خاطره یک روز در شهری شلوغ
در یک روی سکه؛ قصور در تدارکات حمل و نقل عمومی، واقعیتی کتمان ناپذیر است!
تصور کنید ساعات ابتدایی روز است و نخستین روز هفته، برای رفتن به محل کارتان راهی خیابان شده اید و تصمیم میگیرید برای رسیدن به مقصدتان از خطوط بی عیب و نقص اتوبوسرانی سریعالسیر شهرداری استفاده کنید. همان !خطوط BRT همان خطوطی که روزی اعلام شد ازجمله تمهیدات ترافیکی است که در دستور کار شهرداری تهران قرار گرفته است. به کلمه تمهید توجه کنید!
خطوط سریع السیر BRT در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان به لحاظ شهرسازی برای تقویت ناوگان حمل و نقل عمومی، کاهش ترافیک و آلودگی هوا طراحی و استانداردهای لازم در آن رعایت می شوند. بهرهبرداری از این خطوط در این کشورها با موفقیت انجام شده و شهرداریها به اهداف خود می رسند.
اما در تهران، این اتفاق نمی افتد و افتتاح این خطوط مشکلاتی را نیز به مشکلات قبلی می افزاید.
البته در مجال این گزارش قصد نداریم راجع به مشکلات پیش روی این بخش از ناوگان حمل و نقل عمومی بپردازیم و میخواهیم به حاشیههای دیگر آن اشاره کنیم. مشکلاتی که به عنوان یک شهروند هنگام استفاده از این خطوط با آنها روبرو هستیم.
وقتی میخواهید وارد ایستگاه شوید، با مامورانی مواجه میشوید که در هیات متصدیان پمپ بنزینها با یک دسته پول مقابلتان ایستاده و انتظار دارند با نگاه متوجه مقصودشان شوید که باید برای وارد شدن به ایستگاه و سوار شدن پول بپردازید و اگر مبلغ را نپردازید و خدای نکرده کارت بلیط تان درون کیفتان باشد و آن را به متصدیان محترم نشان ندهید، بی شک دعوای مفصلی آغاز می شود.
اتوبوس از راه می رسد . . .
اتوبوس از راه میرسد و همه جماعتی که خود را تا کمر از ایستگاه به بیرون آویزان کردند تا اولین کسانی باشند که اتوبوس را میبینند. نیمتنه خود را به داخل برمیگردانند و میگویند بالاخره آمد. با همه توان در کیفتان را میچسبید و به زور هول، داد و بیداد و با مشقت هرچه تمام سوار میشوید . . .
یکی از اصلیترین مشکلاتی که استفاده کنندگان از این خطوط با آن روبه رو هستند، نبود هماهنگی در پرداخت وجه مورد نظر برای استفاده از این خطوط است. درحالی که روز به روز به تبلیغات شهرداری برای استفاده از بلیطهای الکترونیک افزوده میشود. در واقع تنها ایستگاههای خطوط آزادی به تهرانپارس و بالعکس مجهز به کارتخوان هستند و وقتی شهروندان به خطوط دیگر مانند تجریش-راه آهن و مشخصا ایستگاه های خطوط خاوران به آزادی مراجعه میکنند، با مشکلات متعددی ازجمله نبود دستگاهای کارت خوان، مناسب نبودن محل قرارگیری ایستگاه ها، رفتار بد متصدیان، رانندگان و غیره مواجه هستند.
اغلب اوقات کارتخوانهای اتوبوسها نیز دچار مشکل است و مسافران برای پرداخت هزینه سفر شهری خود باید نقدی وجه کرایه را بپردازند، گاهی پول خُرد برای پرداخت همراه خود ندارند و بنابراین همه مسافران باید معطل دریافت کرایه راننده از یک مسافر بمانند. البته مشکلات تنها به اینجا ختم نمیشود.
برخورد نامناسب و لحن تند رانندگان و متصدیان این خطوط زمان دریافت کرایه، سوار و پیاده شدن مسافران آنها را به ستوه آورده است. در کنار این مسئله طبق مشاهدات افرادی که از این شیوه حمل و نقل شهری استفاده می کنند، حتی گاهی به خاطر دریافت وجه، ماموران ایستگاه با مسافران کتککاری نیز می کنند و زمان طلب کردن کارت از مسافران نیز برخوردی در شأن مسافران صورت نمی گیرد.
کاش شهرداری به جای صرف هزینه های هنگفت تبلیغاتی . . .
در کنار این مسئله افراد مشخص با پوشش واحد و یکسان مسئول دریافت و طلب کردن پول یا بلیط از مسافران نیستند و گاهی مشاهده می شود افرادی با لباس شخصی درحال گرفتن وجه نقد از مردم می باشند و این مسافران را دچار سردرگمی میکند. رفتار ماموران و رانندههای این خطوط با شعار "تهران شهر اخلاق" شهرداری تهران در تضاد است.
اغلب استفادهکنندگان از خطوط BRT برای فرار از ترافیک شهر به سراغ این خطوط میآیند و از آنجایی که در ساعات ابتدایی روز و البته در ساعات پایانی روز برای رسیدن به محل کار و تحصیل یا منزل عجله دارند، شلوغی این اتوبوسها را به ساعتها در ترافیک ماندن ترجیح میدهند و باید مسئولان شهری به این مهم توجه کنند که مسافران در کنار مشکلاتی همچون شلوغی و تجمع کیفقاپ ها و جیببُرها و سوءاستفاده آنها از شلوغی، حداقل با برخورد صمیمانه و محترمانه ماموران و رانندگان ایستگاهها کمی در شهر اخلاق، احساس آرامش و احترام کنند! کاش شهرداری به جای صرف هزینههای هنگفتی که صرف طراحی و نصب بیلبوردهای غول پیکر تبلیغاتی میشود، کمی برای ارتقای سطح رفتار اجتماعی نیروهای خود در خدمات شهری هزینه کند تا اعتماد و نظر مثبت شهروندانی که در این شهر هر روز و هر لحظه تردد میکنند را جلب کند.
در دیگر روی این سکه؛ عدم فرهنگ سازی برای احترام به حقوق شهروندی!
میتوانست این ماجرا هم مثل بقیه ماجراها با كمی غرولند تمام شود یا در برابر تضییع حقوق افراد هیچ كسی اعتراض نكند، ولی اینگونه نشد و صبح دیروز، متروی میدان آزادی تهران به علت اعتراض زنان مسافر، به مدت نیمساعت از حركت ایستاد.
دیروز حوالی هفت صبح در حالی كه مترو به اوج ساعتهای شلوغی خود میرسید، مردان برای سوار شدن به مترو به دلیل شلوغی واگن مردان به قسمت ویژه زنان آمدند و دو واگن ویژه زنان را اشغال كردند؛ زنان هم در اعتراض به این حركت، مانع بسته شدن درهای قطار شده و از ماموران مترو خواستند كه مردان را از واگن ویژه زنان پیاده كنند.
اصرار مردان برای بیرون نرفتن از قطار هم موجب نشد كه زنان كوتاه بیایند و در نهایت پس از نیمساعت كشمكش و درگیری لفظی بین مسافران، واگن ویژه خانمها با همكاری پلیس و ماموران مترو خالی شد و زنان پیروزمندانه صندلیهای واگن ویژه بانوان را فتح كردند.
شاید این واكنش زنان در برابر تضییع حقوقشان در نوع خود نادر و كمنظیر بود، اما از جنس این گونه درگیریهای كلامی بین مسافران، بارها و بارها در ایستگاههای مختلف مترو، اتوبوسهای شهری و اتوبوسهای تندرو پیش میآید.
مشابه چنین رخدادهایی نشان میدهد كه فرهنگسازی لازم برای احترام كامل به حقوق شهروندی دیگران در جامعه ما نهادینه نشده است و هنوز هم تا مرحلهای كه همه ما بدون دعوا و درگیری از امكانات شهری به طور عادلانه استفاده كنیم، فاصلهای معنادار داریم.
البته شاید گفته شود كه شلوغی بیش از حد ایستگاهها و ظرفیت ناكافی سیستم حمل و نقل عمومی در كشور باعث شده بسیاری از مسافران نتوانند حقوق یكدیگر را رعایت كنند، اما باید گفت هنر در این است كه در شرایط غیرعادی و كمبود امكانات شهری، به حقوق یكدیگر احترام بگذاریم؛ وگرنه در ایستگاههای خلوت و خالی كه خود به خود حقوق مسافران رعایت میشود!
حرف آخر
بیائید بی تفاوت و غیر مسئولانه از حق به جای خود و دیگران نگذریم...
بیائید به حقوق هم احترام بگذاریم....
فرآوری: نسرین صفری
بخش اجتماعی تبیان
منابع: شبستان/جام جم آنلاین همراه با اضافات