تبیان، دستیار زندگی
نسخ به معنای تغییر حکم واقعی نیست بلکه نشانه بیان تدریجی بعضی احکام است واضح است که حکم الهی عوض نمی‌شود، بنابراین وقتی آیه‌ای نسخ می‌شود به معنای تغییر حکم الهی نیست؛ بلکه به معنای آن است که جامعه زمان پیامبر به تدریج توانایی انجام احکام خدا را پیدا می‌
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دو نکته درباره نسخ به بهانه آیات جهاد

جهاد


در قرآن آیاتی وجود دارد که مسلمانان برای مدتی به آن عمل می کردند اما وقتی دستور جدید خدا در آیات بعدی جایگزین آن شد، از آن به بعد به آیه جدید عمل می کردند. آیات قبلی را به اصطلاح منسوخ می گویند و آیاتی که حکم جدید الهی را آورده است ناسخ می گویند. در اینجا می خواهیم کمی به آیات ناسخ و منسوخ پیرامون جنگ بپردازیم. سپس به دو نکته درباره خود مسأله نسخ اشاره خواهیم نمود.

مناسب است که از کلام امیرالمومنین علیه السلام که در کتاب وسائل الشیعه، ج15؛ ص 8 آمده است، توضیح را آغاز کنیم. در این کتاب از منابع مربوطه نقل کرده است که علی علیه السلام فرمودند: خدای عز و جل هنگامی که محمد (صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد در ابتدا فقط به او امر کرد که مردم را دعوت کند و آیه :

«وَ لا تُطِعِ الْكافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ وَكیلاً (احزاب، 48)» را نازل کرد:

و کافران و منافقان را فرمان مَبَر و از آزارشان بگذر و بر خدا اعتماد کن. و (تنها) کارسازی خدا کافی است.

هنگامی که علیه او توطئه شبانه ای طراحی کردند خدا او را به هجرت امر کرد و سپس جنگ را واجب کرد و این آیه آمد:

«أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ (حج، 39)»:

به آنان كه جنگ بر آنها تحمیل مى‏شود رخصت جهاد و نبرد داده شد، زیرا به آنها ستم شده، و البته خداوند بر یارى آنها كاملا تواناست.

به کمک این کلام امیرالمومنین معلوم می‌شود که مسلمانها با آنکه از دست کافران اذیت می شدند، به دستور الهی صبر می کردند. حتی زمانی که به مدینه رفتند هم جنگی با کافران نکردند تا آنکه آیه فوق نازل شد و این آیه در واقع اجازه ای از طرف خدا بود برای درگیری با کسانی که سالها به مسلمانان ظلم کرده بودند و آنها را از شهرشان بیرون کرده بودند.

اما بجز آن، آیات دیگری نیز در قرآن هست که به مسلمانان دستور صبر و دوری از درگیری می دهد مانند آیه 14 سوره جاثیه:

قُل لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ یَغْفِرُواْ لِلَّذِینَ لَا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ لِیَجْزِىَ قَوْمَا بِمَا كاَنُواْ یَكْسِبُونَ

در آیه اول به رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور مى‏دهد كه به مۆمنین امر كند كه از بدى‏هاى كفار چشم‏پوشى كند. در نتیجه تقدیر آیه این طور مى‏شود: یعنى به مۆمنین بگو ببخشید تا ببخشند(المیزان، ج‏18، ص 249) البته این آیه پر از ظرافت و زیبای و نکات قابل تامل است که در اینجا به آن نمی پردازیم و علاقه مندان را نخست به تفکر و تدبر و سپس به خواندن تفاسیر دعوت می کنیم.

نسخ به معنای تغییر حکم واقعی نیست بلکه نشانه بیان تدریجی بعضی احکام است.

واضح است که حکم الهی عوض نمی‌شود، بنابراین وقتی آیه‌ای نسخ می‌شود به معنای تغییر حکم الهی نیست؛ بلکه به معنای آن است که جامعه زمان پیامبر به تدریج توانایی انجام احکام خدا را پیدا می‌کرد و به همین دلیل خدا در بعضی موارد احکام را به صورت تدریجی بیان فرموده است

نمونه دیگری از آیات که به مسلمانان دستور صبر می‌دهد، آیه 109 سوره بقره است که در آن می‌فرماید اهل کتاب با آنکه حقیقت را می‌دانند باز از روی حسد آرزوی کافر شدن شما را دارند. دربرابرشان صبر و چشم پوشی کنید تا آنکه امر خدا بیاید (سوره بقره، آیه 109). همین جمله نشان دهنده آن است که قرار است به زودی حکم دیگری از خدا بیاید و ذهن مسلمانان را برای آن آماده می کند.

یافتن حقیقت واحد از میان آیات مختلف

اما آنچه دانستنش برای ما اهمیت فراوان دارد آن است که وظیفه ما نسبت به آیات جهاد چیست؟ آیات مختلفی از قرآن درباره جنگ کردن و چگونگی و علت آن داریم. باید به کدامیک عمل کنیم؟

در حقیقت آیات قرآن با همدیگر تضادی ندارند. اینجا اهمیت تفکر و تدبر و تلاش علمی برای فهم تکلیف الهی معلوم می‌شود.

ما وظیفه داریم که قرآن را بخوانیم و در آن تدبر کنیم و تا نهایت توانایی خود تلاش کنیم تا تکلیفی را که خدا از ما می‌خواهد از قرآن و از سنت قطعی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام بفهمیم. نام این کار تفقه نام دارد و مخصوص به احکام جهاد نیست بلکه هر کس که نهایت تلاش خود را در راه فهمیدن حکم خدا انجام بدهد، به وظیفه خود عمل کرده و نزد خدا اجر دارد.

در این خصوص مطالعه کتاب «جهاد» نوشته شهید مطهری می تواند راهگشا باشد و در آن پاسخ سوالات بسیاری را درباره آیات جهاد می توانیم بیابیم مثلا «جنگ با اهل کتاب آیا مطلق است یا مقید»، رابطه «جهاد با آزادی عقیده»، «ماهیت جهاد دفاع است» و غیره. این کتاب را می توانید از اینجا هم مطالعه کنید.

در قرآن آیات منسوخ وجود دارد و نمونه آن درباره جهاد نظامی است که در حکم الهی واجب بود اما در اول اسلام مجاز نبود اما بعدها به دلیل آماده شدن مردم، واجب شد و آیه‌های قبلی نسخ گردید اما آن آیات همچنان سرشار از معانی ظاهری و باطنی فراوان است

دو نکته درباره نسخ

اول) نسخ به معنای تغییر حکم واقعی نیست بلکه نشانه بیان تدریجی بعضی احکام است.

واضح است که حکم الهی عوض نمی‌شود، بنابراین وقتی آیه‌ای نسخ می‌شود به معنای تغییر حکم الهی نیست؛ بلکه به معنای آن است که جامعه زمان پیامبر به تدریج توانایی انجام احکام خدا را پیدا می‌کرد و به همین دلیل خدا در بعضی موارد احکام را به صورت تدریجی بیان فرموده است.

دوم) آیات نسخ شده هم همچنان جزئی از قرآن هستند و همچنان سرشار از معانی و برکات می‌باشند. به همین دلیل است که وقتی در آنها دقت می‌کنیم می‌فهمیم که چقدر ظرافت و زیبایی و سخنان عمیق در آنها وجود دارد که ما در شناخت آن بسیار کوتاهی می‌کنیم و اهل بیت علیهم السلام، آیات منسوخ را هم تفسیر می‌فرموده‌ اند و در زندگی خود به کار می‌بردند.

به عنوان مثال می‌بینیم که در همان آیه 14 ظرافت هایی است که نیاز به دقت بیشتر دارد. مثلا به کار بردن «ایام الله» که درک معنای آن نیاز به فکر دارد و از جهات معرفتی به اهل بیت علیهم السلام هم مربوط می‌شود(مستدرک الوسائل، 12، 240). از دید ظاهری هم معنا دارد.

امام سجاد علیه السلام برده‌ای را تنبیه می‌کردند اما به یکباره تنبیه او را رها کردند و آن آیه را تلاوت کردند(یعنی تو جزو کسانی هستی که به ایام الله امید نداری و من بخاطر این آیه قرآن تو را می‌بخشم) و آن غلام – که بجز غلامی شاگرد امام هم بوده- می‌گرید و می‌گوید من جزو آن غلامان شما هستم که به ایام الله امید دارم. امام هم او را آزاد می‌کنند.(شاگرد پروری امام سجاد علیه السلام هم حکایتهای عجیبی دارد که از اینجا و اینجا می‌توانیم بیشتر با آن آشنا شویم.)

به طور خلاصه، در قرآن آیات منسوخ وجود دارد و نمونه آن درباره جهاد نظامی است که در حکم الهی واجب بود اما در اول اسلام مجاز نبود اما بعدها به دلیل آماده شدن مردم، واجب شد و آیه‌های قبلی نسخ گردید اما آن آیات همچنان سرشار از معانی ظاهری و باطنی فراوان است.

روح الله رستگار صفت

بخش قرآن تبیان