تبیان، دستیار زندگی
افكار باطله كه منشأ كارهاى باطل و حرام‏اند گاهى از جانب شیاطین بقلب القاء میشود و گاهى از مردمان ناپاک در هر صورت فقط پناه بردن بخدا از شرّ آنها مصون میدارد.آن كه به سوی افكار پست و پلیدی دعوت می كندشیطان است. كه به آن وسوسه می گوییم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازی شیطان با افکار انسان


افكار باطله كه منشأ كارهاى باطل و حرام‏اند گاهى از جانب شیاطین بقلب القاء میشود و گاهى از مردمان ناپاک در هر صورت فقط پناه بردن بخدا از شرّ آنها مصون میدارد.آن كه به سوی افكار پست و پلیدی دعوت می كندشیطان است. كه به آن وسوسه می گوییم.


وسوسه

در فرهنگ اسلامی دشمنی و نبرد شیطان و انسان پذیرفته شده است ، نبرد همه جانبه ، نبردی كه در تمام حیات انسان ادامه دارد، او اگر بتواند به صورت سری به زوایای مختلف زندگی بشر دست اندازی می كند و در هیچ كاری او را رها نمی كند ،در تفكر و اندیشه انسان تصرف می كند، تاپرونده حیات انسان بسته شود، سپس با اوست تا او را روانه آتش جهنم نماید و آخرین طعنه خود را بزند. و گفته می شود شیطان به كم ترین شكست انسان هم راضی می شود و برای آن تلاش می نماید، گرچه به حداقل توقف نمی كند و می رود تا او را تا آخرین درجه به خاری و خفت بكشاند. لذا در هر نبرد و مبارزه شناخت راه های نفوذ دشمن، و شناخت مسیر های حملات احتمالی دشمن، لازم است. وهم چنین شناخت اهداف دشمن امر اساسی است؛ و لذا باید دید از نظر قرآن و احادیث این مسیرها كدام است، و چگونه شیطان به این اهداف می رسد، دشمن از چه را ه های وارد می شود، و چگونه آن هارا باید بست .

انواع افکار و خیالات انسانی

افکار و خیالاتی که در سر انسان می گذرد را می توان به دو قسم تقسیم کرد :

1) آن كه ما را به سوى خیرات دعوت مى كند كه به آن الهام میگوییم .قرآن مى فرماید:« ولهدیناهم صراطا مستقیما» و آنان را به راه راست، هدایت مى‏كردیم .

2) اما آن كه به سوی افكار پست و پلیدی دعوت می كند شیطان است. كه به آن وسوسه می گوییم. نفس انسان در ابتدای امر قابلیت دریافت هر یک را به طور یکسان دارد و ظهور هر یک از اینها به واسطه متابعت از هوا و هوس و یا برخورداری از ورع و  تقوا ممکن می شود. این دو افکار دائماً در حال آمد و شد و گیر و دار هستند، و دل گاهی منزل شیطان و گاهی منزل لشکر فرشتگان است.

قوای نفسانی و امداد جنود فرشته و شیطان

در میان قوای نفسانی قوایی هستند که امدادگر شیطان و قوایی یاری دهنده فرشته ، به عبارت دیگر امیالی که در انسان وجود دارند بسته به نوعشان به شیطان یا فرشه تمایل نشان می دهند.

قوه غضبیه و شهویه و واهمه که در انسان موجود هستند و از سرهنگان و کارفرمایان مملک بدن اند، از آتش است و شیطان نیز از آتش صرف است بنابرایت علاقه شدیدی میان این سه قوه و شیطان لعین وجود دارد، به همین جهت تسلط شیطان بر این سه قوه بیشتر .

اما اگر قوه عاقله انسان امداد کند، دل آدمی محل نزول فرشتگان و الهامات محموده می شود و هر لحظه نوری تازه و هر ساعت فیضی بی اندازه به او می رسد.

حضرت امام صادق علیه السّلام مى‏فرماید كه: تسلّط نمى‏یابد شیطان بر آدمى و زور نمى‏آورد بر او به وسوسه كردن، مگر در وقت اعراض كردن او از ذكر الهى و سهل‏گرفتن عظمت و بزرگوارى خداى تعالى و غافل شدن از مناهى، و خاطر نیاوردن اطّلاع جناب الهى بر ظاهر و باطن وى

وسوسه ابزار نفوذ شیطان

وسوسه به معنى حدیث نفس است یعنى كلامیكه در باطن انسان‏میشود، خواه از شیطان باشد یا از خود انسان در مجمع فرموده: وسوسه با صداى آهسته بسوى چیزى خواندن است‏ فَوَسْوَسَ‏ لَهُمَا الشَّیطانُ لِیبْدِی لَهُما ما وُورِی عَنْهُما اعراف: 20.

«وَسْوَسَ‏ له» یعنى نصیحت و خیر خواهى بنظر او آورد ولى «وَسْوَسَ‏ الیه» یعنى معنا را با صوت خفى باو القاء كرد (مجمع).

وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ‏ بِهِ نَفْسُهُ‏ ق: 16. ما انسان را خلق كرده‏ایم و میدانیم آنچه را كه باطنش با او سخن میگوید (از افكارش اطلاع داریم).

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ. مَلِكِ النَّاسِ. إِلهِ النَّاسِ. مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ‏ الْخَنَّاسِ. الَّذِی‏ یوَسْوِسُ‏ فِی صُدُورِ النَّاسِ. مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ‏ وسواس افكار بى‏فائده و مضرّى است كه بذهن خطور میكند (افكار باطل) در جوامع الجامع فرموده: «الْوَسْوَسَةُ و الْوَسْوَاسُ‏: الصّوت الخفىّ».

یعنى: بگو پناه می برم بپروردگار مردم، معبود مردم، حكمران مردم.

نفس

(آرى پروردگار خداست، معبود خداست، پادشاه خداست) از ضرر فكر باطل و مخفى كه در سینه‏هاى مردم سخن میگوید.

و آنگاهى از طرف جنّ و شیاطین است كه در دل پیدا می شود و گاهى از جانب مردم. افكار باطله كه منشأ كارهاى باطل و حرام‏اند گاهى از جانب شیاطین به قلب القاء میشود و گاهى از مردمان ناپاک در هر صورت فقط پناه بردن بخدا از شرّ آنها مصون میدارد. آن كه به سوی افكار پست و پلیدی دعوت می كندشیطان است. كه به آن وسوسه می گوییم.

چگونگی تسلط شیطان بر نفس انسان

حضرت امام صادق علیه السّلام مى‏فرماید كه: تسلّط نمى‏یابد شیطان بر آدمى و زور نمى‏آورد بر او به وسوسه كردن، مگر در وقت اعراض كردن او از ذكر الهى و سهل‏گرفتن عظمت و بزرگوارى خداى تعالى و غافل شدن از مناهى، و خاطر نیاوردن اطّلاع جناب الهى بر ظاهر و باطن وى، چه، هر كه به ذكر الهى است، و عظمت و بزرگوارى او مركوز خاطر اوست و غفلت ندارد و ملازم اتیان به مأمورات و انتهاء از منهیات است و این‏ها نصب العین او است، شیطان تسلّط به او ندارد و به توفیق الهى از دست او خلاص است. بنابراین زمانی که انسان از خداوند متعال و یاد و ذکر او غافل شود، شیطان مجال جولان در دل او را می یابد و با وسوسه کردن خواطر شیطانی خود او را به ورطه هلاک می کشاند.

ذكر لسان حمد و ستایش و سپاس خداوند است ذكر نفس كوشش و تحمل رنج و مشقت است ذكر روح خوف و رجاء است ذكر قلب راست گوئى و یك رنگى است، ذكر عقل تعظیم و حیاء است ذكر معرفت تسلیم در برابر خداوند و رضا و خوشنودى از زندگى است و ذكر سر لقاء رحمت خداوند و مشاهده جلال و جمال پروردگار است.

آن كه به سوی افكار پست و پلیدی دعوت می كند شیطان است. كه به آن وسوسه می گوییم. نفس انسان در ابتدای امر قابلیت دریافت هر یک را به طور یکسان دارد و ظهور هر یک از اینها به واسطه متابعت از هوا و هوس و یا برخورداری از ورع و تقوا ممکن می شود. این دو افکار دائماً در حال آمد و شد و گیر و دار هستند، و دل گاهی منزل شیطان و گاهی منزل لشکر فرشتگان است

راه نجات چیست؟

چنگ در زن، به بند توفیق الهى كه محكم‏ترین بندها است كه آن پناه بردن است به جناب احدیت و اعتراف نمودن به عجز و قصور خود و در هر لحظه بلكه در هر نفس، اظهار افتقار و احتیاج كن به خداى «عزّ و جلّ» تا به لطف او، از چنگ او خلاصى یابى و از دام صید او نجات حاصل كنى. و لمحه‏اى از شرّ او ایمن مباش و از اغواى او فریفته مشو و هر چند طاعت و عبادت تو را، نزد تو جلوه دهد و به انواع و اقسام زینتها بیاراید كه گول او مخور و گوش به سخن او مكن، چرا كه او مى‏خواهد هر كسى را به طریقى از راه ببرد و مانند خود از رحمت الهى محروم‏. از او باید بر حذر بود و گاه باشد كه نود و نه جهات خوبى از براى فریب تو، خاطر نشان تو كند، تا در صدمى، تو را به زمین زند. و گاه باشد كه به این قدر هم اكتفا ننموده، به صد و زیاده از صد هم رساند.حاصل آنكه هر چند شیطان و اعوان او، تو را از راههاى متعدّده فریب دهند تو در مقابل، خلاف او بگو و راه تمكین او به خود راه مده و راههاى فریب او را از خود سدّ كن و ضررى كه مى‏خواهد به تو رساند، عاید به وى ساز تا مغلوب و مقهور تو گردد و منكوب و مخذول تو شود.

در پایان باید گفت ابزار شیطان در گمراهی انسان و دعوت او  به سوی گناه القائاتی است که به نام وسوسه بر دل و جان او جاری می سازد . شیطان آدمی را به سوی مسیری دعوت کرده و این انسان است که در نهایت گوش به وسوسه های او داده و خود را به هلاکت می اندازد.

        فرآوری: مریم پناهنده            

بخش اخلاق و  عرفان اسلامی تبیان


منابع:

1.مشكاة الأنوار / ترجمه عطاردى

2. مصباح الشریعة / ترجمه و شرح عبد الرزاق گیلان

3. معراج السعادت / ملا احمد نراقی

4. قاموس قرن

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.