تبیان، دستیار زندگی
مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) با اشاره به دستور امام(ره) برای ساخت بارگاه برای آیت‌الله مدرس، درباره علت علاقه امام به این شهید والامقام گفت: شهید مدرس اهل عمل بود و به پیروزی یا شکست اهمیت نمی‌داد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علت علاقه امام(ره) به شهید مدرس

شهید مدرس

مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) با اشاره به دستور امام(ره) برای ساخت بارگاه برای آیت‌الله مدرس، درباره علت علاقه امام به این شهید والامقام گفت: شهید مدرس اهل عمل بود و به پیروزی یا شکست اهمیت نمی‌داد.

آیت‌الله روح‌الله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) واقع در منطقه حکیمیه تهران در تازه‌ترین جلسه اخلاق خود به موضوع «با حسن خلق و تعجیل در کار خیر، خیر دنیا و آخرت را کسب کن!» پرداخت که بخش‎هایی از آن در ادامه می‌آید:

*راه فرصت به دست آوردن شیطان!

بعضی از اولیا تعبیری در کار خیر دارند که عجیب است. مثلاً آیت‌الله العظمی بهاء‌الدّینی می‌فرمودند: کار خیر را باید قاپید و زود جلو رفت؛ چون غفلت، موجب پشیمانی است و یکی دیگر می‌رود آن را انجام می‌دهد. هرکه هم اوّل رفت، برنده است. لذا برنده آن کسی است که اوّل قدم را برداشته و در هرکار خیری که باشد، شتابان است.

خدا آیت‌الله مشکینی را رحمت کند. ایشان در باب انتخاباتی، اوّل نفر بود. گفتند: آقا! مصاحبه صبح زود سخت است. فرمودند: پروردگار عالم دوست دارد انسان در کار خیر تعجیل کند و همین روایت را خواندند که حضرت فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ». بعد هم فرمودند: هر کار خیری را می‌خواهی بکنی، انفاق و ...، سریع انجام بده، چون امکان دارد شیطان ملعون وسوسه کند و نگذارد.

مطلبی که ایشان فرمودند، اشاره به روایتی است که وجود مقدس باقر العلوم، امام محمّد باقر(ع)  می‌فرمایند: «مَنْ هَمَّ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَیْرِ فَلْیُعَجِّلْهُ فَإِنَّ کُلَّ شَیْ‏ءٍ فِیهِ تَأْخِیرٌ فَإِنَّ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ نَظْرَةً»  هر که قصد کار خوبى کند، در انجام آن شتاب ورزد؛ زیرا هر چیزى که در آن تأخیر شود، شیطان فرصتى به دست مى‌آورد.

لذا هر کار خیری پیش آمد، مثلاً قصد کردی کمک کنی، تا گفتی، سریع دستت در جیبت برود و انفاق کن.

*راه فرصت سوزی برای شیطان!

جالب است ملاحسینقلی همدانی می‌فرمودند: آن‌هایی که در کار خیر تعجیل دارند، خدا ذهنشان را در باب علم‌گیری باز می‌کند. برای همین من در باب معرفت‌شناسی خدا کسانی را انتخاب می‌کند که در کار خیر تعجیل می‌کنند؛ چون خدا به آن‌ها لطف می‌کند.

پس معلوم است که باید در کار خیر تعجیل و شتاب کرد، چون اگر در کار خیر تأخیر بیافتد و یک کمی مکث کنی، برای شیطان فرصت ایجاد می‌شود.

پس یکی از مطالب تعجیل در کار خیر؛ فرصت‌سوزی برای شیطان است

مثلاً وقتی دارند اذان می‌گویند، با خود بگو: کدام خیری بهتر از عبادت و بندگی خدا؟! پس سریع دستت را بشوی و آن کاری را که داری انجام می‌دهی، رها کن و بدان خدا خودش بلد است و به بهترین نحو جبران می‌کند. مگر خدا، جبّار نیست؟! یکی از اسماء ذوالجلال و الاکرام جبّار است، جبّار هم یعنی جبران‌کننده، لذا حضرت حقّ به خوبی هم جبران می‌کند.

یکی از مداحان مخلص و مؤمن که بسیار متدیّن است، بیان می‌کرد: یک مرتبه‌ای داشتم شعری را آماده می‌کردم، دیدم موقع نماز است، وقت هم نداشتم، باید می‌رفتم.

گفتم: هرچه باداباد، اوّل می‌روم نمازم را می‌خوانم. گفت: من نمازم را خواندم و نرسیدم شعر آماده کنم، امّا خدا گواه است آن شب بهترین اجرا را داشتم، طوری بود که همه می‌گفتند: امشب چه خبر است؟! آن حال عجیب برای این بوده که او با خدا معامله کرده بود!

اذان، اذن خداست که دارد برای کار خیر صدایت می‌زند، پس کارهای دیگر خود را رها کن و إلّا نمازت می‌افتد یک ساعت دیگر و همین‌ طور یک ساعت، یک ساعت تا بعد می‌بینی یک موقعی نعوذبالله، نستجیربالله دیگر آفتاب دارد غروب می‌کند و آن ‌وقت یک نماز تند تند می‌خوانی، پس همان اوّل وقت، هر چه را هست، رها کن، حضرت می‌فرمایند: عجله کن، چون اگر عجله نکنی، شیطان می‌آید، شیطان که آمد و به او فرصت دادی، تمام است و دیگر نمی‌گذارد.

*کار خیر و حضور دو شیطان در راست و چپ!

پس باید انسان در کار خیر سریع باشد؛ چون انسان نمی‌داند بعدش چه پیش می‌آید. شاید بعدش انسان موفّق نشود و بمیرد، یا شاید یک عاملی به وجود بیاید که نتواند انجام دهد، مثلاً خدای ناکرده شک برایش به وجود بیاید که شک بیچاره کننده است.

وجود مقدّس حضرت صادق القول و الفعل در یک روایت دیگری فرمودند: «کَانَ أَبِی یَقُولُ إِذَا هَمَمْتَ بِخَیْرٍ فَبَادِرْ فَإِنَّکَ لَا تَدْرِی مَا یَحْدُثُ»، اگر تصمیم به کار خیری گرفتی، انجام بده.

چون بعد از آن نمی‌دانی چه پیش می‌آید. شاید اصلاً موفّق نشدی، مثلاً امروز پول داری، ولی شاید فردا یک معامله کنی و ورشکست شوی و بعد پشیمان شوی و بگویی: نتوانستم آن کار خیر را انجام بدهم! و ای بسا اگر آن کار خیر را انجام دهی، جلوگیری کند از این که تو ورشکست و گرفتار شوی.

خیلی عجیب است! شیطان‌ها ما را محاصره کردند و امکان دارد نگذارند در کار خیر موفّق شویم، باز حضرت می‌فرمایند: «إِذَا هَمَّ أَحَدُکُمْ بِخَیْرٍ أَوْ صِلَةٍ»  هر کس از شما می‌خواهد کار خیری را انجام بدهد یا نفعی را به دیگران برساند و صله‌ای هم انجام بدهد، «فَإِنَّ عَنْ یَمِینِهِ وَ شِمَالِهِ شَیْطَانَیْنِ» دو شیطان در جانب راست و چپ او حاضر می‌شوند.

«فَلْیُبَادِرْ لَا یَکُفَّاهُ عَنْ ذَلِکَ» پس به همین علّت، عجله کن و سریع انجام بده تا آن دو شیطان تو را از این کار باز نداشته‌اند. آن‌ها آن کار خیر را از تو می‌گیرند و می‌گویند: حالا عجله نیست، بالاخره شاید دیگرانی هم باشند، این قدر که مهم نیست، آن‌وقت این‌گونه است که انسان گیر می‌افتد.

انسان باید در هر کار خیری عجله کند. اگر جنگی بود، مثل دوران دفاع مقدّس، سریع برود. نگوید: حالا دیگرانی هستند، قیام می‌کنند، جلو می‌روند و ... .

*مقام شهید مدرّس در حد بالاترین امامزاده های واجب التعظیم است!

یک مطلبی بگویم که خیلی زیبا و عالی است. خدا آن مرد الهی و عظیم‌الشّأن، آقا معلّم دامغانی را رحمت کند. ایشان می‌فرمودند: می‌دانید چرا امام به شهید مدّرس این‌قدر علاقه‌مند بودند- همان‌طور که می‌دانید، بیان کردند که برای مقبره ایشان گنبد و بارگاه هم درست کنند - ؟

خودشان فرمودند: برای اینکه شهید مدّرس گفت: من باید حرکت کنم، پیروزی باشد یا شکست، مهم نیست؛ کار من برای خداست.

همان چیزی که امام بارها می‌فرمودند: ما موظّف به تکلیفیم و با این که نتیجه چه می‌شود، کاری نداریم. نتیجه هرچه شد، شد. من تکلیف شرعی را انجام می‌دهم.

لذا عارف دامغانی فرمودند: پروردگار عالم به شهید مدرّس، بالاترین مقام‌هایی را که امامزاده‌های واجب‌التّعظیم دارند، مرحمت کرده است. بعد ایشان با یک لبخند و مزاحی فرمودند: امام این همه زحمت کشید امّا هر آنچه که امام برای زمینه‌سازی حکومت آقاجانمان انجام دادند، عین همان را زودتر به شهید مدّرس دادند!

علّت هم این بود که ایشان در کار خیر سریع جلو رفت و گفت: نتیجه‌اش هر چه می‌شود، بشود. من می‌دانم این کار، خیر است، پس باید جلو بروم.

*اجر مضاعف برای مبدع کار خیر

در روایت داریم که در باب انفاق می‌فرمایند: اگر کسی دست در جیبش کند و انفاق کند و با این کار، عامل بشود که دیگران هم تشویق بشوند و انفاق کنند؛ هر چه به دیگران دادند، برای او هم می‌نویسند؛ چون او اوّل اقدام کرد و عامل تشویق دیگران شد.

یعنی یک بار که چون خودش داده برای او می‌نویسند، یک بار دیگر هم چون عامل تشویق دیگران شده، برای او می‌نویسند. فلذا هرچه به آن‌ها دادند، به این هم دوباره می‌دهند!

پس زیرک، آن کسی است که اوّل از همه اقدام کند و عامل تشویق دیگران شود. به خودش که دادند امّا چون اوّل نفر و آغازگر کار خیر بوده، پروردگار عالم هر آنچه را که به دیگران می‌دهد، به او هم می‌دهد. لذا هر کس ثواب کار خودش را می‌برد امّا به نفر اوّل، تمام ثواب‌هایی را که مال نفرات بعدی هم هست، می‌دهند.

خیلی عجیب است! در هر عملی همین‌طور است که اگر انسان مبدع یک عمل خیری بشود، ثواب هر کس دیگری را هم که انجام بدهد، می‌برد.

همان‌طور که نعوذبالله، نستجیربالله، پناه به ذات حضرت حقّ، در باب بدعت هم همین‌طور است. اگر کسی یک بدعت بدی را گذاشته باشد، طبیعی است، دیگران هم که انجام می‌دهند، آن بیچاره در عذاب است.

آن‌ها که نماز پیغمبر را تغییر دادند، همین وضع را دارند، هر که الآن آن نماز را می‌خواند، برای آن کسی که این تغییر را داده، گناه می‌نویسند.

شما کار خوبی را انجام دهید، دیگران هم که بعد از شما انجام می‌دهند، برایتان ثواب می‌نویسند. پس انسان باید در کار خیر عجله کند. چون اگر انجام ندهد، دو تا شیطان می‌آیند و دیگر مانع او می‌شوند.


منبع: فارس

تهیه و تنظیم: حق دوست، گروه حوزه علمیه تبیان