تبیان، دستیار زندگی
در لوناسا نمایشنامه ای است درباره روند تغییر اجتماعی و تاثیرات جامعه صنعتی بر روی خانواده های اروپایی. ورود رادیو و بازگشت کشیش پیری به نام جک، از منطقه جذام زده افریقا نشانه های اساسی تغییراتی است که برای خانواده بیماری، جنون و مرگ به ارمغان می آورد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در لوناسا چه می گذرد؟


در لوناسا نمایشنامه ای است درباره روند تغییر اجتماعی و تاثیرات جامعه صنعتی بر روی خانواده های اروپایی. ورود رادیو و بازگشت کشیش پیری به نام جک، از منطقه جذام زده افریقا نشانه های اساسی تغییراتی است که برای خانواده بیماری، جنون و مرگ به ارمغان می آورد.

لوناسا

در لوناسا. برایان فریل. مترجم: سحر خلیلی. تهران. نشر افراز. چاپ اول: 1391. 128 صفحه. 1100 نسخه. 5500 تومان.

« حدود سه هفته قبل از وقتی که اون رادیو رو خریدیم، برادر مادرم، یعنی دایی جک من، برای اولین بار از افریقا به خونه برگشت. به مدت بیست و پنج سال در جرگه ی جذامی ها، توی یه دهکده ی دور افتاده به نام ریانگا در اوگاندا کار کرده بود و فقط شش ماه اونم زمان جنگ جهانی اول که به عنوان افسر دینی ارتش بریتانیا در غرب آفریقا خدمت می کرد، دهکده رو ترک کرد. بعدش به اون آسایشگاه ترسناک برگشت و بیشتر از هجده سال بی وقفه کار کرد. و حالا در اوایل پنجمین دهه ی زندگیش با حال زار و نزار به بالی بگ برگشته بود و از قضا می خواست همین جا بمیره.»[1]

گذشته برای راوی اول نمایشنامه که مایکل نام دارد همیشه مصادف با دو رخداد بوده است. خریدن یک رادیو کوچک که برایشان شادی به ارمغان آورده و بازگشت پدر جک کشیش کهنه سالی که دایی خانواده است از منطقه جذام زده آفریقا.

این نمایشنامه با موضوع اجتماعی درباره شرایط زندگی آدم ها و تناقض ها و تضادهایشان در عصر مدرن است. عصری که زندگی صنعتی به ارمغان آورد تا انسان ها را از بسیاری از رنج ها برهاند و خود زخمی تازه و عمیق بر پیکر بشر نشاند.

در لوناسا با نگاهی نوستالژیک به آیین های کهن و قدیمی قومی و طایفه ای و ایده بازگشت به آنها، درباره اتفاقاتی است که هم زمان با برگزاری این جشن ها در لوناسای ایرلند رخ می دهد.

راوی اصلی داستان که مایکل نام دارد مرد جوانی است که تغییرات اجتماعی و صنعتی شدن جامعه ایرلندی و تاثیرات آن بر خانواده اش از دوران کودکی تا جوانی را روایت می کند. خانواده او از راهنمایی های کشیش روستا که همان پدر جک و دایی خانواده است استفاده می کنند. با گذشت زمان مایکل با اشتیاق بیشتری به جشن های مردمی لوناسا توجه نشان می دهد و جشن های لوناسا را درک می کند. مایکل با شنیدن خاطرات پدر جک درباره زندگی مردم افریقا جذب مراسم آیینی آنها می شود.

راوی اصلی داستان که مایکل نام دارد مرد جوانی است که تغییرات اجتماعی و صنعتی شدن جامعه ایرلندی و تاثیرات آن بر خانواده اش از دوران کودکی تا جوانی را روایت می کند

ورود رادیو که نمایشنامه به آن تاکید می کند و حتی اهل خانواده به یمن ورود این شی عجیب و تازه برایش اسم گذاری هم می کنند، در واقع ورود آنها به تاریخ دیگر است. رادیو نشانه ای است از صنعتی شدن شهر ها و تبدیل شدن مشاغل خانگی به کارخانه های عظیم جثه و آغاز بیگاری و در به دری خانواده ها. مایکل هر روز شاهد تغییرات واقعی است و حوادث ننگین و تاثیرات مخربی که جامعه صنعتی بر روی خانواده ها گذاشته است. بیماری، آسایشگاه و سرانجام مرگ دست آورد تغییرات تازه برای خانواده اوست.

قصه در لوناسا یادآور داستان های تنسی ویلیامز و آرتور میلر است که هر دو بازتاب وحشتناک جامعه صنعتی را به نمایش گذاشتند و در شاهکارهای «مرگ فروشنده» و« باغ وحش شیشه ای» به توصیف فروپاشی خانواده و ورود به دنیای تازه صنعتی پرداختند.

برایان فریل متولد سال 1992 یکی از بهترین نویسنده های معاصر ایرلندی تبار است. از میان نمایشنامه‌های او می‌توان به «فیلادلفیا»، «آزادی شهر»، «اشراف»، «برگردان‌ها» و «در لوناسا» اشاره کرد.  فریل، در آثارش نگاه شاعرانه‌ خود را به زبان تئاتر برمی‌گرداند. فریل ما را قادر می کند تا شرایط زندگی آدم ها و تناقض هایشان را در عصر حاضر بهتر درک کنیم. این نمایشنامه که برای نخستین بار سال 1990 در دوبلین به روی صحنه رفت، در سال 1991 برنده‌ جایزه‌ «الیویر» و جایزه «اونینگ استاندارد» به عنوان بهترین نمایشنامه شده است. در سال 1992 نیز این نمایشنامه جایزه تونی و‌ جایزه‌ حلقه‌ منتقدان نیویورک، به عنوان بهترین نمایشنامه سال را از آن خود کرده است.

مترجم درباره این نمایشنامه می گوید:" من ترجمه این نمایشنامه را در سال 1388 همزمان با کار کردن روی پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشدم در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی انجام دادم.  موضوع پایان‌نامه من «زاویه دید در درام» با راهنمایی دکتر بهروز محمودی بختیاری، بود که برای آن نیاز به تحلیل برخی از آثار فریل را پیدا کردم. ترجمه این نمایشنامه را به نخستین دوره جایزه نمایشنامه‌نویسی نشر افراز ارایه دادم که در آن حایز رتبه دوم بخش ترجمه شد.

« پدر جک: خب، اونا خیلی رسمی و موقرانه با قربانی کردن آیینی یه پرنده، یا بز یا گاو تو ساحل رودخونه شروع می شن. بعد زمان مراسم تکه تکه کردن و تدهین  اولین یام یا کازاوا، و چرخوندنش تو کاسه های بزرگ چوبیه، بعد نوبت ورد، یه مناجاته که سپاس گزاری واقعی مون رو نشون می ده و به عنوان ریتم با ضربی برای حرکات موزون آیینی ما عمل می کنه. بعد از تموم شدن شکر گزاری، پای کوبی هنوز ادامه پیدا می کنه. نکته جذابش اینه که همه ی اینا تو یه مراسم مادی اتفاق می افته. بنابراین مراسم مذهبی به تدریج تموم و جشن اجتماعی آغاز می شه...»[2]

پی نوشت ها:

1. صفحه ١٢ کتاب.

2. صفحه ٨٩ کتاب.

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان