تبیان، دستیار زندگی
از مقالات مذکور چنین بر می آید که دلیل اصلی بی علاقگی جوانان به خواندن این است که تلاش محدودی برای جذب دانش و اطلاعاتی که به صورت ساده ارایه گردند انجام گرفته است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بی میلی نوجوانان به مطالعه


از مقالات مذکور چنین بر می آید که دلیل اصلی بی علاقگی جوانان به خواندن این است که تلاش محدودی برای جذب دانش و اطلاعاتی که به صورت ساده ارایه گردند انجام گرفته است.

بی میلی نوجوانان به مطالعه

چرا نوجوانان به مطالعه بی میل هستند و در حقیقت تاثیر فناوری و رسانه های الکترونیک  بر روی عادت مطالعه‌ی نوجوانان چیست؟

یک جستجوی اینترنتی  دو مقاله‌ی خیلی جالب ارائه داد که می خواهم با خلاصه کردن آن ها به عنوان اساس پاسخ به پرسش های  فوق استفاده کنم.

مقاله‌ی اول تحت عنوان اثر تلویزیون وسرگرمی های ویدیویی روی موفقیت دانش آموزان در خواندن و نوشتن بود که توسط Ron Kaufman نوشته شده بود کسی که حقایق جالب اما مضطرب کننده ی زیر را ارائه کرد:

بچه های این هزاره ی جدید بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ توسط رسانه های الکترونیکی مورد هجوم قرار گرفته اند .  کنجکاوی کودک به طور طبیعی او را به سوی بازی ویدیویی و تلویزیونی می کشاند. تاثیر دیگر این است که  کابل ها،شبکه های تلویزیونی و انتشار دهندگان بازی های ویدیویی کودکان (و والدین آنها )را به عنوان بخشی از مصرف کنندگان نشانه گرفته اند.

اگر چه دنیای اشباع شده از رسانه  ممکن است از بسیاری جهات جالب باشد، اما آنچه آسیب می بیند آداب آموزشی سنتی است. اگر کودکان وقتشان را به تلویزیون  و انجام  بازی های ویدیویی(کامپیوتری) بگذرانند فرصت زیادی را به خواندن و نوشتن اختصاص نمی دهند. آمارهای جمع آوری شده توسط مرکز ملی آموزش برای آمارهای آموزشیNCES در حوزه ی ایالات متحده نشان می دهد که در سالهای اخیر موفقیت دانش آموزان هم در خواندن و هم در نوشتن کاهش یافته است.این گرایشات نگران کننده انعکاس همان عملی است که کودکان فرصت خود را با آن می گذرانند.

تماشای تلویزیون یک تجربه ی انفعالی است. بیننده خیلی ساده روی مبل می نشیند و به صفحه ی تلویزیون خیره می شود . تفکر اندک و فعالیت فیزیکی کمی وجود دارد.(بجز فشاردادن دکمه ی کنترل از راه دور و تغییر کانال) . وقتی بحث  در باره ی اثرات تلویزیون روی کودکان بالا می گیرد ،اغلب تمرکز روی برنامه هایی است که می بینند. تاثیربرنامه های تلویزیونی از نظر  خشونت و مسائل اخلاقی روی کودکان  سالهاست دستاویز و مورد استناد گروه های پژوهشی  قرار گرفته است. با وجود این، آنچه به آن می نگرند تقریبا" به اهمیت عمل ساده ی نگاه کردن نیست. والدین بارها و بارها شکل مسحور شده ی کودکانشان را در حال دیدن تلویزیون  توصیف کرده اند.( حالت چهره ی کودک تغییر می کند. فک آرام، آویزان- دهان کمی باز؛ زبان روی دندان های جلو می نشیند. چشم ها نگاهی بی معنی و بی روح دارند. )به طورقطع نشان اندکی از زندگی وهوشیاری روحی درکودک وجود دارد.

یک تئوری معروف به نام (تئوری طرح اولیه) در یادگیری زبان وجود دارد. این نظریه ادعا می کند که کودکان یک طرح اولیه ی مجزا برای تجاربی که دارند را در ذهن خود توسعه می دهند و سپس این تجارب را در موقعیت هایی که ممکن است بعدا" اتفاق بیافتد به کار می برند. باسوادی زمانی حاصل می شود که  کودکان تجاربی را که بر یک اساس قانونمند نسبت به آنچه می خوانند و می نویسند به دست آورده اند  به کار ببرند.

وقتی کودکی خواندن و نوشتن را یاد می گیرد، باید در مغز خود به آن طرح دستیابی پیدا کند.  هنگام خواندن، با استفاده از تخیل تصاویر را در ذهن خود خلق می کند تا بتواند داستان را به هم پیوند دهد. تصاویر تلویزیونی در قالب  یک تبدیل پیچیده ی نمادین نمی گنجند. هنگام تجربه ی تلویزیون ذهن نیازی به رمزگشایی وتغییر ندارد. شاید نبودن امکان تمرین تصویرسازی درونی برای کودکان پرورده شده با تلویزیون دلیل ناتوانی عجیب بسیاری از آنها در مطابقت دادن تجارب غیر دیداری باشد.دیدن تلویزیون (وانجام بازی کامپیوتری )مهارت کودک رادر شناخت واژه، رمزگشایی لغات، املای کلمات و تفکر متعالی بالا نمی برد.

بر اساس مطالعه ای کهKaufman روی آن کار می کند، باید روی روشی که کودکان اوقات فراقت خود را می گذرانند تعمق خیلی دقیق انجام گیرد زیرا ارتباط بسیار مشخصی بین خواندن و نوشتن و مقدار زمانی که کودکان برای انجام این فعالیت ها صرف می کنند وجود دارد.  Kaufmanمعتقداست که والدین تنها راه حل این مشکل را اعمال کنترل روی رسانه های الکترونیک در منزل  می دانند. علاوه بر این آنها باید از خواندن، نقاشی کشیدن(در مورد کودکان کم سن و سال تر) و فعالیت های بی سر و صدا حمایت کنند، زیرا دنیای قرن21  دنیای الکترونیک و رایانه است و چیزی جز تغییر الگوی فکری نمی تواند این گرایش را  تغییر دهد.

وقتی کودکی خواندن و نوشتن را یاد می گیرد، باید در مغز خود به آن طرح دستیابی پیدا کند. هنگام خواندن، با استفاده از تخیل تصاویر را در ذهن خود خلق می کند تا بتواند داستان را به هم پیوند دهد. تصاویر تلویزیونی در قالب یک تبدیل پیچیده ی نمادین نمی گنجند. هنگام تجربه ی تلویزیون ذهن نیازی به رمزگشایی وتغییر ندارد.

کتابدارها  می توانند نقش مهمی در یاری والدین برای دستیابی به وظیفه ی دشوار تغییرالگوی فکری ایفا کنند. به جهت پیشنهاد  کتب مورد پسند استفاده کننده ی ویژه از کتابخانه، شناخت کتاب ها برای کارکنان کتابخانه ها بسیار الزامی است . مقاله ی زیر ممکن است درمبحث مطالعه ی نوجوانان  آگاهی بخش باشد.

مقاله‌ی دوم در کنفرانس کتابداران مدارس مستقل درگراهامزتاون در آوریل 2002 توسط Penny Hochfeld تحت عنوان خواننده ی نوجوان کیست؟(What is a teenage reader anyway?)ارائه شد. او ویژگی های خواننده ی نوجوان را با جزئیات تشریح نمود و چند پیشنهاد در باره ی این که چگونه خوانندگان بی میل را می توان  به کتاب جذب کرد ارائه داد." در هر صورت خواننده ی نوجوان کیست؟ آیا  خواننده ی نوجوان سنی کمتر از سیزده سال دارد، (سن ده،11- یا 12-سال) علاقه مند به سبکی از زندگی  که وابستگی کمتری به والدین داشته باشد؟ یا این که نوجوانی است در میانه ی فرایند فردگرایی؟

به منظورپاسخ گویی به این پرسش که ناشران چگونه می توانند این گروه جمعیتی در حال رشد را راضی کنند؟ سه گروه اصلی از نوجوانان  مشخص شدند:

گروه اول نوجوانانی هستند که کلا" اهل خواندن نیستند .و به جای کتاب وقت و پول مازاد خود را صرف پوشاک، مجلات و موسیقی می کنند.

گروه دوم نوجوانانی هستند که ممکن است تمایل و جسارت  رفتن به بخش کتاب های کودکان  را نداشته باشند ، ،اما دوست دارند داستان های تخیلی ویژه ی آنها را بخوانند. این ها خوانندگانی هستند که دربند ماجراهای( هری پاتر)مانده اند ونیازمند جذب دوباره هستند.

سرانجام خوانندگان جوانی  که عادت مطالعه در آنها به خوبی شکل گرفته است ومانند ما هیجان کتابخوانی دارند.

یکی از روش هایی که می تواند نوجوان بی علاقه به خواندن را تشویق کند تا قدم به کتاب فروشی یا کتابخانه بگذارد کتاب هایی است که در ارتباط با برنامه های مشهور تلویزیونی نوشته می شوند .

درامریکا در یک طرح مشهور Hochfeld روش های  مختلفی را که ناشران در گذشته برای تامین نیازهای خوانندگان نوجوان داشته اند فهرست کرده است. بعد از پژوهش های گسترده روی بازار کتاب، آنها به این نتیجه رسیدند که خوانندگان نوجوان وجود دارند، مساله ی مهم  خلق محصول مناسب و ارائه ی آن به شکلی است که علاقه ی آنها را بر انگیزد.

Hochfeld گفت- اگر بخواهیم  منحصرا" در مورد محتوا سخن بگوییم -  در دوره ای از زندگی که خواننده احساس سرکشی  و اصرار به حق استقلال خود دارد اندکی عجیب به نظر می رسد که در آثاری که برای نوجوانان خلق شده  تا کنون تمایل غالب بر شایستگی های افراطی یا پرهیزگاری اخلاقی بوده باشد. با وجود رسانه های مسحور کننده ی زیادی که در رقابت هستند، رمان های نوجوانان بهتر است بیشتر روی سرگرمی متمرکز گردند.سرگرم کنندگی در داستان باید بر آموزش اولویت داشته باشد.

بنابراین ، طبق نظریات Hochfeld ، مولف مقاله ی دوم ، اکنون پنجره هایی از فرصت گشوده شده است، می بینیم کتاب هایی که ویژه ی کودکان هستند مانند هری پاتر  قابلیت رقابت با کتاب های بزرگسالان را یافته اند.

از مقالات مذکور چنین بر می آید که دلیل اصلی بی علاقگی جوانان به  خواندن این است که تلاش محدودی برای جذب دانش و اطلاعاتی که به صورت ساده ارایه گردند انجام گرفته است.و(به خصوص در مورد این گروه از خوانندگان) از طریق رسانه ای که مد روز و مترقی و هیجان بر انگیز به نظر آید اقدامی صورت نگرفته است. ذهن بشر تمایل دارد روشی را برگزیند که کمترین دافعه را داشته باشد و جوانان عموما" علاقمند به تازگی و هیجان هستند.

با وجود  ارزشمندی غیر قابل انکار کامپیوتر اگر نوجوانان بخواهند خود را به بهانه ی مد روز نبودن کتاب از آن محروم کنند ذهن خود را  فقیر و ناتوان  گردانده اند.به منظور رفع بی علاقگی و غفلت جوانان ضرورت دارد که کتابداران و کارکنان کتابخانه ها در خریداری کتب مناسب و جذاب برای جوانان تلاشی پی گیر و جدی را به عمل آورند، و بدین گونه آنان را یاری دهند که دیگر بار خوانندگانی مشتاق شوند.

بخش کتاب و کتابخوانی  تبیان


منبع: بلوط- ترجمه ی کورش قنبری