تبیان، دستیار زندگی
ابزارهای رفتار سیاسی الف- تدبیر و هدایت ب- مذاكره ج- دیپلماسی الف) تدبیر و هدایت جریان سیاسی: با استفاده از ابزار رهبری و اختیارات داده شده و اعمال قدرت لازم به هدایت روند بحران و جریانات سیاسی می پردازد. این ابزار وابستگی ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اصول و الفبای رفتار سیاسی (2)



ابزارهای رفتار سیاسی

الف- تدبیر و هدایت

ب- مذاكره

ج- دیپلماسی

الف) تدبیر و هدایت جریان سیاسی: با استفاده از ابزار رهبری و اختیارات داده شده و اعمال قدرت لازم به هدایت روند بحران و جریانات سیاسی می پردازد. این ابزار وابستگی زیادی به تفكر و درایت دارد.

ب) مذاكره: یكی از اساسی ترین ابزار سیاسترانی استفاده از مذاكره است كه با تمسك به فن جدل و قواعد حقوقی طی جلسات چانه زنی و اتخاذ تصمیم جهت نیل به خواسته های موردنظر انجام می گیرد. ممكن است دو یا چند جانبه و یا همراه با واسطه هایی انجام گیرد.

ج) دیپلماسی: امروزه اساس روابط بین الملل و بین دولت ها حتی مدیران شركت ها و مؤسسات اقتصادی و تجاری برپایه اصول دیپلماسی استوار است. در این روش با ارسال نمایندگان و معرفی آنان بین دولت ها و شركت ها و مجامع بین المللی به رأی زنی و تبادل نظر می پردازند. آمادگی طرفین یا ورود اشخاص و اطراف ثالث، هماهنگی جریان ها و رسیدن به توافقات اولیه قبل از مذاكره نهایی از وظایف مهم دیپلماسی می باشد. براین اساس میزان موفقیت یك قرارداد یا توافق و تفاهمات در اجلاس به میزان قدرت و توانایی دیپلماسی دیپلمات ها بستگی دارد از طریق دیپلماسی قوی می توان به اهداف و منافعی دست یافت كه چه بسا از طریق جنگ و لشكركشی و اشغال سرزمین ممكن نگردد.

كار ویژه های علم سیاست:

عمده كار ویژه علم سیاست كشف و مدیریت بحران است. بحران های سیاسی گاه ریشه درایدئولوژی حاكمیت دارد. گاه در ساختار حكومت (نوع حكومت) است، گاه ناشی از عوامل اقتصادی و اجتماعی است. و گاه ریشه ای است و گاه گذرا و آنی. ما این مبحث را در بررسی انواع بحران ها پی می گیریم.

منشاء بحران ها: "بایندر" در كتاب «بحران ها و توالی ها در توسعه سیاسی» خود به این نكته اشاره كرده است كه بحران ها در نتیجه بروز تناقض بین نقش های سه گانه توسعه یعنی برابری فرهنگی، (نابرابری فرهنگی)، ظرفیت اقتصادی (نحوه توزیع منابع ثروت) و انفكاك اجتماعی، (شكاف طبقاتی) ایجاد می شود. از دیدگاه "آلموند" منشاء بحران یا در ذات هر نظام سیاسی است و یا در عوامل محیطی نهفته است و بحرانی را كه از ذات نظام سرچشمه می گیرد. وی بحران را منبعث از نظام یاد می كنند و در این بحران نااستواری ها و بحران های مزبور ناشی از تقاضایی است كه اقتدار تصمیم گیرندگان صاحب منصب (اعم از منصوب یا منتخب) را مورد تهدید قرار می دهد. این تهدیدات ممكن است در قالب عدم تمكین و مقاومت اعتراض آمیز، عدم اطاعت، اعتصابات عمومی و در نهایت ترور شخصیت ها و اغتشاش رخ بنمایند.

نتیجه گیری: منافع ملی و عمومی جامعه اقتضا می كند كه مدیران اجرایی و مجریان نظام تصمیم گیری در پاسخ به خواسته های عمومی جامعه برای حفظ نظام از بی اعتمادی های عمومی نسبت به مسئولین حكومتی، از منافع و علایق شخصی، گروهی و حزبی خود دست برداشته و منافع عمومی نظام را بر منافع شخصی و گروهی و حزبی خود ترجیح دهند. منافع عمومی نظام عبارتند از: 1-استقلال و تمامیت ارضی كشور 2- وحدت ملی 3- حفظ امنیت عمومی كشور 4- تمكین به قانون اساسی (مشروعیت و مقبولیت حكومت و پذیرش اقتدار مشروع) از این جهت هدف عالیه و اساسی سیاسترانی حاكمان اجرایی باید براساس اهداف ترسیم شده (حفظ امنیت، نیل به ثبات و وحدت ملی، ایفای تعهدات اخلاقی و قانونی، رسیدن یكایك آحاد جامعه به پیشرفت و كمالات انسانی، رسیدن به اهداف ترسیم شده اقتصادی و در نهایت جلوگیری از هرج و مرج و تمكین زیاده خواهان) استوار گردد.


خلاصه بحث

- سیاست كوششی است درراه تحقق نظم و امنیت اجتماعی و جلوگیری از بروز هرج و مرج.

- در امر سیاسترانی تعامل بین دو عنصر عقل (تدبیر مدن) اخلاق (تدبیر منزل) و ادب (هدایت های ارشادی) اجتماعی زمینه ساز بقای جامعه سیاسی است. جامعه سیاسی وقتی متعالی است كه افراد آن جامعه وارسته از تمایلات شخصی و گرایش های نفسانی بوده باشند.

- در بیان سیاست ممدوح و مقبوح، سیاستی ممدوح است كه برگرفته از دیانت، تقوی، آگاهی به شریعت و احكام دینی همراه با رفتار و انفاس قدسی باشد. سیاست لایتنزاع از دیانت و الفت گرفته با اصول اخلاقی است. اخلاق و سیاست قرین ضرب یك مخرج و دو عنصر لایتجزا از یكدیگرند.

مهمترین دشواری در امر سیاسترانی در سیاسترانان همانا مشكل فقدان اخلاق، رفتار دینی و ایفا به تعهدات اخلاقی است. كه این بیشتر به فرهنگ مذموم «هابزی» كه او می گوید: «انسان گرگ انسان است» یعنی رفتار سبعیت در سیاست را اذعان بلكه تجویز می كند و ماكیاولی كه معتقد است: «به هر شكل ممكن حكومت كن شیطانی یا ایزدمداری نیك و شر نزد سیاستمدار و سیاستران است او برای اعمال قدرت هرچه صلاح بداند و هر ابزاری را لازم بداند می تواند به هر طریقی اعمال قدرت كند. هر چند به مكر و دروغ متوسل شود. شاید مشكل این باشد كه سیاست ذاتاً ماهیتی دوگانه دارد و در رفتار سیاسترانان رابطه ای مرموز به خود گرفته است و سیاستمدار می كوشد برای حفظ بقای خویش سیاست دو روی یك سكه را اعمال نماید. مهمترین هدف از سیاست در اسلام: در هم آمیختن عمل سیاسی با اصول نوعدوستی، همگرایی و محبت و مهرورزی، اخلاص در نیت و رفتار (نیت، اندیشه و كردار پاك) در ارتباط با ایفای وظایف سیاسی او عوامل مثبت در سیاسترانی است.

- اسلام، سعادت و خوشبختی نوع بشر به سمت یكتاپرستی، كمال رحمانیت و ربوبیت را می اندیشد. در فرهنگ «سعد- تدبیری» به سعادت فرد، جامعه و اجتماع بشری به سمت تعالی، كمال و نجات و رستگاری نظر دارد. حال آنكه در فرهنگ «شوم- تقدیری» كه توأم با مكر و غلبه آزورزی، حسادت، شقاوت، خونریزی و خشونت، بدیمنی، فساد و تباهی است جامعه را به توحش، قانون گریزی و فریب و نیرنگ وا می دارد كه فاقد اصول اخلاقی است.

از شرایط برجسته سیاسترانی آشنایی سیاستمدار سیاستران با علوم سیاسی، جامعه شناسی، اخلاق، روانشناسی، تاریخ و بحران شناسی وتحلیل وقایع (سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و پیامدهای فرهنگی آن است) و این از عوامل مؤثر و موفقیت آمیز در زمینه سیاسترانی است.

- بهترین راهكار برای گزینش مدیران همانا طردالگوی نگرشی به یادگار از دیرینه مبتنی بر «زر، زور و تزویر» و رویكرد به فرهنگ توأم با دیانت، تقوا و امانتداری است.

- مهمترین معیار و الگوی انتخاب و گزینش مدیران سیاسی همانا علاوه بر شرایط عمومی عدالت و قانونمداری، دارای شرایط لازم از جهت دارامندی تخصص لازم، تعهد (وفای به عهد و امانتداری) تقوا و دیانت است. چنین سیاستی و چنین سیاستمدار و سیاسترانی جامعه را به سمت كمال، تعالی و در نهایت مدینه فاضله متعالیه سوق خواهد داد. نمونه برجسته چنین سیاستمداری را می توان در دوره كوتاهی از تاریخ یعنی به دوره سیره نبوی و حكومت علوی یاد كرد.

منبع:کیهان - نقی عاشوری نیا


لینک مطالب مرتبط:

مرزهای سیاسی و کارآمدی حکومت (3)

پارادوكسیكال بودن تز جامعه مدنى دینى

دمكراسى و مشروعیت مردمى

قلمرو دین، عرصه سیاست، همپوشانی یا...؟

لزوم مشورت دولتمردان

گرایش های حزبی؛ آری یا نه!

بنیادهاى دمكراسى...