تبیان، دستیار زندگی
محبت به دیگران نیمی از عقلانیت و خرد ورزی...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هشت درس از هشتمین امام / 2


امام هشتم با هشیاری سیاسی خویش توانست پس از مرگ هارون (كه در سال دهم از امامت حضرت اتفاق افتاد) در دوران نزاع و كشمكش‏های میان دو برادر (یعنی امین و مأمون) به ارشاد و تعلیم و تربیت شیعه ادامه دهد. و بالاخره پس از به قدرت رسیدن مأمون ، با حركتها و موضعگیریهای دقیق و حكیمانه نقش عظیم خویش را به خوبی ایفا نمود.


5 ـ امر به معروف و نهی از منكر

طبق تصریح آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم‏السلام امر به معروف و نهی از منكر از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است و اصولاً سایر واجبات به واسطه آن دو برپا می‏گردند.

امیرالمۆمنین علیه‏السلام فرموده است: امر به معروف و نهی از منكر را ترك مكنید كه در غیر این صورت ستمگران بر شما مسلط می‏گردند و آنگاه هر قدر هم كه دعا كنید اجابت نمی‏شود.(20)

در جای دیگر نیز فرموده‏اند: قوام دین در سه چیز خلاصه می‏شود: امر به معروف، نهی از منكر و اقامه حدود.(21)

با توجه به فرمایش حضرت رسول اكرم صلی‏الله‏ علیه ‏و‏آله‏ وسلم كه بالاترین جهاد سخن عدلی است كه نزد فرمانروای ظالمی ایراد گردد حضرت رضا علیه‏السلام در مقاطع مختلف زندگی خویش با جلوه‏های گوناگون توانست با بالاترین جهاد سیاستهای باطل زمامداران ستمگر زمان خویش را نقش بر آب نماید و چهره حق و حقیقت را بنمایاند. نقش امر به معروف و نهی از منكر به حدّی در زندگی آن حضرت بارز بود كه یكی از مهمترین علل شهادت حضرت رضا علیه‏السلام محسوب می‏گردد. مرحوم شیخ صدوق در كتاب عیون اخبار الرضا علیه‏السلام در باب اسباب شهادت آن حضرت، سه خبر نقل كرده است كه مۆید ادعای مزبور می‏باشد.(22)

و جالب اینجاست كه در ضمن خبر اول حضرت به پرونده ثروتهای بادآورده مأمون و غیرقانونی بودن آنها نیز اشارت كرده است.

مرحوم شیخ كلینی (متوفا به سال 329) درباره عذاب تاركان امر به معروف و نهی از منكر حدیثی از امام رضا علیه‏السلام نقل كرده كه آن حضرت از قول رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم فرموده:

هشت درس از هشتمین امام / 2

زمانی كه امت من نسبت به امر به معروف و نهی از منكر سهل انگاری كنند و مسۆولیت را به گردن یكدیگر اندازند (و هر كس منتظر این باشد كه دیگری آن را انجام دهد) در این صورت بایستی منتظر عذاب الهی باشند و این كار آنها به منزله اعلان جنگ با خداست.(23)

یكی از كنیزان مأمون چنین گفته است: «هنگامی كه در منزل مأمون بودیم در بهشتی از خوردنی‏های و نوشیدنی‏ها و بوی خوش و پول فراوان بسر می‏بردیم اما همین كه مأمون مرا به امام رضا علیه‏السلام بخشید دیگر از آن همه ناز و نعمت خبری نبود، زنی كه سرپرست ما بود، شب ما را بیدار می‏كرد و به نماز وادار می‏ساخت كه بر ما سخت و گران می‏آمد و آرزو می‏كردم از آنجا رهایی یابم ..»(24)

كه البته به زودی توسط حضرت به دیگری بخشیده شد زیرا لیاقت خدمت در منزل امام را نداشت.

همانطور كه ملاحظه می‏شود، امام نسبت به نماز شب خواندن اهل منزل عنایت داشتند و لذا به سرپرست زنان دستور داده بودند كه آنها را در آن موقع بیدار نمایند.

در اینجا یادآوری این نكته بجاست كه میان «تحمیل عقیده» و «تحمیل عمل در برخی امور» تفاوت وجود دارد. در قرآن كریم می‏خوانیم: « لا اكراه فی الدّین»(25) [در دین تحمیل عقیده راه ندارد.] در صورتی كه تحمیل عمل در برخی از موارد كه مصلحت بالاتری وجود دارد نه تنها جایز بلكه ضروری می‏باشد.

تذكرات دلسوزانه خمینی كبیر را مروری كنیم: باید همه بدانیم كه آزادی به شكل غربی آن كه موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‏شود از نظر اسلام و عقل محكوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی‏ها و كتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح كشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است و از آزادی‏های مخرب باید جلوگیری شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و كشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است بطور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسۆول می‏باشند و مردم و جوانان حزب‏اللّهی اگر برخورد به یكی از امور مذكور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع كنند و اگر آنان كوتاهی نمودند خودشان مكلف به جلوگیری هستند خداوند تعالی مددكار همه باشد.(26)

6 ـ هشیاری سیاسی و سازش ناپذیری

ائمه علیهم‏السلام نه فقط خود با دستگاههای ظالم و دولتهای جائر و دربارهای فاسد مبارزه كرده‏اند بلكه مسلمانان را به جهاد بر ضد آنها دعوت نموده‏اند، بیش از پنجاه روایت در وسائل الشیعه و مستدرك و دیگر كتب هست كه «از سلاطین و دستگاه ظلمه كناره‏گیری كنید و به دهان مداح آنها خاك بریزید، هر كس یك مداد به آنها بدهد یا آب در دواتشان بریزد چنین و چنان می‏شود ..» خلاصه دستور داده‏اند كه با آنها به هیچ وجه همكاری نشود و قطع رابطه بشود.(27)

امام خمینی در جای دیگر اینطور می‏فرمایند: ائمه ما علیهم‏السلام همه شان كشته شدند برای اینكه همه اینها مخالف با دستگاه ظلم بودند اگر چنانچه امامهای ما تو خانه‏هایشان می‏نشستند .. محترم بودند، روی سرشان می‏گذاشتند ائمه ما را، لكن می‏دیدند هر یك از اینها حالا كه نمی‏تواند لشکركشی كند از باب اینكه مقتضیاتش فراهم نیست، دارد زیرزمینی اینها را از بین می‏برد، اینها را می‏گرفتند حبس می‏كردند ..(28)

مرحوم شیخ كلینی از قول یكی از یاران امام رضا علیه‏السلام می‏نویسد:

پس از آنكه حضرت رضا علیه‏السلام به امامت رسید سخنانی ایراد فرمود كه بر جان وی ترسیدیم و لذا به آن حضرت عرض شد: مطلبی آشكار كردی كه بیم داریم این طاغوت (هارون) بر علیه شما اقدامی كند، و حضرت در جواب فرمود: هر كاری می‏تواند انجام دهد ..(29)

یكی دیگر از یاران حضرت می‏گوید: به امام عرض كردم: شما خود را به این امر (یعنی امامت) شهره ساخته و جای پدر نشسته‏اید، در حالی كه از شمشیر هارون خون می‏چكد (و دوران اختناق عجیبی حكمفرماست، شما با چه جرأتی چنین می‏كنید؟!) كه آن حضرت با پاسخ خود به وی فهماند كه این مسائل و مأموریتهای ائمه علیهم‏السلام قبلاً از جانب الهی تعیین شده و هارون قدرت مقابله با حضرت را ندارد.(30)

امام هشتم با هشیاری سیاسی خویش توانست پس از مرگ هارون (كه در سال دهم از امامت حضرت اتفاق افتاد) در دوران نزاع و كشمكش‏های میان دو برادر (یعنی امین و مأمون) به ارشاد و تعلیم و تربیت شیعه ادامه دهد. و بالاخره پس از به قدرت رسیدن مأمون ، با حركتها و موضعگیریهای دقیق و حكیمانه نقش عظیم خویش را به خوبی ایفا نمود.

همانطور كه معروف است مأمون در میان خلفای بنی‏عباس از همه داناتر و زیرك‏تر بود، از علوم مختلف آگاهی داشت و تمام اینها را وسیله‏ای برای پیشبرد قدرت شیطانی خویش قرار داده بود و از همه مهمتر جنبه عوام فریبی وی بود. وی با طرح یك نقشه حساب شده، ولایت عهدی حضرت را پیشنهاد كرد كه اهداف مختلفی را دنبال می‏نمود از جمله: در هم شكستن قداست و مظلومیت امامان شیعه و پیروانشان، مشروعیت بخشیدن به حكومت خویش و خلفای جور قبلی و كسب وجهه و حیثیت برای خویش، تخطئه شیعیان مبنی بر عدم اعتنا به دنیا و ریاست، كنترل مركز و كانون مبارزات، دور كردن امام از مردم و تبدیل امام به یك عنصر درباری و توجیه‏گر دستگاه.

مقام معظم رهبری حضرت آیة‏اللّه‏ خامنه‏ای (مدظله العالی) ضمن برشمردن و توضیح اهداف فوق فرموده‏اند:

در این حادثه، امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه‏السلام در برابر یك تجربه تاریخی عظیم قرار گرفت و در معرض یك نبرد پنهان سیاسی كه پیروزی یا ناكامی آن می‏توانست سرنوشت تشیع را رقم بزند، واقع شد. در این نبرد رقیب كه ابتكار عمل را بدست داشت و با همه امكانات به میدان آمده بود مأمون بود. مأمون با هوشی سرشار و تدبیری قوی و فهم و درایتی بی‏سابقه قدم در میدانی نهاد كه اگر پیروز می‏شد و اگر می‏توانست آنچنانكه برنامه‏ریزی كرده بود كار را به انجام برساند یقینا به هدفی دست می‏یافت كه از سال چهل هجری یعنی از شهادت علی بن ابیطالب علیه‏السلام هیچیك از خلفای اموی و عباسی با وجود تلاش خود نتوانسته بودند به آن دست یابند یعنی می‏توانست درخت تشیع را ریشه‏كن كند و جریان معارضی را كه همواره همچون خاری در چشم سردمداران خلافتهای طاغوتی فرو رفته بود بكلی نابود سازد. اما امام هشتم با تدبیری الهی بر مأمون فائق آمد و او را در میدان نبرد سیاسی كه خود به وجود آورده بود بطور كامل شكست داد و نه فقط تشیع ضعیف یا ریشه‏كن نشد بلكه حتی سال دویست و یك هجری یعنی سال ولایتعهدی آن حضرت یكی از پر بركت ‏ترین سالهای تاریخ تشیع شد و نفس تازه‏ای در مبارزات علویان دمیده شد و این همه به بركت تدبیر الهی امام هشتم و شیوه حكیمانه‏ای بود كه آن امام معصوم در این آزمایش بزرگ از خویشتن نشان داد.(31)

آری نمونه‏های هشیاری و تیزبینی آن حضرت در قضایای متعددی جلوه‏گر است مانند ماجرای نماز عید كه هر چند با پیشنهاد مأمون بود اما حركت و شیوه حضرت به گونه‏ای بود كه مأمون دستور جلوگیری از اقامه نماز را صادر كرد و به قول رهبر عزیزمان «مأمون را در میدان نبردی كه خود به وجود آورده بود بطور كامل شكست داد.»

7 ـ تواضع و فروتنی

مرحوم شیخ صدوق به نقل از یكی از معاصران حضرت رضا علیه‏السلام می‏نویسد:

چون سفره انداخته می‏شد، غلامانش حتی دربان و نگهبان نیز با او سر یك سفره می‏نشستند.(32)

مرحوم ابن شهر آشوب (متوفا به سال 588) نیز می‏نویسد:

روزی امام وارد حمام شد، مردی (كه حضرت را نمی‏شناخت) از وی درخواست كرد تا او را كیسه كشد، امام نیز پذیرفت و مشغول شد. حاضران به آن مرد، حضرت را معرفی كردند و او با كمال شرمندگی و سرافكندگی از حضرت پوزش خواست اما حضرت رضا علیه‏السلام او را آرام نمود و به كار خود همچنان ادامه داد.(33)

مرحوم كلینی طبق حدیثی فرموده: شبی امام مهمان داشت ، در میان صحبت، چراغ دچار نقص گشت، مهمان خواست آن را اصلاح نماید ولی حضرت اجازه نداد و خود به اصلاح آن پرداخت.(34)

هشت درس از هشتمین امام / 2

مرحوم علامه مجلسی (متوفا به سال 1111) چنین نقل كرده است: مردی از اهالی بلخ گوید: در سفر خراسان با حضرت همراه بودم، به دستور وی سفره انداخته شد و خدمتكاران و غلامان، چه سیاهان و چه غیر ایشان، همگی را بر سر یك سفره نشاند، به امام عرض كردم: فدایت شوم خوب بود برای اینها سفره جداگانه‏ای می‏انداختید. حضرت فرمود: ساكت باش. پروردگار همه یكی است ، پدر و مادر همه یكی است و پاداش و جزا (فقط) به عمل بستگی دارد (نه بر حَسَب و نَسَب و جاه و مقام).(35)

8 ـ احترام و محبت به دیگران

مرحوم اِربلی (از دانشمندان قرن هفتم) در خبری كه نقل نموده است از قول یكی از معاصران امام رضا علیه‏السلام می‏نویسد:

هرگز ندیدم كه امام در سخن خویش نسبت به كسی بی‏احترامی كند و هرگز ندیدم كه كلام دیگری ر اقطع كند ، و می‏گذاشت تا سخنانش به پایان رسد .. هیچگاه در برابر كسی كه مقابلش نشسته بود پاهایش را دراز نمی‏كرد و تكیه نمی‏زد. هرگز ندیدم به هیچیك از خدمتكاران و غلامانش ناسزا گوید ..(36)

آن حضرت فرموده است: محبت به دیگران نیمی از عقلانیت و خرد ورزی است.(37)

و از آنجا كه درصد قابل توجهی از كینه‏ها و دلخوری‏ها به سبب سخنان بی‏مورد و بعضا نیش‏داری است كه نسبت به یكدیگر اظهار می‏گردد و شاید در اكثر موارد نیز بی‏قصد و غرض باشد آن حضرت فرموده‏اند: سكوت موجب جلب محبت می‏گردد.(38)


پی نوشت ها:

(20) نهج البلاغة نامه 47.

(21) غررالحكم 4: 518.

(22) عیون اخبار الرضا علیه‏السلام 2: 237.

(23) كافی 5: 59.

(24) عیون اخبار الرضا علیه‏السلام 2: 179.

(25) بقره/256.

(26) وصیتنامه الهی ـ سیاسی، صحیفه نور 21: 195.

(27) ولایت فقیه: 207.

(28) صحیفه نور 2: 166.

(29) كافی 1: 487.

(30) همان 8: 257.

(31) پیام مقام معظم رهبری (در زمان ریاست جمهوری) به نخستین كنگره جهان حضرت رضا علیه‏السلام : 10.

(32) عیون اخبار الرضا علیه‏السلام 2: 180، اعلام الوری 2: 63، كشف الغمه 2: 316، بحارالانوار 49: 90.

(33) مناقب 4: 362، بحارالانوار 49: 99.

(34) كافی 6: 283.

(35) بحارالانوار 49: 101.

(36) كشف الغمه 2: 316، بحارالانوار 49: 90.

(37) تُحَف العقول: 326.

(38) همان.

بخش حریم رضوی