تبیان، دستیار زندگی
روزی یك نویسنده لیبیایی به نام «عثمان اسماعیل» درباره هو لوكاست و صهیونیست ها، اینگونه نوشت كه، «صهیونیسم از مراجعه به تاریخ هراسناك است تا مبادا دروغ آدم سوزی و نسل كشی و اتاق های گاز آشكار شود.» این نوشته و امثال آن كه این...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هولوكاست در بستر افسانه آشویتس


روزی یك نویسنده لیبیایی به نام «عثمان اسماعیل» درباره هو لوكاست و صهیونیست ها، اینگونه نوشت كه، «صهیونیسم از مراجعه به تاریخ هراسناك است تا مبادا دروغ آدم سوزی و نسل كشی و اتاق های گاز آشكار شود.»

این نوشته و امثال آن كه این روزها زیاد به چشم می خورد، محصول رویش یك شبه و یا تفكری مبتنی بر باورهای غلط و یا زیرسؤال بردن یك ماجرا واقعی نیست، بلكه به نظر می رسد واكنش منطقی مقابل حساسیت بیش از اندازه صهیونیست ها درمحافظت از افسانه ای موهوم است كه همواره تلاش شده واقعیت های مربوط به آن پنهان بماند.

شاید بخشی از موجودیت فعلی صهیونیست ها و تاوان و غرامتی كه به طور روزمره از مستعمره ای به نام «مردم اروپا» بابت اداره زندگی و ادامه حیات سیاسی صهیونیست ها، گرفته می شود، مدیون این افسانه معروف میان تهی است.

هرچند پرداختن به افسانه ای موهوم كه در پی خود امتیازات فراوانی را برای بانیان آن دارد، به مراتب از حفظ و نگهداری آن ساده تر است، اما هرگز نمی توان بهره برداری اقوام متنفذ و افراطی یهود و غیریهود وابسته به مكتب صهیونیست را از مبحث «هولوكاست» نادیده گرفت.

هولوكاست به قدری برای صهیونیست ها مهم است كه همه ساله روز 27 ژانویه برای بزرگداشت آیین آن! جشن گرفته می شود و صهیونیست ها نیز برای آن یك روز جهانی به همین نام، نام گذاری كرده اند.

دراین روز گروه های مختلف كه منافعشان ایجاب می كند كه با صهیونیست گره بخورند، با برگزاری برخی مراسم اقدام به بزرگداشت آن می كنند و با این كار تلاش می كنند تا اقدام صهیونیست ها در «تحریف تاریخ» را در افكار عمومی به نوعی توجیه كنند.

اما هولوكاست چیست؟ چرا به وجود آمد؟ چرا هزینه های گزافی برای نگهداری آن مصرف می شود؟ چرا هرگز اجازه تحقیق دراین باره به دانشمندان و محققین داده نمی شود؟ به كدام دلیل اسناد و مدارك مربوط به این واقعه و یا هر واقعه مشابه دیگر، با وسواس خاص و فوق العاده محرمانه و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی در گوشه ای پنهان، نگهداری می شود؟

شاید بتوان با اطلاعات اندكی كه هر از چندی توسط برخی از مسئولان این پرونده به بیرون درز می كند، به بخش هایی از زوایای پنهان این ماجرای ساختگی پی برد و از فاصله ای نزدیكتر به این افسانه پرداخت.

اما «هولوكاست» (HOLOCAUST) در اصل یك واژه انگلیسی به معنای كشتار و یا كشته شدن دسته جمعی یا قتل عام است. كاربرد این واژه در مورد كشتارهایی كه در نقاط مختلف جهان و در طول تاریخ واقع شده، نظیر كشتار مردم در «سدن» در جنگ دوم جهانی كه بر اثر بمباران متفقین صورت گرفت و یا مرگ و میرهای گسترده در جریان اقدام برخی از اقوام و یا بلایای طبیعی مانند كشته شدن شمار زیادی از مردم ایرلند در جریان قحطی اوایل قرن 20 و یا نسل كشی مسلمانان بوسنی و هرزگوین توسط سرب های صربستان و همین طور كشتار وسیع مردم فلسطین توسط رژیم اشغالگرقدس، مورد استفاده قرار می گیرد.

در چرایی به وجود آمدن این ماجرای ساختگی نیز حرف ها بسیار است كه دراین مقال نمی گنجد، اما می توان به همین بسنده كرد كه شاید بخشی از موجودیت فعلی صهیونیست ها و تاوان و غرامتی كه به طور روزمره از مستعمره ای به نام «مردم اروپا» بابت اداره زندگی و ادامه حیات سیاسی صهیونیست ها، گرفته می شود، مدیون این افسانه معروف میان تهی است. گفته شده كه درباره هولوكاست اسنادی به قدمت 60 سال وجود دارد كه در آلمان نگهداری می شود و تنها عده ای افراد خاص اجازه مطالعه و دسترسی به این اسناد را دارند و اگر در پاره ای از موارد، اطلاعات مربوط به این اسناد كه جعلی بودن هولوكاست را به اثبات می رساند، توسط شخصی مطرح می شد، درنهایت دادگاه رسیدگی به این موضوع، رأی به محكومیت آن شخص و نه جعلی بودن هلوكاست می داد.

اما هولوكاست در بستر افسانه ای دیگر به نام «آشویتس» شكل گرفت كه ماجرای آن توسط دكتر «استگلیش» كه مسئولیت نظارت بر وقایع آشویتس را برعهده داشت، در كتابی به نام «افسانه آشویتس» نوشته و به چاپ رسید.

آشویتس نامی است كه به اردوگاه نگهداری اسیران یهودی در جریان جنگ دوم جهانی اطلاق می شد كه براساس ادعای صهیونیست ها، دراین اردوگاه نازی های وابسته به ارتش هیتلر، شش میلیون یهودی را قتل عام كردند كه چندی بعد از طرح این ادعا، «رودلف هس» فرمانده اردوگاه ویژه نگهداری اسیران یهودی، در دادگاه رسیدگی به جنایتكاران جنگی دولت آلمان نازی در شهر «نورنبرگ» ضمن رد قتل عام شش میلیون یهودی به دست حكومت نازی، اعتراف كرد كه منشاء طرح هو لوكاست امری غیرمعقول و غیرواقعی است.

به نظر می رسد دكتر استگلیش نیز وقایع كتاب خود را براساس اعترافات "هس"، كه به آخرین بازمانده ارتش نازی نیز معروف است، نوشته و تنظیم كرده است.

استگلیش، در كتاب خود وجود كوره های آدم سوزی را منتفی دانسته و براساس نوشته برخی روزنامه های آلمانی زبان كه پس از جنگ جهانی دوم و دربین سال های 1953 و 1954 میلادی به چاپ رسیدند و اینك در بایگانی محرمانه در آلمان نگهداری می شوند، هلوكاست را ساختگی نامید.

در نهایت هولوكاست، پردازش غلط و بهره برداری از یك رویداد تاریخی است كه مانند بسیاری از وقایع تاریخی، تنها می تواند مورد استفاده قرار گیرد و این ماجرا نه می تواند هویت تاریخی برای یك ملت و یا یك قوم بشمار آید و نه می تواند دستاویزی برای دریافت تاوان و خسارت از فرزندان بانیان احتمالی آن كه در دادگاه تاریخ محاكمه شدند، به حساب آید.

روزنامه های آلمانی زبان در آن زمان نوشتند كه زندانیان یهود در آشویتس براساس اعلام رسمی «صلیب سرخ جهانی» وقت و نیز تحقیقات محققی به نام دكتر «زانی» كه درباره واقعیت های جنگ جهانی دوم به تحقیق می پرداخت، تنها 17 تا 23 درصد بوده اند و حدود 300 هزار یهودی كه دراین اردوگاه نگهداری می شدند هرگز به حمام گاز فرستاده نشدند، بلكه عمده آنان براثر ابتلا به بیماری های دیگر از بین رفتند.

این موضوع بعدها توسط محققان دیگر از جمله «دیوید ایروینگ» مورخ و محقق سرشناس انگلیسی و «روژه گارودی» نویسنده و استاد دانشگاه اهل فرانسه نیز به اثبات رسید.

درسال 1999 میلادی ایروینگ در دو كتاب تاریخی خود به نام «خاطرات گوبلز» و «جنگ هیتلر» با ارایه اسناد و شواهد متقن و محكم ماجرای هولوكاست را زیر سؤال برد كه صهیونیست ها نیز تلاش وسیعی را برای خنثی كردن آن آغاز كردند.

این مورخ انگلیسی كه با اسناد معتبر، ادعای كشتار شش میلیون یهودی به دست هیتلر در جریان جنگ جهانی دوم را خدشه دار ساخت، توسط دستگاه قضایی انگلستان تحت تعقیب قضایی قرار گرفت، اما در فاصله كوتاهی از زمان چاپ دو كتاب توسط وی استقبال زیادی توسط مردم از این دو كتاب صورت گرفت.

ماجرای ضدیت هیتلر با یهودیان نیز به مدتها قبل از جنگ جهانی دوم باز می گردد و عمده این ضدیت ریشه در قرون 17 و 18 دارد كه عمده اروپاییان مشكلات خود را ناشی از رفتارهای سوداگرانه و محتكرانه یهودیان می پنداشتند و درهمین سال ها بود كه نهضت فراگیری به نام «آنتی سمیتیسم» یا «یهود ستیزی» در اروپا شكل گرفت كه منحصرا نژادسامی را نشانه می رفت.

به عبارت دیگر هیتلر با شكل دهی مجدد این نهضت قصد همراهی با اروپاییانی را داشت كه وی به شدت به حمایتشان در پیشبرد اهداف جنگی اش، در جهان نیازمند بود.

صهیونیست ها درپی افشای روزافزون افسانه ساختگی هولوكاست اقدامات تبلیغی زیادی را انجام دادند كه از جمله می توان به انتشار كتابی با عنوان «خاطرات آدولف آیشمن» اشاره كرد كه در آن به تشریح وقایع ساختگی در جریان هولوكاست پرداخته شده است.

همچنین صهیونیست ها با ساختن فیلمی به نام «پرونده شیندلر» درپی طرح هولوكاست در افكار عمومی جهانی بودند كه دراین فیلم سوزاندن و خفه كردن یهودیانی به تصویر كشیده شده بود كه در جریان جنگ جهانی دوم در اردوگاه آشویتس بسر می بردند.

محققانی مانند ایروینگ ثابت كردند كه برخلاف ادعای صهیونیست ها، در اردوگاه «آشویتس» هیچ زندانی یهودی با گاز از بین نرفته و حمام گازی كه در فیلم «پرونده شیندلر» نمایش داده شد به كلی جعلی بوده و اساساً در سقف حمام های آشویتس یا اتاق هایی كه ادعا می شود اتاق گاز بوده، هیچ سوراخی برای انتشار گاز وجود نداشته است.

ضمن آن كه گزارش صلیب سرخ جهانی در آن هنگام نیز مؤید این موضوع بوده كه عمده زندانیانی كه در اردوگاه آشویتس جان سپردند به واسطه ابتلا به بیماری «تیفوس» در گذشته اند و اجساد آنان به جهت جلوگیری از انتشار ویروس، در محفظه های مخصوص كه در اروپا رواج دارد و جایگزین خاكسپاری جسد به شمار می آید، به خاكستر بدل شده است.

برخی از مدارك نیز مشخص می كنند، اتاق گازی كه اكنون در اردوگاه آشویتس بازسازی شده و به چشم می خورد در واقع سال 1948 (سه سال پس از پایان جنگ دوم جهانی) به عنوان محلی برای جلب توریست ساخته شده است.

برخی از اسناد تاریخی مربوط به سرشماری یهودیان، تعداد این یهودیان را تا سال 1940 حدود 560 هزار نفر ذكر كرده اند كه ارتش نازی به كمك برخی از سازمان های وابسته به صهیونیسم جهانی، طرحی را برای انتقال این عده به یكی از كشورهای اروپای شرقی در سال 1942 در دستور كار خود داشت.

شاید بتوان طرح انتقال یهودیان به «ماداگاسكار» و یا ایده متمركز كردن یهودیان در اروپای شرقی را در راستای بهره برداری از نیروی كار ارزان و یا موارد مشابه دیگر ذكر كرد.

اما به راستی تحقیق درباره هولوكاست به معنای «بدنام كردن یهودیان» نیست، بلكه به منظور آشكار كردن یك خطا و تحریف تاریخی و بازنگری در نوشته های تاریخی دراین زمینه انجام شده است.

اسناد وشواهد زیادی در دست است كه نشان می دهد نهادهای وابسته به صهیونیست ها در كشورهای مختلف از جمله، «مجمع مقابله با بدنام كردن یهودیان»، «مركز سایمون وینزنتال»، «شورای نایبان یهودیان انگلیس»، «كنگره یهودیان اتریش»، «كمیته یهودیان آمریكا»، «شورای نواب یهودیان آفریقای جنوبی» و شماری دیگر از مؤسسات در نقاط مختلف جهان، همه ساله با هزینه های گزاف، تبلیغات گسترده ای را برای زنده نگهداشتن نام هولوكاست و افسانه مربوط به آشویتس، صرف می كنند.

به صراحت نمی توان گفت كه چه تعداد از 540 هزار یهودی ساكن در اروپا در جریان جنگ جهانی دوم كشته شده اند، اما می توان براساس برخی شواهد شمار این تعداد را كه در اردوگاه آشویتس مرده اند حداكثر 100 هزار نفر حدس زد كه همانگونه كه ذكر شد صلیب سرخ جهانی نیز مرگ بیشتر آنان را بر اثر بیماری گزارش كرد، اما در عین حال نیز نمی توان منكر تیرباران یا به دار آویخته شدن تعداد معدودی از یهودیان توسط ارتش نازی بود.

هرچند براساس شواهد و اسناد دیگری كه در دست است می توان گفت كه شمار كشته شدگان یهودی در دیگر اردوگاه های نازی ها، از این نیز كمتر بوده است و به این ترتیب رقم شش میلیون قربانی یهودی صحت نداشته و كاملا جعلی است و اثبات این موضوع كه در اروپا و نقاطی كه درگیر جنگ دوم جهانی بودند بسیار كمتر از این می زیستند، كاری دشوار نیست كه در نوشته ای دیگر می توان به این موضوع بیشتر پرداخت.

ذكر این نكته نیز ضروری است، بسیاری از اطلاعاتی كه امروزه درباره غیرواقعی بودن هلوكاست در دست است از جمله مواردی كه ایروینگ، خاطرات گوبلز را به آن مستند كرده، براساس آرشیو اسناد شوروی كه در سال 1992 و پس از فروپاشی این كشور منتشر شد، بوده است.

در نهایت هولوكاست، پردازش غلط و بهره برداری از یك رویداد تاریخی است كه مانند بسیاری از وقایع تاریخی، تنها می تواند مورد استفاده قرار گیرد و این ماجرا نه می تواند هویت تاریخی برای یك ملت و یا یك قوم بشمار آید و نه می تواند دستاویزی برای دریافت تاوان و خسارت از فرزندان بانیان احتمالی آن كه در دادگاه تاریخ محاكمه شدند، به حساب آید.

هولوكاست و ماجرای آشویتس همچنین نمی تواند همواره در تاریكخانه اسناد صهیونیست ها محبوس بماند و روزی خواهد رسید كه بسیاری از انسان ها خواهند نشست و افسانه های مربوط به این ماجرای ساختگی را برای فرزندانشان تعریف كنند و بر همه باورهای غلط برخی انسان ها، خنده ای تلخ خواهند زد.

علیرضا جباری


لینک مطالب مرتبط:

پروتكل های رهبران یهود برای تسخیر جهان

صهیونیسم از نگاه  صهیونیست ها ...

کلوپ" بیلدربرگ"، لابی پنهان جهانی!