تبیان، دستیار زندگی
در این مقاله آیات سوره طه از صفحه ی 316 قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : خسرو داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

محمّد،آرام جان موسی!!

مقدمه:

می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.

به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:

اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.

دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.

سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.

یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.

در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.

در این مقاله آیات سوره طه ، مورد بررسی قرار می گیرد...

آیات 65 تا 76 سوره ی طه از صفحه ی 316 ، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.

شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.

جهت دریافت  فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.

تمامی آیات دوازده ‌گانه ی 65 تا 76 سوره ی طه از صفحه ی 316 ، به یكی از بخش‌های مهمّ از سرگذشت پرماجَرای موسی (ع) كه همان رویارویی با جادوگران بوده، می‌پردازند.

درآیات صفحه ی قبل ‌آمده‌ است: تصوّر فرعون، بر این بود كه معجزات موسی(ع)، از قبیل سحر و جادو بوده و لذا پیشنهاد كرد كه در روز عیدی، تمامی ساحران، در برابر مردم، به زور آزمایی با موسی(ع) بپردازند.

حال، آیات این‌ صفحه می‌فرمایند: «هنگامی ‌كه طناب‌ها و چوب‌های جادوگران، چنین به‌ نظر می‌رسید كه در حال حركتند»، این‌ باور در حاضران ایجاد شد كه همه ی این ‌موجوداتِ بی‌ جان، جان‌ گرفتند. «لذا موسی از این ترسید» كه نكند مردمِ نادان، خیال ‌كنند كه این ‌عصایی هم‌ كه به ‌دست من، قرار است تبدیل به اژدها گردد، از قبیل همین ‌سحر ساحران است و نتوانند بین جادو و معجزه فرق‌گذاشته و گمراه شوند.

در این‌ موقع، نصرت و یاری الهی، به ‌سراغ موسی(ع) آمد كه «نترس و اطمینان به پیروزی خود داشته ‌باش» و ما كاری می‌كنیم‌ كه مجال چنین ‌تهمتی درباره ی تو نیابند.

حال، در این ‌بین، چه اتفاقی افتاده؟ قرآن، نسبت به‌ آن ساكت است. امّا روایتی از امام صادق(ع) منقول است ‌كه مردی یهودی، خدمت پیامبراكرم (ص) آمد و با كنجكاوی تمام، به ایشان (ص) می‌نگریست. حضرت(ص) به او فرمود: با من ‌كاری داری؟ عرض‌كرد: آمده‌ام بپرسم: شما افضلید یا موسی‌بن‌عِمران با آن ‌همه ‌كرامت؟

كه ‌كلیم‌الله بود و بدون واسطه ی فرشته ی وحی، با خدا سخن می‌گفت!

صاحب عصا و یدِ بیضا بود!

دریا برایش شكافته می‌شد و ابر در بیابان سوزان بر او سایه می‌افكنْد!

پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: اگرچه، پسندیده نیست‌ كه انسان، خود را بستاید، ولی از آن‌ نظر كه واقعیّت باید بیان شود تا راه تحصیل سعادت برای ‌آدمیان روشن‌گردد، می‌گویم:

آدمِ ابوالبشر، وقتی مرتكب ‌آن ‌لغزش شد، تنها راهِ توبه و بازگشتنش به قرب خدا، همین بود كه بگوید: اَللّهُمَّ إنّی أسألُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد لَمّا غَفَرتَ لی فَغَفَرَها اللهُ لَه؛ خدایا، از تو مسألت می‌كنم به‌ حقّ محمّد و آل محمّد، مرا ببخشی. پس، خدا او را بخشید. خدا را به‌ حقّ من و آل من قسم داد تا مغفور واقع شد.

نوح(ع)، به‌كشتی نشست درحالی ‌كه خطر غرق بود؛ گفت: اَللّهُمَّ إنّی أسألُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد لَمّا أنجَیتَنی مِنَ الغَرق فَنَجاهُ اللهُ عَنه؛ خدایا، از تو مسألت می‌كنم به ‌حقّ محمّد و آل محمّد، از غرق نجاتم دهی. پس، خدا نجاتش داد.

ابراهیم(ع)، وقتی در میان‌ آتش نمرودی افكنده ‌شد،گفت:اَللّهُمَّ إنّی أسألُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد لَمّا أنجَیتَنی مِنها فَجَعَلَهَا اللهُ عَلَیهِ بَرداً وَ سَلاما؛ خدایا، از تو مسألت می‌كنم به‌حقّ محمّد وآل محمّد، مرا ازآن‌آتش نجات دهی. پس، خدا آن‌را بر او سرد و بی‌ضررگردانید.

و بالاخره، وقتی موسی(ع)، مقابل ساحران فرعون قرار گرفت و آن ‌ترس در دلش پیدا شد،گفت: اَللّهُمَّ إنّی أسألُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد لَمّا آمَنتَنی؛ خدایا، به‌ حقّ محمّد وآل محمّد، از تو می‌خواهم قلب مرا مطمئن ‌گردانی. خدا هم فرمود: لا تَخَف إنَّكَ أنتَ الأعلی؛ از این‌جهت، ترسی نداشته‌باش و به پیروزی خود مطمئن باش.

آن‌گاه، رسول ‌اكرم (ص) به ‌آن‌ مرد یهودی فرمود: اگر موسی زمان مرا درك می‌كرد و ایمان به نبوّت من نمی‌آورْد، ایمان و نبوّتش نافع به حالش نمی‌بود. سپس، فرمود: ای یهودی، یكی از فرزندان من، مهدی است ‌كه وقتی ظهور كند، عیسی‌ بن ‌مریم، به یاری او بر می‌خیزد و او را مقدّم داشته و پشت سر او، به ‌جماعت، نماز می‌گزارَد.

البتّه، روشن است‌ كه جسم پیامبر(ص)، در زمان حضرات ‌آدم، نوح، ابراهیم و موسی(ع)، هنوز به دنیا تشریف ‌فرما نشده‌ بود، ولی نور وجودشان بوده‌ است. كما این‌ كه از جابر بن ‌عبدالله ‌انصاری، یكی از یاران خاصّ پیامبر(ص) نقل شده ‌كه خدمت رسول‌ اكرم (ص) عرض‌ كردم: اوّلین ‌چیزی‌ كه خدا خلق ‌كرده، چه بوده ‌است؟ فرمود: اوّلین ‌مخلوق، نور پیامبر تو بوده، ای جابر! خداوند تعالی، او را آفرید و سپس، همه ی خیرات را از او خلق‌كرد.

البتّه، این‌ اطلاق نور به وجود مقدّس حضرت خاتم‌الانبیا و ائمّه(ع)، این ‌توهّم را در ذهن‌ها ایجاد نكند كه از سنخ نور شمع و چراغ و خورشید و ماه و ستارگانند. این ها، از عالَم مادّه و طبیعتند. بلكه اجمالاً می‌دانیم موجوداتی هستند كه در درجه ی اعلای از كمال وجود قرارگرفته‌اند و در آن‌ مرتبه ی از وجود، مُنَزّه و مُبَرّا از تمام عوارض جسم و جسمانیّات می‌باشند و سپس، بر حسَب حكمت الهی، به‌منظور تربیت عالَم انسان و ارشاد و هدایت ‌آدمیان، برای تحصیل سعادت جاودان، در مراتب پایین وجود، به‌صورت بشر تجلّی می‌كنند و با سایر افراد در ارتباط قرار می‌گیرند.

وگرنه، ما، توانایی درك مرتبه ی نورانیّت‌ آن ‌برگزیدگان خدا را نداریم، همان ‌گونه‌ كه توانایی درك نور بودن خدا را نداریم ‌كه چگونه خداوند، نور مطلق است؟


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: علی هندی - ویراستار: سید علی مرتضوی