تبیان، دستیار زندگی
همگی ما این روزها معنای تورم را به خوبی فهمیده ایم. حتی اگر تعریف آن را به درستی ندانیم. در این نوشتار اثر تحولات ارزی بر نرخ تورم بررسی شده است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهره حیدری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اثر تحولات ارزی کنونی بر نرخ تورم


همگی ما این روزها معنای تورم را به خوبی فهمیده ایم. حتی اگر تعریف آن را به درستی ندانیم. در این نوشتار اثر تحولات ارزی بر نرخ تورم بررسی شده است.

ارز

مقدمه

تورم به عنوان اساسی ترین معضل اقتصادی کشورها مطرح بوده و هست و عوامل ایجاد کننده آن در اکثر مقالات علمی- اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما در اتخاذ سیاست های مناسب همواره دولت ها راهکارهای کوتاه مدت اتخاذ نموده اند و در پی آن نتوانسته اند به طور اساسی این پدیده را چاره سازند. مطالعات جدید انجام شده در این مورد نشان داده است، نوسانات نرخ ارز که هم اکنون در کشور ما تحت کنترل قرار گرفته است، از جمله عوامل ایجاد کننده تورم است. نویسنده در این مقاله مختصر به صورت اجمالی به معرفی این دو پدیده اقتصادی یعنی "تورم" و "نوسانات نرخ ارز" می پردازد و رابطه این دو را برای خواننده ارائه می نماید.

تورم

معنای لغوی "تورم" افزایش مستمر در سطح قیمت ها می باشد. دلایل ایجاد این حالت در کشور ما متعددد است. در بخش تولید، عدم بهره وری مناسب و بالا بودن مخارج تولید باعث می شود کالای تولید داخل با قیمت بالاتر به دست مشتریان برسد و تورم زا باشد. در نظام بانکی عدم وجود استقلال تصمیم گیری در بانک مرکزی عملاً سیاست های پولی را مانند سیاست های مالی تحت کنترل دولت قرار داده است و از این رو نمی توان اثراثرات روشنی از نتایج این سیاست ها ارائه نمود. افزایش نقدینگی کنونی در شرایط فعلی، یکی از عوامل تورم زا معرفی شده است. افزایش نقدینگی در دست افراد و عدم جذب آن در سرمایه گذاری و تولید باعث افزایش تقاضای کالا توسط عموم مردم می شود و این افزایش تقاضا در صورتی که با تولید کالا و خدمات همراه نباشد، نتیجه ای جز تورم به بار نخواهد آورد. در شرایط کنونی اجرای هدفمندی یارانه ها و عدم کنترل قیمت ها تشدید تورم را در پی داشته است. در واقع دولت در جریان اجرای اهداف عادلانه و سرمایه گذاری در بخش ساختمانی از جمله مسکن مهر، نقدینگی زیادی را به این بخش تزریق نموده است و می توان گفت تورم فعلی از سیاست های مالی دولت نیز سرچشمه گرفته است.

افزایش ارزش دلار باعث می شود نقدینگی به سمت سوداگری در بازار ارز  روانه شود و  پولی که در اقتصاد باید به تولید تزریق شود، به سمت سوداگری و داد و ستد کاذب منجر گردد

نوسانات ارزی

در کشور ما کانال های ورود ارز خارجی به کشور درآمدهای نفتی است و در واقع دلارهای حاصل از درآمدهای نفت، پشتوانه ریال موجود در کشور است. در شرایط تحریم علیه ایران و زمانی که اعلام شد کشورهای خریدار نفت می خواهند تصمیم بگیرند از خرید نفت ما خودداری نمایند، این گمان در سطح جامعه مطرح شد که ورود ارز به کشور کاهش خواهد یافت و در واقع کمبود ارز بحران زا خواهد شد. گسترش این نوع نگرش در جامعه در حالت های مختلف توانست نوسانات شدیدی را در بازار ارز ایجاد نماید و در پی آن هجوم تقاضای ایجاد شده (حال به دلایل مختلف) نتیجه ای جز افزایش حبابی نرخ ارز را در پی نداشت.

رابطه نوسات نرخ ارز و تورم

در معاملات بین کشورها، ارزش واقعی پول، قدرت رقابت اقتصادی دو کشور را نشان می دهد و بیانگر قیمت کالای داخلی بر حسب کالاها در کشور طرف مقابل است. به عبارت دیگر، ارزش واقعی پول، ارزش کالاهای داخلی و خارجی را بر حسب یک پول واحد که می تواند پول داخلی یا خارجی باشد، نشان می دهد و قدرت خرید را با هم مقایسه می کند.

دلایل ایجاد تورم متعدد است. در بخش تولید، عدم بهره وری مناسب و بالا بودن مخارج تولید باعث می شود کالای تولید داخل با قیمت بالاتر به دست مشتریان برسد و تورم زا باشد

اگر وضعیت فعلی را در نظر بگیریم باید بگوییم روند ارزش واقعی ریال در برابر دلار کم و بیش با ثابت بودن قیمت اسمی دلار بر حسب ریال و رشد سریع قیمت کالاها و خدمات در ایران در مقایسه با رشد قیمت ها در آمریکا ( رشد قیمت ها در ایارن به مراتب بالاتر از رشد قیمت ها در آمریکا بوده است) ارزش واقعی ریال افزایش می یابد . این حالت باعث می شود که بانک مرکزی مجبور باشد به خاطر حفظ موازنه پرداخت ها و دریافت های بین المللی به طور متوسط هر 10 سال یک بار ارزش ریال را پایین آورد.

پایین بودن تورم در کشورهای طرف معامله در ایران باعث می شود که آنها بر ایران مزیت رقابتی داشته باشند. در چنین شرایطی بانک مرکزی برای محدود کردن این مزیت رقابتی از طریق گران کردن پول خارجی (پایین آوردن قیمت ریال) اقدامات جبرانی انجام دهد. این عمل بانک مرکزی در واقع ارزش دلار را بالا و ارزش یال را پایین می آورد.

 ارز

افزایش ارزش دلار از سه جنبه مورد بررسی قرار می گیرد:

جنبه اول: باید در نظر گرفت که افزایش ارزش دلار باعث می شود نقدینگی به سمت بازار ارزی و سوداگری در این بازار روانه شود و ناخواسته پولی که در اقتصاد باید به تولید و سرمایه گذاری تزریق شود، به سمت سوداگری و داد و ستد کاذب منجر شود؛ و افت تولید و تورم را در پی خواهد داشت.تورم را در پی خواهد داشت.

جنبه دوم: اگر بانک مرکزی سیاست سیاست تنزل ارزش ریال را دانسته دنبال می کند در حقیقت به تشدید تورم در ایران کمک خواهد کرد. امروز بیش از هر زمان دیگری مردم تورم انتظاری خود را با توجه به داده های گذشته و مهم تر از همه قیمت های سرراستی که در بازارهایی چون ارز و طلا وجود دارد شکل می دهند. این واقعیت به خصوص در تحقیقی که از سوی مرکز تحقیقات دنیای اقتصاد منتشر شد، نمایان بود و آن اثرپذیری تورم در دوره اخیر از نرخ ارز بود.

جنبه سوم: تورم موجود در اقتصاد باعث می شود که مردم اعتماد خود را نسبت به پول ملی از دست داده و پول خارجی باثباتی را جانشین پول ملی نمایند و از این طریق ثروت مالی خود را با پول با ثبات دیگری مردم اعتماد خود را نسبت به پول ملی از دست داده و پول خارجی باثباتی را جانشین پول ملی نمایند و از این طریق ثروت مالی خود را با پول با ثبات دیگری حفظ کنند. البته انتظارات مردم که تورم ادامه خواهد داشت این بی اعتمادی را افزایش می دهد. این پدیده "دلاری سازی" نام دارد و در بحران ارزی فعلی ایران هم مشاهده می شود.

در پایان اعتقاد نگارنده بر آن است که دولت با کنترل قیمت ها شاید بتواند مقداری نابسامانی ارزی و ریالی را بکاهد، اما این یک راه حل بلند مدن نیست و نمی تواند در بلندمدت قابل اتکا باشد؛ بنابراین دولت باید با کنترل و ایجاد شرایط مناسب در بخش تولید می تواند مقدار زیادی از این نابسامانی را حل و فصل نماید.

زهره حیدری

بخش اقتصاد تبیان