تبیان، دستیار زندگی
نه تنها فرد باید به زبان درست و روشن تسلط داشته باشد، باید به خط هم مسلط باشد و کلمات غلط ننویسد، یعنی از املای رسمی کلمات پیروی کند؛ این ها آفت هایی است که زبان فارسی را دچار کرده است یعنی آفت غلط نوشتن و بایستی با این ها مبارزده کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ضروریات تصحیح متن


نه تنها فرد باید به زبان درست و روشن تسلط داشته باشد، باید به خط هم مسلط باشد و کلمات غلط ننویسد، یعنی از املای رسمی کلمات پیروی کند؛ این ها آفت هایی است که زبان فارسی را دچار کرده است یعنی آفت غلط نوشتن و بایستی با این ها مبارزده کرد.

ضروریات تصحیح متن

دکتر علی اشرف صادقی را باید از جمله افرادی دانست که در دهه های اخیر به صورت جدی به حوزه زبانشناسی پرداخته است.وی دکترای زبانشناسی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، عضو شورای ویرایش زبان فارسی در صدا و سیما و عضو شورای علمی دائر‌‌ه المعارف بزرگ اسلامی .وی بر این اعتقاد است فردی که به تصحیح متون می پردازد باید مقدماتی را از زبان شناسی بداند و بداند کلمات هم از نظر صورت و هم از نظر معنی تحول پیدا می کنند.

وی معتقد است همه زبان ها دائماً در حال تحول و تغییر هستند و اگر تغییر نمی کردند ما هم اکنون باید به زبان سعدی و حافظ و یا اصلاً به فارسی باستان، که زبانی است از با قواعد و واژگان دیگر، صحبت می کردیم، اما به هر حال زبان در هر دوره تغییر می کند.

اما نیروی دیگری در زبان هم هست که سعی می کند زبان را استاندارد کند و قواعدش را تثبیت کند؛ در نتیجه دو نیروی مختلف در زبان با هم در تقابل هستند؛  یک نیروی تغییردهنده زبان و یک نیروی بازدارنده و تثبیت کننده. با همه این حرف ها زبان تغییر می کند و به جلو می رود. منتها در هر دوره آنها که مدافع زبان هستند و می خواهند زبان وظیفه ارتباطی خودش را خوب انجام دهد و تقریبا پاک بماند و یا به تعبیر آنها آلوده به تعبیرات غلط نشود کوشش می کنند کتابهایی در این باره بنویسند و گویندگان زبان را وا می دارند از دستورات آنها پیروی کنند؛ مانند کتاب غلط ننویسیم. منتها برخی از این افراد راه افراط را طی می کنند؛ یعنی چون نمی توانند سد راه تحول زبان شوند می آیند به مفردات و تک تک واژه ها می پردازند و و می گویند چون در دوره سعدی یا  حافظ و فردوسی به فلان صورت به کار رفته ، ما نیز امروز باید آنها را به همان صورت به کار ببریم. و این کاری است که نباید صورت بگیرد.

من از بُعد دیگری می خواهم به زبان نگاه کنم و آن این است که زبان ما امروز به دلیل اینکه کتاب های ما از زبان انگلیسی ترجمه می شود به شدت تحت تأثیر این زبان  است و اخبار سیاسی، ورزشی و علمی از منابع غربی یعنی انگلیسی زبان گرفته می شود. طبعاً بیان این مطالب به زبان فارسی به تدریج تحت تأثیر شیوه بیان مطالب به آن زبان، یعنی زبان مبدأ که انگلیسی است، قرار می گیرد و این اصطلاحات و تعبیراتی که در آن زبان ها است به صورت ترجمه وارد زبان فارسی می شود و این حالت ترجمه ای را تا جا باز نکرده و همگانی نشده است می گوییم غلط است، اما وقتی همه، آنها را به کار بردند دیگر نمی گوییم غلط است؛ چون دیگر طرز بیانی متعلق به مردم است؛ مثلاً ما در زبان های انگلیسی و فرانسه یک تعبیری به معنی «روی کسی حساب کردن» داریم که این صورت گرده برداری وارد زبان ما شده است.

هم اکنون زبان انگلیسی زبان غالب است و زبان های دیگر به دلیل پشتوانه علمی، اقتصادی و سیاسی که پشت سر این زبان است، زیر نفوذ این زبان هستند؛ برای مثال تعبیر «روی کسی حساب کردن» را تا صد سال قبل نداشتیم و و به جای آن تعبیر به کسی متکی بودن را به کار می بردیم و رفته رفته این تعبیر از فرانسه و سپس از انگلیسی ترجمه شد و ده ها نظایر این؛ مثلاً کسی را سرکار گذاشتن. با این همه معتقدیم چون وظیفه و نقش اصلی زبان ایجاد ارتباط بین افراد جامعه در حال، گذشته و آینده است باید این استمرار ارتباط حفظ شود و نگذاریم به هم بخورد.

ما باید زبان معیار داشته باشیم و این را برای نوشته ها و برای بیان  مقاصد علمی جدید پرورش دهیم برای اینکه تمام افراد فارسی زبان با آن تفهیم و تفاهم کنند. در نتیجه نقص آموزش در مدارس و دبیرستان ها و ناقص بودن برنامه های وزارت آموزش پرورش که در آن درس املای فارسی و انشای فارسی  آسان گرفته می شود و زبان فارسی خوب آموخته نمی شود و در نتیجه کسانی که باید خوب انشا بنویسند و به صورت درست ادای مطلب کنند تعدادشان بسیار کم است و کسی که در رشته ای از رشته ها تحقیقی کرده است و می خواهد دستاوردش را بنویسد و دیگران بخوانند باید به زبان روشن بنویسد.

بنابراین نه تنها فرد باید به زبان درست و روشن تسلط داشته باشد باید  به خط هم مسلط باشد و کلمات غلط ننویسد، یعنی از املای رسمی کلمات پیروی کند؛ این ها آفت هایی است که زبان فارسی را دچار کرده است یعنی آفت غلط نوشتن و بایستی با این ها مبارزده کرد. در نتیجه با وجود اینکه اعتقاد داریم زبان تغییر می کند معتقدیم باید زبان را پرورش داد و صورت معیار آن را آموزش داد و متأسفانه ما نه دبیر باسواد داریم و نه آموزش و پرورش درست.

زبان ما امروز به دلیل اینکه کتاب های ما از زبان انگلیسی ترجمه می شود به شدت تحت تأثیر این زبان است و اخبار سیاسی، ورزشی و علمی از منابع غربی یعنی انگلیسی زبان گرفته می شود.

وی در پاسخ به این که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در راستای نظارت بر خط الرسم چه اقداماتی کرده است می گوید:

در فرهنگستان شیوه نامه ای به نام دستور خط فارسی تدوین شد و به وزارت آموزش و پرورش هم ابلاغ شد اما اولیای آن در وزارتخانه این شیوه نامه را در کتابها اعمال نکردند. برای  جا انداختن رسم الخط فرهنگستان ما باید کادر وسیعی در فرهنگستان داشته باشیم که با وزارت آموزش و پرورش و وزارت ارشاد رابطه داشته باشد و ناشران را مجبور کند که تا رسم الخط فرهنگستان را رعایت نکنند به آنها مجوز داده نشود، اما متأسفانه آنها نیز به دنبال واژه هایی مانند شراب و بوسه از کتابها هستند.

ما در فرهنگستان گروهی را دایر کرده ایم با عنوان گروه احیا و تصحیح متون و دکتر محمود عابدی مدیریت آن را بر عهده دارد. ایشان تعدادی از متون فارسی را شناسایی کرده اند که چاپ مناسبی ندارد و یا اینکه به شکل خطی است و در حال حاضر مشغول تصحیح بعضی از این متون هستند. منتها فرهنگستان ناشر نیست و باید با ارائه الگو دیگران را در راه درست بیندازد.

در اساسنامه ای که برای فرهنگستان تهیه شده است وظیفه فرهنگستان اینگونه تعریف شده است که مۆسسه ای است برای برنامه ریزی برای زبان فارسی. برای اینکه این زبان برای بیان مطالب علمی جدید تواناتر شود.

عمادی حائری پژوهشگر و مصحح متون نیز مهمترین مشکل در حوزه تصحیح متن را بی‌دانشی نسبت به مباحث فنی کشف وثاقت متون و ارزیابی اصالت متن می داند و می گوید: یادم می‌آید ذخیره الآخره تمیمی سبزواری را تصحیح می‌کردم و مشکلی در سخت‌افزارهای فنی کتابخانه پیش آمد که امکان تصویربرداری از نسخه محفوظ در کتابخانه مجلس وجود نداشت. آقای حائری سفارش کرده بودند که این نسخه در اختیار من گذاشته شود و من تقریباً تمام متن را از روی نسخه مجلس استنساخ کردم. برای این کار، روزهای متمادی صبح زود از ولنجک (دانشگاه شهید بهشتی) به سوی بهارستان (کتابخانه مجلس) راه می‌افتادم و در بیشتر اوقات اولین نفری بودم که وارد سالن بخش خطی می‌شدم و تا عصر یکسره سرگرم استنساخ آن نسخه بودم.

وی درباره وضعیت تصحیح متون در ایران می گوید:من گمان می‌کنم که بر خلاف مشهور، اکنون مهم‌ترین مشکلات تصحیح متون عدم دستیابی به نسخه‌ها و ناشر و ... نیست. گرچه اینها نیز معضلاتی است که باید رفع شود، اما مهم‌تر و خطیرتر از آن نبود دانش و عدم آگاهی از مبانی علمی تصحیح متن و در محدوده‌ای وسیع‌تر بی‌دانشی نسبت به مباحث فنی کشف وثاقت متون و ارزیابی اصالت متن است. شاید کارهای مبتذلی که امروزه به عنوان تصحیح متون چاپ و منتشر می‌شود شاهد محکمی بر این ادعا باشد.

تصحیح متن تنها مقابله چند نسخه و ذکر نسخه‌بدل و افزودن چند یادداشت معمولی با عنوان تعلیقات، به پایان متن نیست. بسیاری از مباحث نظری تصحیح متون متأسفانه برای خیلی از افراد که تصور می‌شود با تصحیح متون کهن باید آشنایی عمیق‌تری داشته باشند هم شناخته‌شده نیست. به عنوان نمونه، من در مقاله‌ای در باب تصحیح متون که در پایان کتاب قرآن فارسی کهن چاپ شده، یادآور شدم که تصحیح متون کهن احتیاج به اطلاعات میان‌رشته‌ای مصحح دارد به ویژه اگر متن افزون بر قدمت موضوعی علمی یا فنی داشته باشد، یعنی مثلاً در تصحیح یک متن کهن فارسی با موضوع فلسفه و کلام، مصحح هم باید دستور و معنی‌شناسی تاریخی زبان فارسی را بداند و هم بر مفاهیم و مصطلاحات فنی متن اشراف داشته باشد. منظور این نیست که مثلاً متن کهن طبی فارسی را برای تصحیح به متخصص پزشکی بدهیم و متن کهن فلسفی فارسی را به متخصص فلسفه و متن کهن تاریخ فارسی را به متخصص تاریخ و الی آخر. یا اینکه می‌شنویم برخی می‌گویند اگر نسخه‌ای منحصربفرد بود دیگر نمی‌توان متن آن را تصحیح انتقادی کرد! در نظر این افراد تصحیح انتقادی یعنی ذکر نسخه‌بدل و بس.

مشاهده می‌کنید که ما هنوز در ابتدائیات مسائل نظری تصحیح متون مشکل داریم و انگار پس‌رفت هم می‌کنیم. به هرحال این ناآگاهی در درازمدت فاجعه‌آفرین است و امروزه ما محصولات نامبارک این نا‌آگاهی را در بعضی متون کهن چاپ‌شده که ظاهری علمی هم دارند به وضوح می‌بینیم.

مشکل اصلی عدم علاقه و انگیزه واقعی است، یعنی متأسفانه این‌گونه نیست که فرد عهده‌دار پژوهش به جهت علم‌دوستی و علاقه به دانش به پژوهش روی بیاورد. اگرنگاهی به مقاله‌های مندرج در مجلات علمی - پژوهشی دانشگاه‌ها در حوزه علوم انسانی بیندازیم، دیگر نیازی به شرح واقعه نیست. یک مشکل هم عدم هدایت صحیح بودجه‌های پژوهشی است. البته بودجه‌های پژوهشی و فرهنگی در کشور به نسبت اندک نیست؛ ولی متأسفانه بخش مهمی از آن هرز می‌رود و به دست اهل آن نمی‌رسد و گاهی صرف کارهای تبلیغاتی می‌شود. مشکل دیگر کارهای کم‌عمق و سطحی است که شاید به نوعی به همان قضیه عدم انگیزه واقعی و نبود علم‌دوستی حقیقی برگردد که به آن اشاره شد.

سعید حمیدیان که سال هاست به تصحیح متون فارسی همت گمارده است در باره این علم می گوید: نخستین مطلب در این باره این است که نسخه‌های خطی‌ معتبر و حتی المقدور قویم وجود داشته باشد.بعد کار علمی در تصحیح مسلما همراه با مقابله دقیق نسخه‌ها و اختیار کردن‌ بهترین ضبط خواهد بود،طبیعی است که یک نفر مصحح علاوه‌ بر آگاهی کامل از چگونگی تصحیح و شیوه‌های جدیدتر تصحیح،می‌بایست فردی دقیق النظر و در متن مورد نظر دارای‌ اطلاعات کاملی باشد و طبیعی است که وقتی این شروط در کسی جمع باشد می‌توانیم آن را یک مصحح خوب و کامل‌ بشناسیم.البته بعد از خود تصحیح،یعنی مقابله درست نسخ و اختیار کردن ضبطهایی به عنوان ضبط های درست در مورد هر متن‌ طبیعی است که می‌بایست به چگونگی ارائه نسخه بدل‌ها پرداخت،یعنی یک تصحیح انتقادی به گمان بنده و بر اساس‌ پسند امروزیان می‌باید حتما با ارائه نسخه بدل‌ها همراه باشد. مقابله دقیق نسخه بدل‌ها طبعا به خواننده کمک می‌کند تا اولا دقیقا در جریان کار تصحیح قرار بگیرند و ثانیا شاید خواننده بر اساس علم و اطلاع و تجاربش متن دیگری را ترجیح بدهد،در آن صورت هم کار او با ارائه نسخه بدل آسان خواهد شد.

فرآوری: فاطمه شفیعی

بخش ادبیات تبیان


منابع:کتاب ماه/ میراث مکتوب/ کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس