تبیان، دستیار زندگی
تصحیح متن به معنای جدید آن را ما از مستشرقین آموخته ایم. اما در گذشته خودمان نحوه ای از دانش تصحیح متن داشته ایم و کسانی بوده اند که متون گذشته را سر و سامان می داده و تلاش می کرده اند اصطلاحاتی هم بر آن اضافه کنند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصحح باید به درجه اجتهاد ادبی رسیده باشد

مصاحبه ی اختصاصی تبیان با محمدرضا ترکی


تصحیح متن به معنای جدید آن را ما از مستشرقین آموخته ایم. اما در گذشته خودمان نحوه ای از دانش تصحیح متن داشته ایم و کسانی بوده اند که متون گذشته را سر و سامان می داده و تلاش می کرده اند اصطلاحاتی هم بر آن اضافه کنند.

محمدرضا ترکی

محمدرضا ترکی شاعر، مترجم و محقق ادبی است و از تالیفات وی می توان کتاب« پارسای پارسی»، «از واژه تا صدا» و« پرسه در عرصه کلمات» نام برد.

آقای ترکی به نظر شما در شرایطی که ادبیات کلاسیک پر مخاطب نیست، تصحیح متون کلاسیک یک ضرورت است؟

تصحیح متون یک امر ضروری است. ما باید خودمان را به نسخه های بهتر و نزدیک به متن اصلی برسانیم چرا که این متون در واقع میراث ما را شکل می دهند. و در تمام دنیا هم این کار ضرورتش را ثابت کرده است. تصحیح البته نیازمند دانش گسترده ایست و طبعا ذوق در آن دخالت دارد اما بیش از آن جنبه های فنی کار بسیار مهم است تا ما بتوانیم به پشتوانه این تکنیک میراث ارزشمندمان را حفظ و حراست کنیم.

تصحیح متن چه ویژگی هایی باید داشته باشد و یک تصحیح چگونه تصحیحی است؟

کسی که دست به تصحیح متن می زند باید کاملا به موضوع کارش مسلط باشد. باید همه آثار و مولفات نویسنده را دیده و حتی آثار هم روزگاران مولف را نیز مد نظر قرار دهد. پس از تسلط کامل بر این موارد است که می توانیم به متن و نسخه اصلی نزدیک شویم.

ذوق و هنر مصحیح تا چه حد می تواند در بهتر شدن یا دور شدن از متن اصلی موثر باشد و آیا تصحیح را یک علم می دانید یا یک کار ذوقی و هنری؟

همان طور که گفتم تصحیح متن بیشتر یک علم و فن است و تکنیک بیشتر از ذوق در آن تاثیر دارد. البته گاهی از اوقات به دلیل کمبود نسخه های خطی و متون قابل دسترس نمی توان در مورد یک متن به یقین رسید و باید از هنر و ذوق و دانش شخصی بهره برد اما هدف این است که به متن اصلی نزدیک شویم. به نظر من تنها کسانی می توانند به کار تصحیح بپردازند که به درجه اجتهاد ادبی در این کار رسیده باشند. مصحح نباید مبتدی باشد بلکه باید منتهی باشد. چون لازمه اش آشنایی کافی و لازم به متن است. مصحح باید سایر تالیفات نویسنده را بخواند، کتاب های هم روزگار مولف را بخواند، کتاب هایی را بخواند که مولف دیده و خوانده و با آن ها خو داشته و تاثیر گرفته است. کتاب های نویسندگان پیشینش را بخواند، بداند مولف در عرصه کلامی و فلسفی چه دیدگاه هایی داشته است و این همه تسلط بالایی لازم دارد. برخی اوقات برای رسیدن به زبان مولف باید ابتدا به ذهن مولف نزدیک شد.

ما نیاز به تصحیح های عالمانه هستیم و باید همینطور که الان هست مراکز علمی خاصی باشد که به این مسئله توجه بیشتری نشان دهند.به ویژه بعضی از دوران ها که توجه لازم به آنها نشده است. مثل دوره صفویه که نیازمند جمع آوری و تصحیح است.

ممکن است به سبب کمبود نسخه های خطی مصحح نتواند به این همه که می گویید دسترسی پیدا کند در چنین شرایطی آیا باید به حدس و گمان خود تکیه کند؟

این کار ذوقی نیست و نباید این طور باشد. به هر حال ممکن است مولف تنها یک نسخه دست نوشته داشته باشد اما از آثاری که هم روزگار او نوشته شده نسخه های متعددی موجود است که می توان به آنها مراجعه کرد.نسخه هایی که در آن حوزه زبانی نوشته شده می تواند مصحح را راهنمایی کند.

به نظر شما تصحیح متن علمی است که ایرانیان از مستشرقین آموخته اند یا این که پیش از این خود به این علم تسلط کافی داشته اند و سبقه طولانی در این شیوه وجود داشته است؟

تصحیح متن به معنای جدید آن را ما از مستشرقین آموخته ایم. اما در گذشته خودمان نحوه ای از دانش تصحیح متن داشته ایم و کسانی بوده اند که متون گذشته را سر و سامان می داده و تلاش می کرده اند اصطلاحاتی هم بر آن اضافه کنند. البته هر دو نگاه می تواند درست باشد. تصحیح متن در پیشینه ما وجود داشته و ما خیلی با این شیوه بیگانه نبوده ایم اما شیوه ها و شگردهای جدید را از دیگران آموخته ایم.

آیا می توان گفت آنچه در سنت ما وجود داشته است نوعی حاشیه نویسی و حفظ آثار بوده تا تصحیح متن و آنچه از غربیان آموخته ایم تصحیح انتقادی؟

حاشیه نویسی حکایتش با تصحیح متن جدا است و نباید این دو را با هم مخلوط کرد. اما می توان گفت حفظ آثار را مد نظر قرار داد.

با توجه به بی علاقگی که جوانان برای شناخت و تصحیح متون کلاسیک دارند به نظر شما علم تصحیح متن با چه مشکلات و معضلاتی رو به رو است؟

خیلی به جوان هایی که تازه وارد شده اند  توصیه نمی کنم به تصحیح متن بپردازند. همانطور که گفتم تصحیح متن یک اجتهاد ادبی لازم دارد و برای کسانی جایز است که به مراتبی رسیده باشند. البته برخی از مصححان جوان هستند که به نظر می رسد توانایی لازم را دارند و نگاه و نظر مستقلی پیدا کرده اند. ما نیاز به تصحیح های عالمانه هستیم و باید همینطور که الان هست مراکز علمی خاصی باشد که به این مسئله توجه بیشتری نشان دهند.به ویژه بعضی از دوران ها که توجه لازم به آنها نشده است. مثل دوره صفویه که نیازمند جمع آوری و تصحیح است. برخی از متون گذشته که تصحیح های خوبی هم شده است نیاز به باز نگری است و نباید فکر کنیم پرونده اش بسته شده است. به نظر می رسد کسانی که توان و حوصله و دقت لازم را دارند باید به این مهم بپردازند. نباید صرفا این باشد که یک متن و سند دست نویس را به نسخه قابل چاپ برگردانیم و تمام. این یک جور نسخه برداری است و من اسمش را تصحیح نمی گذارم.

به نظر شما تصحیح های موجود همچنان به تصحیح مجدد نیاز دارد؟

طبعا چنین است البته با در نظر داشتن اولویت ها. این عرصه عرصه ای نیست که پایانی داشته باشد. مگر این که در مورد یک نسخه به اجماع به یقین برسیم و آن حرف نهایی زده بشود. با یافتن نسخه های دقیق تر و با رعایت اولویت ها باید به تصحیح مجدد آثار پرداخت.

فاطمه شفیعی

بخش ادبیات تبیان