تبیان، دستیار زندگی
بعد از عصر خرد گرایی و دوران خشک خردورزی عده ای به احساس و تخیل روی آوردند که می توان آن را عصر احساس نامگذاری کرد . این جنبش که آن را با نام رمانتیسم می شناسیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیدایش مکتب رمانتیسم در اروپا


بعد از عصر خرد گرایی و دوران خشک خردورزی  عده ای به احساس و تخیل روی آوردند که می توان آن را عصر احساس نامگذاری کرد . این جنبش را با نام رمانتیسم می شناسیم.

پیدایش مکتب رمانتیسم در اروپا

مقدمه

رمانتیسم پدیده ای اروپایی است که بعد از دوره رنسانس و روشنگری ، مجال بروز می یابد و زمینه های گوناگون ادبی ، فلسفه ، علوم اجتماعی ، سیاسی ، معماری ، موسیقی و ... را در بر می گیرد .

این وضعیت که گذر انسان از عصر کلاسیک به عصر مدرن را نشان می دهد ، نخست در قرن هجدهم در انگلستان و در آلمان و بعد ها در قرن نوزدهم در فرانسه ، ایتالیا ، اسپانیا و ... ظاهر می شود .

اصطلاح رمانتیک

مکتبی که امروزه به عناون رمانتیسم می شناسیم جلوه های آغازینش در انگلستان و بعدها در آلمان بود. این کلمه در آلمان به مناظر اطلاق می شد . فردریش شلگل اولین کسی است که این اصطلاح را وارد فضای ادبی ساخت . بر اساس تعریف شلگل آن چیزی رمانتیک است که موضوع و محتوایی عاطفی و احساساتی را در شکل و صورتی تخیلی و خلاقانه به تصویر در آورد . با توجه به این تعریف شکسپیر را هم می توان رمانتیک به حساب آورد . ویلهلم برادر فردریش رمانتیک را چیزی بیش از یک سبک جدید ادبی به شمار آورد . گرچه ویژگی خاصی برای فرم و محتوا قائل شد اما آن را به معنی یک شیوه جدید ومدرن تجربه ی واقعیت شمرد .

رمانتیک بعدها تعاریف و معانی بسیاری یافت که به چندی از آن ها در این مجال اشاره می کنیم :

اشتیاق و آرزوی دست یافتن به لایتناهی در درون متناهی ، اشتیاق و آرزوی پدید آوردن ترکیبی از واقعیت و تخیل . در هنر آن چیزی را بیان کردن که در الهیات آن را اشتیاق وحدت وجودی می نامند .       فیرچیلد

بازگشت به طبیعت .     روسو

آزادی خواهی در ادبیات . هوگو

کوششی برای فرار از واقعیت . واترهاوس

عبارت از سلطه ذهن خودآگاه . لوکاس

پیچیدگی ، ابهام و دشواری ها نشان دهنده تعدد رمانتیسم هاست .

تاریخچه رمانتیسم

در قرون وسطی کلمه رمانس بر زبان های بومی و محلی تازه ای دلالت می کرد که از زبان لاتین مشتق شده بودند . صفت رمانتیک برای نخستین بار در انگلیس ( 1650 ) به کار رفته است بعد از آن در فرانسه 1661 و در آلمان در سال 1663 ظهور کرد.

در آغاز این صفت منسوب به رمانس و رمان بود . استفاده از این صفت که در ابتدا معنای مثبتی از آن مد نظر نیست بیان عواطف و احساساتی بود که با دیدگاه عقلانی قرن هفدهم هم خوانی نداشت .

بعدها در انگلیس معنای فراتر از داستان های رمانس وار یافت و بر مناظر طبیعی نیز اطلاق گردید . رمانس در این دوره با نوعی سادگی و صفای طبیعت که همراه با نوعی بی نظمی و تخیل بود ، معنا یافت . آن چه می توان از استنباط کرد این است که در واقع هر چیز رمانتیک محصول نوعی تخیل و خیال ورزی و روحیه نابسامان و آشفته تلقی می شد .

در نیمه دوم قرن هیجدهم همزمان با تحولات فکری رمانس نیز معنای مثبت و ارزش و جایگاه خاص خود را یافت . می توان گفت این امر در واقع زمانی رخ داد که عصر خرد جای خود را به عصر احساس داد .

فردریش شلگل اولین کسی است که این اصطلاح را وارد فضای ادبی ساخت . بر اساس تعریف شلگل آن چیزی رمانتیک است که موضوع و محتوایی عاطفی و احساساتی را در شکل و صورتی تخیلی و خلاقانه به تصویر در آورد . با توجه به این تعریف شکسپیر را هم می توان رمانتیک به حساب آورد .

رمانتیک در آلمان

شکل گیری رمانتیسم به عنوان یک مکتب منسجم و مدون و دارای مبانی فکر و فلسفی خاص در آلمان صورت پذیرفت .این مکتب در سال 1797با محفل یارانی بر گرد برادارن شلگل به اوج رسید .امری که باعث پیشرفت و استقرار سریع رمانتیک در آلمان گردید ضعف دوره روشنگری و کوتاه بودن مدت آن است .تفاوت های رمانتیک در کشورهای مختلف نیست حتی در یک کشور هم تفاوت آن ها مشاهده می شود .

رمانتیک ها در آلمان به دو نسل تقسیم می شوند :

الف رمانتیک های اولیه  : محل استقراراین گروه ابتدا در برلینو بعدها در شهر کوچک ینا بود . هسته اصلی این گروه را برداران شلگل ، فردریش و ویلهلم تشکیل می دادند . این گروه به نام مکتب ینا نیز نامگذاری شده اند. این گروه به یکپارچگی و انسجام خود به عنوان یگ گروه توجهی خاص داشتند . به جز شلگل ها ، واکن رودر ،تیک ، نوالیس نیز در این جمع حضور داشتند شلایر ماخر از اندیشمندان دینی ، شلینگ فیلسوف و بادر فیزیکدان نیز در این گروه عضویت داشتند.این گروه تأکید بسیاری بر تخیل و اعتراض و عصیان در مقابل خردگرایی عصر روشنگری داشتند .

ب – رمانتیک های بزرگ  این گروه که در سال 1805 به تدریج جای رمانتیک های اولیه را می گیرند برخلاف آن ها عمدتا به مباحث نظری توجه داشتند و بیشتر آن ها شاعر یا داستان نویس بودند . آن ها به تدریج از اندیشه های افراطی رمانتیک های اولیه دور شدند و به مسائل عملی و واقع بینانه روی آوردند . این گروه بهترین آثار را در زمینه شعر غنایی و داستان رمانتیک به وجود آوردند .  این گروه به رمانتیک های جوان یا هایدلبرگ نیز شهرت یافتند . از مهمترین افراد این گروه  آیخن دورف ،آرنیم ، برنانتو ، هوفمان ، روکرت  را می توان نام برد.

رمانتیک در انگلیس

آن چنان که آلمانی ها از مکتب رومانتیسم استقبال کردند انگلیسی ها چندان شور و شوقی نشان ندادند . برخی صاحبنظران سروده های وردزورث و کالریج را آغاز رسمی جنبش رمانتیسم در انگلیس دانسته اند .

از چهره های شاخص این مکتب می توان به ویلیام بک ، رابرت ساوثی و بایرون اشاره نمود  از شاخص ترین چهره ها در قلمرو نثر والتر اسکات ، جورج کلاب ، جان کلار ، تامس کمبل ، تامس مور ، ویلیام هزلیت  در خور توجه هستند .

شاعران بزرگ رمانتیک را می توان به دو نسل تقسیم کرد : شاعران گروه اول معروف به شاعران دریاچه  که عبارتند از وردزورث ، کالریج ، ساوثی . و نسل دوم که اعضایی جوان تر اند شلی و کیتس از شاخص ترین آن هستند هم چنین بایرون نیز به این گروه متعلق است . از نظر دیدگاهی وردزورث از گروه اول  به پدیده ها و مضامین عادی و ملموس توجه بیشتری دارد ، در حالی که کالریج شیفته امور خارق العاده است . از گروه دوم شلی مظهر عصیان رمانتیک است وی معتقد به دیدگاهی متکی بر نوعی شهود و ایده الیسم است  از گروه دوم کیتس به خاطرات دوران کودکی و بازگشت به آن توجه دارد.

رمانتیک در فرانسه

جنبش رمانتیسم به معنی دقیق و کامل آن در فرانسه دیرتر از آلمان و انگلیس آغاز شد . چرا که خردگرایی و کلیسای کاتولیک سلطه استواری بر این کشور داشت .

رمانتیسم را می توان به سه نسل تقسیم کرد : نسل اول  افرادی چون فرانسوا ، شاتو بریان ، کنستان ، سناکور و مادام دو استال  را می توان نام برد . در نسل دوم که رملانتیسم وارد مرحله وسیعتری می شود افرادی چون دلاکروا  نقاش و آلفره دو وینیی ، ویکتور هوگو ، آلفونس لامارتین قابل ذکرند . نسل سوم  در این زمان که هنر و ادبیات بیشتر با مسائل اجتماعی درگیر است و شامل همان نویسندگان و شاعران دوره قبل می شود .

در مجموع می توان گفت دوره رمانتیسم به قول فورستر شبیه یک بحران هنری بود . این جنبش با رشد صنعت ، بحران های کارگری و اجتماعی به مسائل اجتماعی روی آورد و بعدها گرایش های نوین مابعد رمانتیکی و رئالیستی به وجود آمد در همین زمان نهضت گرایش هنر برای هنر به وجود آمد .

نتیجه گیری

در مجموع می توان گفت بعد از عصر خرد گرایی و دوران خشک خردورزی  عده ای به احساس و تخیل روی آوردند که می توان آن را عصر احساس نامگذاری کرد . این جنبش که آن را با نام رمانتیسم می شناسیم بیشتر در آلمان رونق یافت  چرا که عصر روشنگری در این کشور ضعیف و کم رنگ بوده است . هم چنین این جنبش در فرانسه دیرتر به وجود آمد چرا که تحت تأثیر اندیشه های خرد گرایی و سلطه کلیسای کاتولیک بود . در نهایت از خصوصیات مهم این جنبش توجه به تخیل ، عاطفه و احساس است .

اکرم نعمت اللهی

بخش ادبیات تبیان