تبیان، دستیار زندگی
سعدی افشار با نام اصلی سعدالله زحمت خواه ، 24 مرداد سال 1313 در تهران متولد شد و برای نخستین بار در سال 1330 به عنوان بازیگر در صحنه های نمایش حضور یافت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روزگار خنده‌ها


سعدی افشار با نام اصلی  سعدالله زحمت خواه ، 24 مرداد سال 1313 در تهران متولد شد و برای نخستین بار در سال 1330 به عنوان بازیگر در صحنه های نمایش حضور یافت و طی بیش از شش دهه فعالیت مستمر، توانست به عنوان میراث دار و آخرین بازمانده نسل طلایی سیاه بازان تئاتر کشور نام خود را ثبت کند.

سعدی افشار

این هنرمند پیشکسوت به خاطر مشکلات خاص زمانه خود فقط تا کلاس ششم ابتدایی تحصیل کرد و پس از آن برای تامین مخارج زندگی مانند دیگر افراد خانواده به بازار کار وارد شد. به علت نزدیکی محل کار وی با یکی از باغ های قدیمی تهران به نام  حافظ نو  که در آن نمایش های سیاه بازی اجرا می شد، وی از همان کودکی شیفته این هنر و بویژه قهرمان آن به نام  سیاه ،  مبارک یا  الماس  شد.

افشار از هر فرصتی برای دیدن این نمایش ها بهره می برد و به قول خودش به بهانه های مختلف از استاد کار اجازه می گرفت تا برای خرید به جایی برود و بعد از کسب اجازه با سرعت از دیوار باغ  حافظ نو  بالا می رفت و به تماشای نمایش های سیاه بازی می پرداخت.

* سال های آغازین و موفقیت های چشمگیر

سعدی افشار در 13 سالگی اجرای برنامه های خنده آور را در عروسی ها و میهمانی ها در قالب شخصیت های نمایش  تخت حوضی  آغاز کرد و نخستین اساتید وی در این راه هنرمندان زنده یادی چون  نعمت گلزار ،  اسماعیل خیام  و  حسن شریفی  بودند.

وی چنان استعداد خود را در این شیوه اجرایی به رخ کشید که در سن 17 سالگی به عنوان بازیگر حرفه ای در نمایشی به نام  دست بالای دست بسیار است  به ایفای نقش پرداخت.

افشار از آن تجربه اول به عنوان شیرین ترین لحظات زندگی خود یاد کرده و می گوید در سال 1330 دستمزد بازیگران به نام  سیاه باز  چیزی در حدود 20 تومان بود اما وقتی اولین دستمزد خودم را که تنها پنج تومان ناقابل بود گرفتم، با خوشحالی خود را به خانه رساندم و از شیرینی فروش محله، تمام آن دستمزد را شیرینی خریدم و همین حرکت من موجی از خنده و شادمانی را در خانه جاری کرد.

استعداد و قدرت بداهه پردازی سعدی افشار در اجرای نقش سیاه که پایه و اساس اجراهای سیاه بازی به شمار می رود تا حدی پیش رفت که صاحب باغ  حافظ نو از وی برای اجرا در این محل دعوت کرد و بزرگترین آرزوی افشار جوان در آن زمان محقق شد.

سعدی افشار

وی در این باغ در کنار سیاه بازان بزرگ و به نام آن دوران مانند زنده یادان  حسین تهرانی ،  ابوالقاسم علمدار  و  سیدحسین یوسفی  به اجرای نمایش های سیاه بازی می پرداخت و هم از بزرگان این رشته درس بازیگری می آموخت.

شهرت این افراد و اجراهای  باغ حافظ نو  تا حدی افزایش یافت که صاحب این باغ مجبور شد برای هر چهار نفر سیاه باز خود، چهار سانس ویژه و مجزای اجرا بگذارد تا مردم بهترین سیاه باز مد نظر خود را انتخاب کنند و مخاطبان نیز سعدی افشار جوان را به خاطر بداهه گویی ها و طنز تند و انتقادی اش برگزیدند و همین مقدمه ای برای حضور مستمر 11 ساله این هنرمند در این محل برای اجرای همه روزه نمایش های سیاه بازی بود.افشار پس از 11 سال حضور در باغ  حافظ نو  به لاله زار دعوت شد تا نمایش های خود را در مرکزی ترین محل اجرای نمایش های مردمی به صحنه ببرد.

* تحسین اروپاییان از هنرمندی جوان

نمایش های سیاه بازی و تخته حوضی به خاطر قرابت رفتاری و شیوه اجرایی خود که به گونه های نمایش شادی آور غربی مانند  کمدیادلارته  و یا  تئاترهای فُرس  (force theater) بسیار نزدیک است در بین مخاطبان غربی دارای اقبال فراوانی است.

افشار جوان که مراتب ترقی را تا حدی پیمود که به سبکی شخصی و جاودانه در اجرای شخصیت سیاه از لحن تا ادا و اطوار بازی این شخصیت دست یافت، در کارهای کارگردانان بزرگ تئاتر ایران مشغول به بازی شد.

نمایش های  سعدی هملت می شود  و  پینه دوز شهر ما به کارگردانی محمود عزیزی و با نقش آفرینی سعدی افشار در شخصیت  سیاه  تور سفرهای اروپایی خود را آغاز کرد و در تمام کشورها، اجرای موفقی از خود را به جای می گذاشت.

به عنوان مثال افشار پس از اجرای نمایش  سعدی هملت می شود  در بارسلونای اسپانیا آنچنان مورد تشویق حضار قرار گرفت که به قول خودش 17 بار مجبور شد از پشت صحنه برای پاسخگویی به تشویق مخاطبان و تماشاگران به صحنه بیاید.

استعداد و قدرت بداهه پردازی سعدی افشار در اجرای نقش سیاه که پایه و اساس اجراهای سیاه بازی به شمار می رود تا حدی پیش رفت که صاحب باغ حافظ نو از وی برای اجرا در این محل دعوت کرد و بزرگترین آرزوی افشار جوان در آن زمان محقق شد

** دوران اوج افشار و حیرت  پیتر بروک

افتخارات و موفقیت های سعدی افشار به همین جا ختم نشد.

پیتر بروک  کارگردان انگلیسی تئاتر در سفر به تهران با تکنیک های نمایش سیاه بازی آشنا شد و وقتی متوجه شد که نمایشگران سیاه باز تنها یک خط داستانی را بر اساس بداهه پردازی و خلاقیت فردی به نمایش بلند تبدیل می کنند، تعجب کرد و حتی آن را باور نکرد.

این کارگردان در سفر از شیراز به تهران داستان یک خطی  عروسی فیگارو  (از داستانهای فولکلور غربی) را در حد چند خط برای سعدی افشار تعریف کرد و وقتی اتوبوس به تهران رسید، افشار به همراه گروه خود نمایش بلندی را بر اساس داستانی که  پیتر بروک  آن را تعریف کرده بود برای این کارگردان اجرا کرد و همین مساله بود که باعث شد، پیتر بروک از سعدی افشار درخواست کند که سه نمایش را برای اجرا آماده کند و حاصل این همکاری اجرای سه نمایش  دو ساعت سعادت ،  میرداماد  و  گذشت  با هنرمندی سعدی افشار بود.

سعدی افشار

* روزگار دفن شده سعدی خنده‌ها

با تغییر شیوه اجراهای آثار نمایشی ، افشار مدتی را در سکوت گذراند تا آنکه در اواخر دهه 60 و دهه 70 بار دیگر اجراهای خود را در تئاترهای لاله زار و نصر از سر گرفت. اما آرام آرام با تغییر کاربری سالن های لاله زار و تعطیلی آنها افشار که تنها حرفه اش در زندگی  سیاه بازی  بود دوران بازنشستگی ناخواسته ای را آغاز کرد.

در تمام این سال ها در هر مراسمی که بوی تئاتر سنتی می داد، همواره حضور سعدی افشار قابل رصد بود.

در آبان سال 1385 مراسم بزرگداشتی برای تقدیر از 50 سال حضور مستمر و فعال این هنرمند با حضور  محمود عزیزی  و  علی نصیریان  برگزار شد و همین امر سبب شد تا به دعوت نصیریان، سعدی افشار بعد از هشت سال دوری از صحنه در سال 1388 با نمایش  قولنج  بار دیگر به صحنه های نمایشی باز گردد.

اردیبهشت سال 1390 سعدی افشار به خاطر شکستگی از ناحیه لگن در بیمارستان بستری شد و پس از آن کمتر توان حضور در محافل تئاتری حاضر شد.

سعدی افشار تنها بازمانده نسل سیاه باز نمایش ایران در حالی که نمایش  فیس پوک  را در سینما تئاتر فردوسی روی صحنه داشت؛ روز جمعه (30 فروردین ماه) حوالی ساعت 13 و 15 دقیقه ظهر در منزل شخصی اش درگذشت.

استاد افشار از بیماری پوکی استخوان و همچنین عفونت ریه رنج می برد و طی چند سال اخیر بارها به این دلیل در بیمارستان بستری شده بود.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : ایرنا