تبیان، دستیار زندگی
سید محسن امین مى گوید : ایرانیانى كه مسلمان شدند، در آغاز كار جز اندكى شیعه نبودند، و بیشتر دانشمندان اهل سنّت همچون بخارى، ترمذى، نسائى، ابن ماجه، و حاكم نیشابورى و كسانى دیگر كه در طبقه بعد آمدند، ایرانى بودند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ایجاد شیعه در جامعه اسلامی(3)

شیعه

براى پیدایش شیعه در جامعه اسلامى، فرضیّه دوّمى مطرح است كه اختراع خاورشناسان است. آنان مثل پژوهشگران دیگر معتقدند تشیع، پدیده اى است كه پس از رحلت پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) پیدا شده است، از این رو در پى علّت و سبب پیدایش آن بر آمده اند، تا رسیده اند به این كه تشیّع، رنگ و ریشه ایرانى دارد.

این فرضیه را «دوزى» خاورشناس ابداع كرده و خلاصه اش این است كه مذهب شیعى یك گرایش ایرانى است، زیرا عرب معتقد به آزادى بود و ایرانیان معتقد به پادشاهى و وراثت بودند و معناى انتخاب را نمى دانستند. چون پیامبر(صلى الله علیه وآله) درگذشت و فرزندى نداشت، گفتند : پس از او على(علیه السلام) به خلافت شایسته تر است. به تعبیر خلاصه تر: هماهنگى فكرى میان ایرانیان و شیعه ـ یعنى موروثى بودن خلافت ـ دلیل آن است كه تشیع، مولود ایرانیان است.

این فرضیه در ضعف و سستى شبیه به فرضیه عبدالله بن سبا است و ادّعایى بى دلیل است، بلكه ادعایى است كه دلایل فراوانى كه براى تشیع، ریشه عربى را ثابت مى كند، دروغ بودن آن را ثابت مى كند.

دلایل عربى بودن ریشه تشیع عبارت است از :

1-آنگونه كه پیشتر روشن شد، تشیع در عصر پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) آشكار شد و پیروان امام على(علیه السلام) را شیعه مى گفتند و در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) و پس از او وجود داشتند، تا زمانى كه هنوز هیچ ایرانى بجز سلمان مسلمان نشده بود.

پیشگامان تشیع در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امیرالمۆمنین(علیه السلام) همه عرب بودند و جز سلمان محمدى كسى از ایرانیان در میان آنان نبود.

2- امام على بن ابى طالب(علیه السلام) در ایام خلافتش با سه جنگ درگیر بود : جنگ جمل، صفین و نهروان و همه سپاهش عرب خالص عدنانى و قحطانى بودند. گروه هایى از قریش، اوس و خزرج و از قبایل مذحج، همدان، طىّ، كنده، تمیم و مضر به سپاه او پیوسته بودند و فرماندهان سپاه او از سران همین قبایل بودند، همچون هاشم مرقال، مالك اشتر، صعصعة بن صوحان و برادرش زید، قیس بن سعد بن عباده، عبدالله بن عباس، محمد بن ابى بكر، حجر بن عدى، عدى بن حاتم و امثال اینان. امیرالمۆمنین(علیه السلام) با همین سپاه و همین فرماندهان بصره را فتح كرد، با قاسطین (معاویه و سپاه او) در صفین نبرد كرد و با همین ها مارقین را از بین برد. پس در این سپاه و فرماندهان، ایرانى ها كجایند، تا احتمال دهیم كه آنان شالوده تشیع اند؟! به علاوه تنها ایرانیان نبودند كه این مذهب را داشتند، بلكه ترك ها، هندى ها و غیر عرب‌هاى دیگرى هم شیعه بودند.

جز نبّوت، همه منصب هایى كه هارون داشته است، براى على(علیه السلام) ثابت است

شمار فراوانى از خاورشناسان پژوهشگر و دیگران به این حقیقت گواهى داده اند كه به یك نمونه بسنده مى كنیم:

«ولهاوزن» خاورشناس گفته است: همه ساكنان عراق، به ویژه كوفیان در عهد معاویه شیعه بودند، این اختصاص به افراد نداشت، بلكه قبایل و سران عرب را نیز در برمى گرفت.(1)

3- اسلام میان ایرانیان نیز مثل ملّت هاى دیگر منتشر مى شد و ایران به تشیع معروف نبود، تا آنكه گروهى از شیعیان اشعرى به قم و كاشان كوچ كردند و بذر تشیع را در آنجا افشاندند. این در اواخر قرن نخست بود، در حالى كه ایرانیان در زمان خلیفه دوم یعنى از سال 17 هجرى مسلمان شده بودند. معناى این سخن آن است كه ده ها سال گذشت كه اثرى از تشیع میان آنان نبود.

تشیع، تاریخى جز تاریخ اسلام و مبدأیى جز آغاز ظهور اسلام ندارد و اسلام و تشیع دو سوى یك حقیقت اند و دو همزادند كه با هم به دنیا آمده اند

سید محسن امین مى گوید: ایرانیانى كه مسلمان شدند، در آغاز كار جز اندكى شیعه نبودند، و بیشتر دانشمندان اهل سنّت همچون بخارى، ترمذى، نسائى، ابن ماجه، و حاكم نیشابورى و كسانى دیگر كه در طبقه بعد آمدند، ایرانى بودند.

البته گاهى براى ایرانى بودن ریشه تشیع، به این استدلال مى شود كه تشیع و ایرانیان در موروثى بودن خلافت هم عقیده بودند. در دوره ساسانیان و دیگران چنین بود. ولى این دلیلى نادرست است، چون خلافت از نظر شیعه موروثى نیست، بلكه موضوعى تابع نصّ و تعیین است، نهایت آنكه خداى متعال، نور امامت را در خاندان ویژه اى قرار داده كه هر امامى، امام پس از خود را تعیین مى كند. خداوند در نسل ابراهیم(علیه السلام) هم نبوّت را قرار داد و هر پیامبرى از پیامبر پیشین و هر وصیّى از وصىّ قبل، این منصب را ارث مى برد، خداوند مى فرماید: (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهِیمَ وَ جَعَلْنا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْكِتابَ)(2)

«ما نوح و ابراهیم را فرستادیم و در فرزندان آن دو نبوت و كتاب قرار دادیم».

وقتى نبوت، در ذرّیه ابراهیم(علیه السلام) موروثى باشد، چرا امامت چنین نباشد؟

4- هر كس تاریخ ایران و زندگى دانشمندان ایرانى و ورودشان به تسنّن و تشیّع را مطالعه كند، در مى یابد كه تا اوایل قرن دهم، تسنّن در ایران رواج داشت، تا آنكه در دوره صفوى تشیّع بر ایرانیان غلبه یافت.

البته رى، قم و كاشان، پایگاه شیعه بودند، لیكن این شهرها در مقایسه با شهرهاى دیگر ایران، بسیار كوچك بودند.

بروكلمان مى گوید : چون شاه اسماعیل صفوى بر الوند پیروز شد، روى به سوى تبریز نهاد. علماى شیعه در تبریز به او اعلام كردند كه دو سوّم ساكنان شهر كه شمارشان به 000/300 مى رسید، سنّى اند.(3)

پی نوشت :

1 . الخوارج والشیعة : ص241 ـ 248.

2 . حدید : 26.

3. سیماى عقاید شیعه، ص43.

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: سایب آل البیت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.