تبیان، دستیار زندگی
در دیدگاه عرفان اسلامی كه انسان به مظهر خدا تعریف می شود، این تذكار وجود دارد كه مظهریت انسان، اگر چه كامل است، ولی در بدو حركت سلوكی، در اغلب موارد به صورت استعداد ناشكفته در او نهفته است؛ بنابراین تمامی برنامه های سلوكی در عرفان عملی نیز به منظور فعلیت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پرورش و خودسازی

پرورش و خودسازی
در دیدگاه عرفان اسلامی كه انسان به مظهر خدا تعریف می شود، این تذكار وجود دارد كه مظهریت انسان، اگر چه كامل است، ولی در بدو حركت سلوكی، در اغلب موارد به صورت استعداد ناشكفته در او نهفته است؛ بنابراین تمامی برنامه های سلوكی در عرفان عملی نیز به منظور فعلیت بخشیدن و شكوفا نمودن استعداد های بی نظیر انسانی و الهی، سامان یافته است.

هویت واحد انسانی در ابتدای تكوین و نشو و نمو چیزی جز استعداد نیست، انسان از این دیدگاه، مجموعه ای از توانایی ها و استعدادهای فراوانی است كه در طول زندگی باید به فعلیت و شكوفایی برسند. در این راستا زندگی هم یعنی فرصتی برای به ظهور رساندن استعداد های انسانی و شكوفا شدن سرشت آدمی از طریق خود سازی و پرستش آزادانه خداوند است.

به عبارت دیگر، خدای متعال در انسان نیز استعداد برخورداری از كمال و رسیدن به اوج قله انسانیت و سعادت را بودیعت نهاده است، انسان موجودی دو بعدی است كه هم صلاحیت تعالی، تكامل و رسیدن به درجات ملائكه و صعود به «قابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنى»( نجم / 9) را دارد و هم قابلّیت تنزّل از مقام انسانیت و رسیدن به درجه ای  را داراست كه از درجه چهار پایان نیز فروتر رفته و به فرموده قرآن «كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»( اعراف / 179) می شود. با این توضیح، منظور از خود سازی و به طور كلی پرداختن به خویش، شكل دادن و جهت بخشی به فعالیت های حیاتی و تصحیح و تقویت انگیزه ها ، در نظر گرفتن مقصد نهایی و سو گیری فعالیتها برای قرب به خداوند است.(1)

از اینرو، بزرگترین هدف پیامبران، تهذیب و تزكیه و پرورش نفوس انسان ها بوده است. «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَكِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَهَ ... او خداوندی است كه در میان مردمی امّی پیامبری از خودشان فرستاد تا آیات خدا را بر آنها خوانده و آنها را تزكیه نماید و كتاب و حكمت به آنها بیاموزد»( جمعه /2) پیامبران آمدند تا نفوس انسان ها را از رذائل واخلاق زشت و صفات حیوانیت پاك و منزه سازند و فضائل و مكارم اخلاق را پرورش دهند. رسول خدا(ص) فرمودند « علیكم بمكارم الاخلاق فان الله عزوجل بعثنی بها...  شما را به مكارم اخلاق توصیه می كنم زیرا خدامرا به همین منظور فرستاده است.»(2)

در حالات علماء ربّانی و بزرگان دین نیز وقتی نظر می افكنیم ،‌دائماً مترصّد نفس خویش بوده و اهمیت فوق العاده ای برای تهذیب نفس و خود سازی قائل بوده اند، به طوری كه پیوسته به مراقبت و محاسبه از نفس خویش می پرداخته اند.

آیه الله سید احمد كربلائی(ره) در دستور العملی به یكی از شاگردان خویش در این باره می نویسد: «مواظبت كامل بر اداء ‌واجبات و ترك محرمات داشته باش و اولاً: در ابتدای صبح در این اندیشه كن. ثانیاً: كمال مراقبت را در طول روز داشته باش. ثالثاً: هنگام اراده خوابیدن محاسبه نفس كن. رابعاً: در صورتی كه نفس مخالفتی نموده آنرا جبران نما و نفس را با انجام ضّد میل آن مجازات و سیاست نما»(3)

آیه الله العظمی بهاءالدینی (ره) نیز معتقدند «با تهذیب نفس، علم به بار می نشیند و ثمر می دهد. قدرت، مفید می شود و خدمت، ارزش می یابد. ارج و بهای افراد به خود سازی، تهذیب نفس و توجه به خداست. هرچه تهذیب افزایش یابد، مشكلات و نابسامانی ها آسان و قابل تحمّل می شوند و در پی آن تائید الهی مسائل را حل می كند و اگر خدای نكرده این وظیفه اصلی فراموش شد، تمامی زحمات هدر می رود.»(4)

آیه الله ابراهیم امینی درباره انتخاب مسیر تهذیب نفس توسط استادشان علامه طباطبائی (ره)، نقل كرده اند: « هنگامی كه از تبریز به قصد ادامه تحصیل علوم اسلامی به سوی نجف اشرف حركت كردم در بین راه همواره به فكر بودم كه چه درسی بخوانم، پیش چه استادی تلمّذ نمایم و چه روشی را انتخاب كنم كه مرضّی خدا باشد. وقتی به نجف رسیدم لدَی الوُرود رو كردم به قبّه و بارگاه امیرالمۆمنین (علیه السلام) و عرض كردم: «یاعلی! من برای ادامه تحصیل به محضر شما شرفیاب شده ام ولی نمی دانم چه روشی را پیش گیرم و چه برنامه ای را انتخاب كنم از شما می خواهم كه در آنچه صلاح است مرا راهنمائی كنید.» منزلی اجاره کردم و در آن ساكن شدم. در همان روزهای اوّل، قبل از اینكه در جلسه درسی شركت كنم، ناگاه درب خانه را زدند، درب را باز كردم. دیدم یكی از علمای بزرگ است سلام كرد و داخل منزل شد. بعد از گفتگوئی كوتاه فرمودند: «كسی كه به قصد تحصیل به نجف می آید خوبست علاوه بر تحصیل، به فكر تهذیب و تكمیل نفس خویش نیز باشد و از نفس خود غافل نماند.» این را فرمود و حركت كرد. سخنان كوتاه و با نفوذ آن عالم ربّانی چنان در دل من اثر كرد كه برنامه آینده ام را شناختم و تا مدتی كه در نجف بودم محضر ایشان را رها نكردم و در درس اخلاقش شركت می كردم.»(5)

نتیجه آنكه در دیدگاه عرفان اسلامی كه انسان به مظهر خدا تعریف می شود، این تذكار وجود دارد كه مظهریت انسان، اگر چه كامل است، ولی در بدو حركت سلوكی، در اغلب موارد به صورت استعداد ناشكفته در او نهفته است؛ بنابراین تمامی برنامه های سلوكی در عرفان عملی نیز به منظور فعلیت بخشیدن و شكوفا نمودن استعداد های بی نظیر انسانی و الهی، سامان یافته است.


پی نوشت‏ها:

(١)یت الله مصباح یزدی، به سوی خود سازی، قم، انتشارات موسسه امام خمینی (ره)، ص21

(١)محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، انتشارات اسلامیه، ج69، ص375

(٣)  شیخ محمد بهاری همدانی(ره) ، تذكره المتقین ،قم، ‌انتشارات نهاوندی ، ص 1761376

(٤)سید حسن شفیعی ، حاج آقارضا بهاءالدین (ره)؛ (آیت بصیرت) قم، چاپ قدس، ص 73

(٥)  http://www.aviny.com/Bozorgan/ghazi/Shagerdan/Shagerdan.aspx

منابع:قرآن کریم،بحارالانوار

تهیه و فراوری: حق دوست، گروه حوزه علمیه تبیان