اسم (2)
اهداف یادگیری:
- آشنایی با انواع اسم از جمله اسم جنس و اسم مصدر و اسم معرفه
- آشنایی با ساختمان هریک از این اسم ها
در طرح اسم 1 با اسم و برخی از انواع آن آشنا شدیم حال می خواهیم دیگر انواع اسم را مورد بررسی قرار دهیم.
اسم جنس
اسم عامی که از نظر معنایی بر جنس و نوع افراد ( از یک نوع و جنس ) اشاره کند، اسم جنس خوانده می شود. اسم جنس بی نشانه است.
اسم جنس نه معرفه محسوب می شود و نه نکره؛ مانند:
- میوه خریدم( میوه: اسم جنس ).
- او تمام دیروز کتاب خواند ( کتاب : اسم نوع ).
- برای شغل معلمی زن بهتر است ( زن: اسم نوع )
- چرا به آینه باید پناه برد
چرا؟
درون آینه ی ذهن من تویی برجا
هرگاه اسم جنسی مانند آینه، به همراه یکی از وابسته های معرفه ساز ( مانند : این، آن، برخی، چند و یا صفت شمارشی ) بیاید، در این صورت اسم جنس نیست بلکه برحسب مورد، معرفه یا نکره می باشد؛ مانند:
- کتاب خریدم ( کتاب: اسم نوع )
- آن کتاب را خریدم ( آن کتاب: معرفه )
- چند کتاب را خریدم ( چند کتاب: اسم نکره )
اسم مصدر
ساخت های اسم مصدر در زبان فارسی بسیار است که به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
اسم مصغر
اسم مصغر اسمی است که با وندهای خاص بر خردی و کوچکی مدلول خود دلالت دارد. لازم به ذکر است که وندهای اسم مصغر از گروه وندهای صرفی می باشند زیرا اگرچه مفهوم های مختلفی به اسم می افزایند اما در مفهوم کلی کلمه و مقوله ی دستوری آن تغییری ایجاد نمی کنند.
وندهای اسم مصغر عبارتند از : « چه »، « ک »، که»،« کی»، « و»، « یچه » ،« ه = کسره ی پایانی » که مفاهیم خردی و کوچکی ، تحبیب، تلطیف و ترحم را به اسم می افزایند؛ مانند : باغچه، پسرک، مردکه، طفلکی، یارو، دریچه، پسره.
برخی از اسم ها دارای نشانه ی تصغیر می باشند ولی مفهوم تصغیر در آنها وجود ندارد؛ مانند: طاقچه، بازیچه، بچه. این اسم ها را نمی توان مصغر به شمار آورد.
اسم معرفه
اسم معرفه اسمی است که برای گوینده و شنونده شناخته و مشخص می باشد و شنونده نسبت به آن سابقه ی ذهنی داشته باشد. با قراین زیر اسم معرفه را می توان تشخیص داد:
اسم معنی
اسمی که مصداقی به طور مستقل نداشته باشد، بلکه وجود مصداق آن وابسته ی چیز دیگری باشد، اسم معنی گفته می شود؛ مانند: عشق، علم، زیبایی
مفاهیم انتزاعی و کیفیت ها، حالت ها ، موضوعات درسی و رشته های علمی و هم چنین مصدرها و اسم مصدرها، همه اسم معنی هستند.
اسم نکره
اسمی که برای شنونده و گوینده شناخته شده نباشد و نسبت به آن سابقه ی ذهنی نداشته باشند؛ مانند: کتابی خرید ( کتابی: اسم نکره )
نشانه های نکره
« ی » در آخر کلمات قابل شمارش:
مرا به خود می خواند
ز پشت نیزاران
گلی: یک عدد نامشخص و نامعین از جنس گل
« ی» در آخر اسم ناشمردنی: « ی» در آخر اشیای ناشمردنی اسم را محدود می کند؛ مانند: آن رودخانه آبی هم داشت ( آبی: اسم ناشمردنی نکره با معنی محدود ).
گاهی نشانه ی نکره با اسمی که نشانه ی جمع دارد یا به همراه اسمی که صفت شمارشی پیش از آن قرار گرفته می آید؛ مانند:
پنج نفری را دیدم.
در چنین حالتی غالبا « ی» نکره هم در آخر اسم افزوده می شود: یک کتابی خریدم.
هرگاه اسم، صفتی به عنوان وابسته ی پسین داشته باشد نشانه ی نکره به صفت افزوده می شود؛ مانند:
کودکی می بینی
رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه ی نور
و از او می پرسی
خانه ی دوست کجاست.(سپهری،ص 165)
گاهی در متون ادبی به خصوص در ترکیب های نحوی اسم و صفت، نشانه ی نکره بعد از اسم قرار می گیرد؛ مانند: درختانی سرسبز، کاجی بلند.
نکته:
نشانه ی نکره اغلب معنی وحدت را به همراه دارد، اما اگر « ی » نکره به اسم های غیرقابل شمارش و صورت های جمع کلمات افزوده شود، تنها « ی » نکره است و معنی وحدت را ندارد.
امروز نامه هایی نوشته، ارسال کردم ( نامه هایی : جمع )
آبی زلال در نهر جریان داشت ( آبی: اسم غیر قابل شمارش )
در محاوره گاهی « یک » نیز به اسم نکره افزوده می شود؛ مانند: یک کتابی دیدم که بسیار جالب بود.