه وتولید:احمد اولیایی-گروه حوزه علمیه تبیان