تبیان، دستیار زندگی
به اعتقاد روانشناسان «بحران میانسالی» وضعیتی است که موجب می شود تا احساس شک و اضطراب در افراد به وجود بیاید که در این حالت، اشخاص به این خاطرکه تصور می کنند نیمی از دورهٔ زندگی شان سپری شده است،
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی از جوانی خبری نیست


به نوعی می توان دوره میانسالی را به تحولات دوران بلوغ هم تشبیه کرد كه فرد در آستانه تغییر و تحولات جدی شخصیتی و ورود به یك دنیای تازه، قرار می گیرد .


بحران میانسالی

به اعتقاد روانشناسان «بحران میانسالی» وضعیتی است که موجب می شود  تا احساس شک و اضطراب در افراد به وجود بیاید که در این حالت، اشخاص به این خاطرکه تصور می کنند نیمی از دوره ی زندگی شان سپری شده است، نوعی احساس ناآرامی و بی قراری پیدا می کنند و بعضا نسبت به نیمه اول عمر خود دچار تردید می گردند و به بازنگری آن می پردازند .این حالت معمولاً بازتاب‌هایی از روش هایی است که شخص زندگی‌اش را تا کنون بدان شیوه طی کرده است و معمولاً با احساسی مبتنی بر اینکه به اندازه ی کافی زندگی وی به نتیجه نرسیده و نتایج ارزشمندی نداشته یا به هدفش نرسیده، همراه است.

شخص در این حالت ممکن است نسبت به سبک زندگی و اطرافیانش، شغل احتمالی یا شریک زندگی و فرزندان خود، دچار احساس ملالت شود و در برخی از زمینه ها به ایجاد تغییراتی علاقه داشته باشد. گاهی هم این وضعیت می تواند ایجاد یک تحول - یا نوعی «خودشکوفایی» - باشد که تا هنگام مرگ ادامه می‌یابد. بنابراین زیاد جای نگرانی نیست چون ممكن است این مقطع سنی، آستانه ای برای یك دگردیسی و جهش باشد.

به نوعی می توان این شرایط را به تحولات دوران بلوغ هم تشبیه کرد كه فرد در آستانه تغییر و تحولات جدی شخصیتی و ورود به یك دنیای تازه، قرار می گیرد .

چهل سالگی  به نوعی قرار گرفتن در آستانه میانسالی و پختگی است كه آدمی از یك طرف، دوران پر تلاطم جوانی را پشت سر گذاشته و از سوی دیگر به یك آرامش و ثبات نسبی رسیده است، لذا این شرایط نوعی تضاد عاطفی – روانی ایجاد می کند که ممکن است بستر ایجاد یك بحران در افراد شود . به عبارت دیگر، بحران میانسالی محصول دو علت عمده است. یکی احساس بیهودگی و بی ثمری دوران گذشته و ترس و نگرانی از آینده ای مبهم. این وضعیت در بازه ی سنی 35 تا 45 سالگی، معمول‌تر است و در مردان در مقایسه با زنان، بیشتر روی می‌دهد.

اصطلاح میانسالی، مفهومی است که از اوایل قرن بیست، به تدریج در ادبیات روانشناسی ظاهرشد. این اصطلاح توسط " الیوت جیکز" در دهه 1950 رسما در کتب روان شناسی رشد، استفاده و سپس در دهه هفتاد، یک خبرنگار آمریکایی به نام گیل شی هی، کتابی با عنوان "بحران میانسالی" را نوشت که از پرفروش ترین کتاب آن سالها گردید. اریک اریکسون از روانشناسان برجسته رشد، این دوره از زندگی رابا عنوان " بحران مربوط به زایندگی در برابر خود فرورفتگی" نام نهاده است. وی عنوان می کند که در این مرحله، افراد نیاز به نوعی احساس زایندگی دارند، زایندگی به معنای نوعی تولید است که اثر آن همواره باقی بماند. برخی از روانشناسان نیز بحران میانسالی را به دلیل افت هوش ذاتی و افزایش هوش اكتسابی و فرهنگی می دانند، بدین معنی كه تجربیات زندگی و فهم و پختگی فرد در این سنین، به كمال خود می رسد و لذا شخص نسبت به خود ارزیابی و شناخت بیشتری پیدا می كند و مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد بر اساس این دیدگاه، همه افراد دچار این بحران نمی شوند و این مساله در اقشار تحصیلكرده و روشنفكر و البته زنان خانه دار، شیوع بیشتری دارد.

یكی از دلایل مهم بحران میانسالی اینست كه افراد نسبت به خواسته های واقعی خود در زندگی شناخت كافی ندارند و یا نمی دانند كه در زندگی چه می خواهند و چه هدفی دارند

 چه باید کرد؟

بحران میانسالی را می توان ناشی از انباشته شدن تجربه های تلخ و شیرین زندگی دانست. آنچه مهم است اینکه این مساله یك بحران حل نشدنی نیست و حتی قابل پیشگیری هم است به شرط اینکه پیش از دچار شدن، آن را شناخته و مهارتهای لازم برای كنترل آن را بیاموزیم .

یک نکته بسیار مهم این اسن که افراد به توانایی های فردی خود شناخت داشته باشند و آنها را باور کنند. بدیهی است كه بحران میانسالی در نسبت میان فرد و دغدغه های اجتماعی و فردی او ایجاد می شود لذا اگر شخص نسبت به توانمندی های خود باور و اعتقاد داشته باشد و نیمه پر لیوان را ببیند، كمتر به این حالت دچار شده و با كمك از فرمول حل مساله می تواند این بحران را به سلامت طی كند. لازمه این كار اینست كه از مقایسه خود با دیگران پرهیز كرده و از امتیازات و امكاناتی كه در زندگی دارید استفاده كنید. یكی از دلایل مهم بحران میانسالی اینست كه افراد نسبت به خواسته های واقعی خود در زندگی شناخت كافی ندارند و یا نمی دانند كه در زندگی چه می خواهند و چه هدفی دارند.

نکته دیگر این است که افراد به امور و علائق خود اهمیت دهند. برخی از اشخاص در این سنین، برجسته كردن غیر منطقی و افراطی وظایف خویش مثلا به عنوان همسر یا پدر و مادر، از علائق و دلبستگی های شخصی خود می گذرند .در میانسالی به دلیل افزایش مسولیت های زندگی ، فرد خود را فراموش كرده و به نوعی از خودبیگانگی دچار می شود. همواره به خاطر داشته باشید که در هر سن و سال و هر موقعیت و شرایطی كه هستید و هر وظیفه و مسولیتی كه به عهده دارید ، فردیت شما از بین نمی رود و در درجه اول، خودتان باید آن را به رسمیت بشناسید. اگر دچار حس ملال و بیهودگی هستید ، به دنبال علائق فردی خود رفته و فرصت را از دست ندهید . هیچ وقت برای رسیدن به آرزوها دیر نیست و شاید اقدام شما برای دستیابی به اهداف فراموش یا تاخیر شده، دریچه ای تازه در زندگیتان باشد كه شما را به خواسته هایتان نزدیك كند.

بحران میانسالی

تلاش در جهت این اهداف و پرداختن به امورد مورد علاقه تان بهترین راه مبارزه با بحران میانسالی است . یادتان نرود كه بسیاری از بزرگان و مشاهیر تازه از میان سالی به سمت تحقق آرزوهایشان حركت كردند.

مسئله دیگر این است که افراد در این سنین باید برای خود سرگرمی داشته باشند. گاهی هیچ مشكل خاصی وجود ندارد و فقط نیاز به تفریح  و استراحت وجود دارد. پس این فرصت را از خود دریغ نكنید و كمی هم برای سرگرمی خود وقت بگذارید . شما در میانه های راه زندگی قرار گرفتیه اید و شاید به سوخت گیری دوباره نیاز داشته باشید . یك مسافرت كوتاه و رفتن به گشت و گذار می تواند تغییر ذائقه خوبی باشد و نشاط بیشتری به زندگی شما ببخشد . با دوستان قدیمی خود قرار بگذارید و با آنها از حال و روزتان بگوید گاهی می بینید این احساسی كه در شما وجود دارد و موجب رنجش و آزارشما شده در هم سن و سالان شما هم دیده می شود.آنوقت اضطراب و نگرانی ها كاسته می شود.

نکته مهم دیگر هدف دار بودن در زندگی است. داشتن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در زندگی بسیار مهم است. کسانی که همواره هدفمند زندگی میکنند هیچگاه احساس کسالت و اشباع شدگی نمی کنند و همواره در جستجوی تحقق اهدا خود تلاش می کنند و در این مسیر، تنوع و سرگرمی های لازم را دارا می باشند وهمین امر کمک شایانی به آنها می کند.

فاطمه ناظم زاده

بخش خانواده ایرانی تبیان


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.