تبیان، دستیار زندگی
آنانكه تاریخ انقلاب اسلامی ایران را مطالعه كرده و یا خود در پیدایش آن نقش داشته اند، به خوبی می دانند كه روند رخداد این محاسبه بزرگ در زمستان 56 به انتشار مقاله توهین آمیز درباره حضرت امام (ره) تسریع شد. در مقاله « ارتجاع سر...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انقلاب شتاب می گیرد...


آنانكه تاریخ انقلاب اسلامی ایران را مطالعه كرده و یا خود در پیدایش آن نقش داشته اند، به خوبی می دانند كه روند رخداد این محاسبه بزرگ در زمستان 56 به انتشار مقاله توهین آمیز درباره حضرت امام (ره) تسریع شد. در مقاله « ارتجاع سرخ و سیاه ایران» كه 17 دی ماه 1356در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید علاوه بر توهین به حضرت امام (ره)، روحانیان ضد رژیم شاه را مرتجعین سیاه خوانده و به همكاری پنهانی با كمونیست های بین المللی برای بی اثر كردن دستاوردهای انقلاب سفید متهم شدند. انتشار این مقاله موج اعتراضات مردم و روحانیان را به دنبال داشت كه به شهادت جمعی از مردم منجر شد. بعد از این رویداد و با برگزاری مراسم چهلم آن در شهرهای مختلف كه هر كدام به شهادت جمعی دیگر از نیروهای انقلاب توسط رژیم پهلوی انجامید. روند انقلاب سرعت بیشتری گرفت. از اوایل تابستان 57 بار دیگر سرعت حوادث رو به كندی نهاد، تا اینكه در 28 مرداد 57 در بیست و پنجمین سالگرد كودتای 28 مرداد، سینماركس آبادان به آتش كشیده شد و به دنبال آن حادثه 17 شهریور روی داد.

سال پایانی حكومت پهلوی در حالی آغاز شد كه علی رغم اوج گیری اعتراضات مردمی كمتر كسی باور می كرد كه این رژیم نتواند سال جاری را به پایان برساند. تابستان 1357 دوره پر التهابی بود كه به سقوط حكومت پهلوی انجامید.

روز 16 شهریور به ویژه در تهران، اعتصاب سراسری اعلام شد و همچنین به دعوت روحانیان تهران در این روز راهپیمایی بزرگی صورت گرفت. با این كه روحانیان تهران برای روز 17 شهریور تظاهرات و راهپیمایی پیش بینی نكرده بودند، امام مردم قرار تجمع این روز را در میدان ژاله گذاشتند. فرماندار نظامی تهران هنگام وقوع فاجعه ارتشبد غلامعلی اویسی بود. اویسی حكم تلخ حكومت استبدادی را در ساعت 9 صبح به مردم حاضر در میدان چشاند و با گشودن رگبار مسلسل به روی مردم بی گناه، تعداد قابل توجهی از مردم را به شهادت رساند و بسیاری را زخمی كرد.

حادثه 17 شهریور تاثیر عمیقی بر روند نهضت مردم ایران گذاشت با این كه ظاهراً سه هفته كشور را با آرامش نسبی رو به رو كرد ولی نه تنها توقفی در روند انقلاب ایجاد نشد بلكه كینه عمومی از حكومت شاهنشاهی افزایش یافت. مردم در سراسر كشور یك هفته دست به اعتصاب زدند، تمامی بازارها ، بیشتر اماكن كسب تا 25 شهریور در اعتراض به این كشتار وحشیانه تعطیل بودند.

حماسه 17 شهریور، صدای در بغض خفته ی گلگون كفنانی بود كه بعد از سال ها صبر و تحمل و ستیز و مبارزه با دیدن بزرگ مردی از صالحان و مجاهدان فی سبیل الله یك دفعه تبدیل به نعره و فریاد عدالتخواهی و آزادی و دفاع از ارزش های اسلامی گردیده و موج آن سرتاسر كشور را فراگرفته و لرزه به قصرهای پوشالی طاغوتیان افكند.

دولت اطلاعیه ای صادر كرد و در آ‌ن وقایع پیش آمده 17 شهریور  را بخشی از یك توطئه ضد مردمی دانست، كه خلاف تذكرات « آیات عظام و علمای اعلام» صورت گرفته بود، در اطلاعیه دولت آمده بود « به طوریكه ملاحظه گردید كسانی در جریان یك توطئه ضد مردمی عمل می كنند علی رغم تذكراتی كه از جانب آیات عظام و علمای اعلام در جهت حفظ آرامش و خودداری از ایجاد بلوا و آشوب داده شده بود و همچنین با نادیده گرفتن مقررات اعلام شده در اطلاعیه دولت ، اقدام به برگزاری تظاهرات و آشوب گری وسیع نموده و با طرح زننده ترین شعارها كه دقیقاً با قانون اساسی كشور مغایر است، به قانون شكنی و برهم زدن نظم عمومی پرداختند ... »

17 شهریور یا « جمعه سیاه» به هر صورت كه روایت شود، یك حقیقت انكار ناپذیر در خود نهفته داشت. « نابودی رژیم شاه از طریق یك انقلاب  بنیادین تنها گزینه پیش رو بود. اگر در سال های گذشته اكثر تظاهر كنندگان روحانیان، دانشگاهیان و بازاریان بودند؛ از خرداد 57 رفته رفته طبقه كارگر و مزدبگیران شهری هم به صف مخالفان علنی پیوستند . این همدلی پیش از هر زمان دیگر در 17 شهریور نحوه عینی پیدا كرد. پیوند كارگران و اقشار متوسط جامعه نه تنها راهپیمایی ها را به اجتماعات میلیونی تبدیل كرد، بلكه نبض حیات رژیم را دردست انقلابیان قرار داد. یك روز بعد از جمعه خونین یعنی شنبه 18 شهریور ، 700 كارگر پالایشگاه تهران دست به اعتصاب زدند،‌اعتصابی كه در كمتر از 48 ساعت پالایشگاه های اصفهان ، شیراز تبریز، آبادان را نیز در نوردید. این اعتصاب ها كه رفته رفته گسترش بیشتری می یافت و بانك ها و معادن و كارخانه های صنعتی را هم در بر می گرفت، اقتصاد رژیم پهلوی را فلج كرد و از سوی دیگر دامنه تظاهرات و راهپیمایی ها، شهرهای كوچكتر را هم در بر گرفت.

شاه كه در برابر موج حوادث یارای تصمیم گیری و مقابله نداشت به تصمیم گیریهای ضد و نقیض پرداخت. او از یك سو شدت عمل به خرج داد و دستور داد كه در شهرها حكومت نظامی  بر پا كند، دفاتر روزنامه های مهم را به اشغال درآوردند و بردولت عراق فشار آورد تا امام (ره) را اخراج كند از سوی دیگر شاخه زیتونی را به نشانه صلح بالا برد و دستور آزادی 1126 زندانی سیاسی را صادر كرد كه میان آنان عده ای از عمده ترین چهره های مخالف به چشم می خوردند، تصمیم گیری های ضد و نقیض شاه، نشان می داد كه دیگر نمی توان به او اعتماد داشت، او بیش از هر زمان دیگر متزلزل شده بود . شاید 17 شهریور ،‌آغاز بی خوابی های آریا مهر ایران بود. بی خوابی هایی كه گذر از سرنوشت محتوم رژیم پهلوی را گریزناپذیر نمود.

منابع

كتاب ایران بین دو انقلاب ، آبراهامیان ، چاپ پنجم 1379

روزنامه اطلاعات شهریور 1357

روزنامه كیهان شهریور 1357