تبیان، دستیار زندگی
در سیرتکاملی مرجعیت در طول دو صده اخیر , به مرحله ای می رسیم که مراجع در آن , علاوه بر هدایت فکری و تبیین احکام شرعی، رهبری امت را نیز به عهده می گیرند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قدرت مرجعیت

مراجع

در سیرتکاملی مرجعیت در طول دو صده اخیر , به مرحله ای می رسیم که مراجع در آن , علاوه بر هدایت فکری و تبیین احکام شرعی، رهبری امت را نیز به عهده می گیرند.

مرجعیت شیعه، در حقیقت نهادی است برخاسته از متن اسلام، كه از دیرباز به عنوان پناهگاه مسلمانان در هنگام مشكلات و گرفتاری ها عمل نموده و عامل هماهنگ كننده اصول و قواعد کلی شریعت با نیازها و حوادث واقعه بوده است . این موتور محركه مرجعیت است كه در طول تاریخ توانسته است با اتكا به فقه پویای تشیع مذهب را از آفت ناتوانی رهانیده و بدان امکان تحرک و حیات ببخشد.

این نهاد مقدس نه تنها برگرفته از اسلام ناب محمدی (ص) است بلكه خود استمرار رسالت و امامت و فقه در زمان غیبت امام عصر(عج) می باشد و لذا مراجع بزرگوار تشیع همواره با برخورداری از صفاتی چون زهد پیشه گی , علم گرایی , تعهدپذیری, عدالت طلبی, تسلیم ناپذیری, آزادی شناسی , حاضر در زمان بودن....(1)

زمینه های لازم برای رشد استعدادهای امت را فراهم نموده و بر فعالیتهای فکری و فرهنگی نظارت و اشراف داشته اند. آنها با حضور در صحنه های مختلف اجتماعی , روح زمان را شناخته, دشواریهای اجتماع را درک، و در راه اصلاح نابسامانیها و برطرف کردن نارساییها تلاش نموده اند.

با توجه به آنچه از مطالعه تاریخ معاصر بدست می آید، می توان گفت روحانیت شیعه، لااقل از دوره صفویه، از جمله نیروهای مقتدر اجتماعی و یکی از ارکان مهم جامعه تشیع به شمار می آمده است . (2)

در سیرتکاملی مرجعیت در طول دو سده اخیر , به مرحله ای می رسیم که آن را نقطه اوج , می نامند؛ دوره ای که مرجعیت دینی , علاوه بر هدایت فکری و تبیین احکام شرعی، رهبری امت را نیز به عهده می گیرد، همین مساله است که خشم بسیاری از دشمنان و مخالفان را برانگیخته است، چرا كه زیستن فقیه در متن حوادث , ذهنیت او را جهت بخشیده و او را با موضوعات احکام آشنا می سازد و در نتیجه , فقه از رکود, عزلت و توجه به مسائل فردی رهایی یافته و به میان اجتماع و مسائل جامعه راه می یابد.

 به هر نسبت که نهاد مرجعیت با واقعیتهای جامعه بشری نزدیکتر و آشناتر بوده موفقیت بیشتری داشته است و لذا باید گفت، نشاط و پویایی شیعه در قرون اخیر, حاصل همه سونگری فقها و عالمان دین بوده است(3)

همین موضوع باعث گردیده است كه حساسیت غربی های نسبت به نقش و جایگاه مرجعیت در ایران معاصر برانگیخته شده و به كنكاش پیرامون زوایای قدرت مرجعیت در جامعه ایران بپردازند.

به عنوان نمونه بنجامین،  اولین سفیر آمریكا كه در عهد سلطنت ناصر الدین شاه به ایران آمد، در گزارش خود به قدرت مجتهدین پرداخته و با اشاره به مرجع تقلید آن زمان مرحوم آقاى آیت اللّه ملاعلى كنى (ره)،  برداشت خود را از موقعیت این مرجع و سایر روحانیون آن دوره چنین ابراز مى كند:

« مفسرین قوانین و حكام شرع روحانیون هستند كه آنها را مجتهد مى نامند و مجتهد اعلم كه مرجع تقلید است ، در حقیقت عالیترین مقام قضائى ایران است و این شخص در حال حاضر حاج ملا على كنى است ...

حاج ملا على كنى مردى مسن ، محترم و خیلى با وقار و هیبت است ولى علیرغم مقام و موقعیت خود زندگى مجلل و باشكوهى ندارد و خیلى ساده و معمولى بسر مى برد با آنكه املاك و دارائى هم دارد، معهذا درصدد نمایش دادن آنها نیست و در كمال سادگى زندگى مى كند، موقعى كه از منزل خارج مى شود فقط سوار یك قاطر سفید رنگ مى گردد و یك نوكر همراه او است ولى مردم وقتى از آمدن او مطلع مى شوند از هر طرف نزد وى مى آیند و مانند یك وجود فوق طبیعى از این روحانى استقبال مى كنند، یك اشاره از طرف او كافى است كه شاه را از تخت سلطنت به زیر آورد و هر فرمان و دستورى كه درباره خارجیان و غیر مسلمانان صادر كند فوراً از طرف مردم اجرا مى گردد، سربازان گارد محافظ سفارت در تهران به من مى گفتند: با آنكه از طرف شاه ماءمور محافظت جان من و اعضاى سفارت شده اند اگر حاج ملا على به آنها دستور دهد بدون درنگ من و دیگر اعضاى سفارت را خواهند كشت .

خوشبختانه مردى كه این همه قدرت و نفوذ كلام دارد كسى است كه خیلى رئوف و مهربان و ملایم است و هیچ وقت دستورات شدیدى صادر نمى كند ولى به هر حال باید توجه داشت كه هیچ كار اجتماعى در ایران بدون نظر و صلاح دید او انجام نمى گیرد.»(4)

یكی دیگر از علما بزرگ زمان كه قدرت اجتماعی وی، ذهن دیپلمات های غربی را به سمت خود معطوف نمود، ملا قربانعلی زنجانی (ره) است كه قدرت نمایی های وی در دوران مشروطه زبانزد خاص و عام است.

« حاج سید موسى شبیرى از قول مرحوم پدرشان ، آیت الله حاج سید احمد زنجانى نقل كردند: مرحوم آخوند زمانى (ظاهرا در جریان مشروطه ) پیغام داده و حكم كرده بودند كه مردم از دهات قصبات اطراف به زنجان بیایند كه مثلا اگر لازم شد، ایشان دستورى بدهند، مى گفتند به مجرد رسیدن پیغام آخوند تمام مردم هر چه روستائى بوده با آنكه وقت داغى كارشان بوده ، خرمنها و همه كارشان را رها كرده و به زنجان آمدند و یك جمعیت بسیار مفصل را تشكیل دادند كه باعث ارعاب اولیاى امور شد بعدا مرحوم آخوند - كه نظرشان صرفا آن بود كه به والیاى امور تقریبا تهدید كرده باشد كه خیلى تندروى نكنند وگرنه نمى خواهند جنگى راه بیندازند و طالب آن بودند كه با مسالمت اولیاى امور را وادار به عقب نشینى كنند و از مظالم خویش دست بردارند لذا فرموده بودند: حالا شما مرخصید و برگردید فعلا دستورى نداریم .(5)

به هر حال باید اذعان نمود كه قدرت نهاد مرجعیت، بویژه در طول دو سده اخیر در بسیاری از ناملایمات همراه و پشتیبان مردم بوده، و از همین رو نیز به عنوان نهادی ضد استعماری مطرح بوده است.


پی نوشت‏ها:

1.    محمد رضا حکیمی، مجله آینه پژوهش , شماره9، ص62

2.    آیت قنبری، منابع قدرت روحانیت شیعه در ایران، فصلنامه علوم سیاسی، شماره 20،ص43

3.    مجله حوزه، شماره 50-51

4.    سفرنامه بنجامین، ترجمه محمد حسین كرد بچه، تهران، سازمان انتشارات جاویدان ص 332 به نقل مجله نور علم ، دوره 4 شماره 2، ص 122.

5.    علی ابوالحسنی، سلطنت علم و دولت فقر، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، دفتر اول ، ص 288

منابع:

مجله آینه پژوهش

سلطنت علم و دولت فقر

تهیه و فراوری: حق دوست، گروه حوزه علمیه تبیان