خلوتی رویایی در میانه شهر
میگفت فقط کافی است پایش بهخانه برسد، چنان از سروکولش بالا می رود که بیاوببین. از دختر کوچکش میگفتکه هیچ زمانی برای خلوت کردن با خودش، برایش باقی نگذاشته است. به محض حضورش درخانه شروع میکرد به بازی کردن با دختر کوچکش، تا او خسته شود و به خواب رود، تا شاید آن وقت زمانی برای استراحت وخلوت کردن برایش مهیا شود.
فرد دیگری که آنجا سخنان او را میشنید به تعریف آمد که ای بابا: به محض آنکه سری روی زمین میگذاریم و میخواهیم چند لحظهای استراحت کنیم، از دستگاههای بلندگو صدایی بلند میشود که؛ سیب زمینی پشندی کیلویی چقدر و، سبزی خوردن، قورمه و آش! و از این جور چیزها که نام بردم از بلندگوها صدایش را میشنویم. از طرفی صدای بلندگوی ماشین قبلی هنوز کامل از توی گوشمان بیرون نرفته که، صدای بلندگوی ماشین بعدی در گوشمان فریاد میزند و صحنه پیوسته به جای باقیست.
از گفت و شنود این دو نفر، دیگری هم به وجد میآید و انگیزهای برای تعریف کردن پیدا میکند که؛ ای آقا چشمتان روز بد نبیند، هفته پیش پنجشنبه بود که کار را زودتر از معمول تعطیل میکردم که در خانه باشم و استراحتی و خلوتی داشته باشم، همین که کلید را داخل درب خانه کردم و در باز شد، دیدم همهی فامیل خانه ما جمعند و منتظر من بودند که از راه برسم! سرو صدایی بود که بیا و ببین. بچهها توپ پلاستیکی رو بین خودشان اینطرف و آن طرف میانداختن که توگویی جام جهانی فوتبال رو برگزار میکنند.
شما، بله شما حتمآ از افرادی هستید که خاطراتی در این زمینه دارید وعلاقمندید در این گفتگو شرکت کنید.
واقعیت این است که شهروندان زیادی امروزه نیاز به زمانی برای خلوت کردن با خودشان دارند و زمانی برای تنها بودن یکی از نیازهای آنها شده است که متأسفانه، رویهی روزمرگی شهری امروزه این امکان رو از آنها سلب میکند.
میتوان محیطهایی درشهر برای شهروندان در نظرگرفت که بتوانند برای دقایقی خلوتی رویایی و یا تنهایی به شکل لذت بخش تجربه کنند که آستانه تحریکشان، روزمرگی بالاتر از حد انتظار رود و از این رو به تعادلی بهتر برای زندگی دست یابند
سرو صداهای زیادی از صبح تا به شب که بخواب خواهیم رفت ما را به طرز عجیبی محاصره کردهاند. برخی مواقع این سر و صداها به طوری کاملآ طبیعی و دلچسب برای ما تحریک کننده هستند، مثلآ فرض بفرمایید آنجایی که آن شخص از سروصداو بازیگوشی دختر کوچکش سخن به میان میآورد، یقینآ سرو صدایی لذت بخش برایش بود، هر چند که شاید در ساعات مناسب خودش این تجربه اتفاق نمیافتاد، یعنی وقتی ایشان خسته از کار به خانه برمی گشتند، درست در همین لحظات دخترک حال بازی کردن میداشت.
در بسیاری از مواقع نیز سرو صداهایی که به گوشمان میرسد غیرطبیعی و ناباورانه میآیند و خلوت و تنهایی، آرامش و آسایش ما را از دستانمان میربایند. سرو صداهایی که نه تنها لذت بخش نیستند بلکه، به قول معروف، سوهان روحی برای برخی از آدمهاست.
یکی از تجربیاتی که در یکی از کشورهای اروپایی آزمایش میشد این بود که: دستگاههایی در خیابانها کار گذاشته شده بودند که هرگاه، شهروندی احساس میکرد عصبی است و نیاز به تخلیه عصبانیت خود دارد، با حضور در مقابل آن دستگاه اقدام به خرید وسیلهای شکستنی میکرد وبا شکستن آن شیء در محدوده آن دستگاه، کمی از عصبانیت خودش را اینچنین تخلیه میکرد.
حال به باور این قلم، به جای مستقر کردن چنین دستگاههایی که احتمالاً خیلی طول میکشد تا مسئولین شهری را متقاعد به حضور آن کرد، لااقل میتوان محیطهایی درشهر برای شهروندان در نظرگرفت که بتوانند برای دقایقی خلوتی رویایی و یا تنهایی به شکل لذت بخش تجربه کنند که آستانه تحریکشان، روزمرگی بالاتر از حد انتظار رود و از این رو به تعادلی بهتر برای زندگی دست یابند.
البته ما بین این سر و صداهایی که به صورت طبیعی و غیرطبیعی برای شما دستهبندی کردیم، صداهایی هم هستند که گرچه طبیعی ولیکن به شدت آزار دهنده مینمایند. کمی تأمل نیاز است تا بهترین مثال موجود این نوع سرو صداها را تصور بفرمایید. بله، صدای ویز ویز مگس و وز وز پشهها درست موقعی که به خوابی عمیق فرو میروید، حتمآ این تجربه ناخوشایند تجربه مشترک همهی ماست.
بنا بر آنچه تا به اینجای مقاله برای شما طرح کردیم، چند نوع سرو صدا از شهر و دنیای پیرامون ما شنیده میشود که بدین صورت برای شما عنوان میکنیم:
سرو صداهای طبیعی و ناخوشایند
سرو صداهای طبیعی و خوشایند
سرو صداهای غیرطبیعی و ناخوشایند
سرو صداهای غیر طبیعی و خوشایند
همانطور که متوجه شدید، تا به اینجای کار جز برای قسمت چهارم سرو صداها، برای شما مثالی درخور آن دستهبندی آورده شد.
به عنوان مثال: صدای مگس مزاحم را جزوی از سرو صداهای طبیعی و ناخوشایند دانستیم و صدای کودکانه دختر آن مرد را جزوی از صداهای طبیعی و خوشایند و صدای بلندگوی ماشینی که با فریاد ما را دعوت به خرید میکند را جزوی از صداهای غیرطبیعی و ناخوشایند دانستیم.
صدای غیرطبیعی و خوشایند هم میتواند شنیده شدن یک موسیقی مطلوب و مناسب باشد که مثلآ توسط بلندگوهای رایانهمان به گوشمان میرسد.
به نظر حالا که از این دسته بندی آگاه شدیم بهتر است، برای هر کدام از این انواع سرو صداها برنامهریزی داشته باشیم، که بتوان به تعادلی بهتر برای ادامه زندگی دست یابیم و مهمتر آنکه اولویت را با حذف یا کاستن صداهای ناخوشایند از سطح دنیای پیرامون آغاز کنیم، که فوریت این امر ما را به نتایج با اهمیت و قابل توجهی برساند، انشا الله.
یکی از تجربیاتی که در یکی از کشورهای اروپایی آزمایش میشد این بود که: دستگاههایی در خیابانها کار گذاشته شده بودند که هرگاه، شهروندی احساس میکرد عصبی است و نیاز به تخلیه عصبانیت خود دارد، با حضور در مقابل آن دستگاه اقدام به خرید وسیلهای شکستنی میکرد وبا شکستن آن شیء در محدوده آن دستگاه، کمی از عصبانیت خودش را اینچنین تخلیه میکرد
از مواردی که با قدم زدن در روز ما بین این همه ماشینی که تولید میشود و متوجهش میشویم، سرو صداهای تولیدی اتومبیلها هستند. سر و صداهایی که باید برایش فکری شود، و از این شرایط بدتر سر و صداهایی که تولید شده خود رانندگان گرامی هست! بوق زدنهای بیمورد و مواردی که حتمآ در سطح شهر شنیدهاید و میدانیم که باعث سر و صدای اضافی ناخوشایند در سطح شهر شده است.
همانطور که میدانید انسان توسط حواسی همچون گوش، چشم، بینی، دهان، و حس لامسه به جهان پیرامون خود متصل میشود و اطلاعات حواس است که در محلی تحت عنوان مغز ذخیره و سازماندهی میگردد تا تصمیمات رفتاری آدمی از این مرکز، صادر شود در حالی که به راستی به چه میزان سعی میکنیم که اطلاعات درست و خوشایندی را از راه شنیدن به مغزمان منتقل کنیم؟ سوالی است که باید تکتک ما برایش پاسخ و مسئولین برنامهریزی برای آن داشته باشند!
علی اصغر معبادی بخش اجتماعی تبیان
مقالات مرتبط :