سنگربانان دین
علماى اسلام و رهبران فكرى فرهنگى جامعه اسلامى، مكرر در روایات مورد تعریف و تمجید قرار گرفته و شأن والاى آنان گوشزد شده است، بیان این مقام و منزلت از زبان معصومین (ع) حكایت گر رسالت ویژه و تكلیف حساس و خطیر علما به عنوان مشعل داران حقیقت، سكان داران دین، سنگربانان عقیده و ایمان و پرچمداران هدایت مردم است.
علما ربانی در عصر غیبت، می بایست خلاء حضور امام غایب از دیدگان را به خوبى پر كرده و تداعى كننده حضور آن سرور جهانیان و رفیق شفیق أمت باشند. بر این اساس یكی از وظایف اساسی علما در دوران غیبت، دفاع و حفاظت از دین الهی است كه بعد از تجهیز به علوم و تفقه در دین، باید به حفاظت از آن و تحكیم پایه هاى آن بپردازند.
و در این راستا
اولاً: مبانى دین را با براهین علمى مستحكم نموده و دین را آنگونه كه هست به بشریت معرفى نمایند و
ثانیاً: در مقابل شبهات و القائات شیاطین آخرالزمان به مقابله و روشنگرى برخیزند.
امام هادى(علیه السلام) فرمودند: «اگر نبودند كسانى از علما كه بعد از غیبت قائم ما به او دعوت كنند و بر او دلالت نمایند و از دین او با دلایل خداوند دفاع كنند و بندگان ضعیف خداوند را از دامهاى ابلیس و سركشان او، رها سازند و از شبكه ناصبان خلاص نمایند.
هیچ كس نمى ماند مگر اینكه از دین بر مى گشت ولى اینان هستند كه زمام دلهاى شیعیان ضعیف را به دست مى گیرند همچنان كه ناخداى كشتى سكان آن را در دست دارد، آنان برترین كسان نزد خداى عزوجل مى باشند»(1)
در طول دروان غیبت، طبقهای از علمای اسلام كه در حفظ دین مسئولیت داشته و ایفای نقش نمودهاند، طبقهای بودهاند كه با ابزارهای عقلانی و استدلالی، فلسفی، كلامی و جدلی به حفظ دین اسلام همت نمودهاند،
طبقهای از علما نیز با ایفای نقش در عرصه تبلیغ دین تكاپو كرده و دین اسلام و احكام آن را، در نسلهای مختلف زنده داشتهاند كه كار اینها از دو طبقه فوق سختتر بوده است، چون تمام دستآوردهای طبقات پیشین اعم از مراجع تقلید و محققان و مۆلفان توسط این طبقه به زبان عامیانه و عرفی و كارآمد به مردم منتقل شده است.
اینها مروجین و حافظان شریعت اسلامی بودهاند.
سایر امور مذهبی و ارزشی هم اینگونه بوده است، جزئیات زندگی یك فرد كه در آن نمادهای فرهنگ شیعه به عنوان ارزش مطرح است مانند ـ گفتن بسم الله ـ در آغاز غذا خوردن، دادن سلام و آغاز كردن دیدار و ملاقات با واژه سلام و..... توسط علمای شیعه در فرهنگ مردم جای گرفته است.
بنابراین علمای شیعه به تمام معنا و با تمام همت خویش از دین حفاظت نمودهاند و هویت شیعه را از هر گزندی پاسداری نمودهاند،
هر جا احساس میشد، شبههای نسبت به حریم شیعه و اصول مسلم آن مانند امامت وارد میشود، علما دست به قلم شده و یا زبان به سخن گشاده و گاهی اگر نیاز بوده است دست به سلاح برده و از هویت و اساس دین دفاع نمودهاند.
نمونههای برجسته از این حركتها كه در راستای دفاع و اهتمام برای حفظ دین و دینداری و دین محوری بوده است در تاریخ بیشمار است.(2)
اگر این سلسله از علمای اسلام و شیعه را از صفحه تاریخ اسلام حذف كنیم، و تمام آثار به جای مانده از آنها را نیز حذف كنیم، با خلأ عظیم فكری و فرهنگی روبر خواهیم شد،
و علاوه بر این اگر این تلاشهای بیمنت علمای اسلام از آغاز غیبت كبری تا عصر حاضر نبود، تمام دست آوردهای امامت از بین میرفت، مجاهدتهای شیخ مفید در مقابل دشمنان سرسخت اهل بیت (ع)، مبارزات شهید اول و شهید ثانی و آزار و اذیتهایی كه آنها تحمل كردند و زحمات خواجه نصیر الدین طوسی و زحمات طاقت فرسای علامه حلی و حضورش در دربار ایلخانان و دفاع از ماهیت شیعه و تألیفات گرانسنگ تمام علما كه هر یك از این تألیفات در جای خود یك خلأ اساسی و یك شبهه گسترده را از دامن شیعه زدوده و تشیع را كه میرفت در عرصه تاریخ به نابودی كشیده شود، نجات داده است.
اگر فقدان این همه خدمات فرهنگی را در نظر بگیریم و امروز جامعه خویش را عاری از این ثروتهای غنی فرهنگی و خدمات خالصانه فرض كنیم، جایگاه و وجود علما، در عرصه فرهنگ و تاریخ تشیع برای ما روشن خواهد شد.
علمای تشیع مبارزه با بدعتها و خرافات را در صدر برنامه و سرلوحه زندگی خود قرار داده بودند، چنان كه پیامبر اكرم (ص) میفرماید: «اذا ظهرت البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه. فمن لم یفعل فعلیه...»؛
هر گاه بدعتها در میان امت من ظاهر شود بر عهده عالمان است كه علم خود را آشكار كنند و با بدعتها به مبارزه برخیزند تا مردم از بدعتها آگاهی یافته و اغفال نشوند»(3)
در این روایت بر علمای شیعه واجب شده است كه با بدعتها مبارزه كنند، در راه مبارزه با بدعتها و امر به معروف و نهی از منكر علمای شیعه از جان خویش گذشته و در راه زدودن بدعتها جهاد نموده و حكم جهاد دادهاند.
بحمدالله در عصر كنونی هم، علما و بزرگان شیعه كه از افتخارات مذهب و حافظان شریعت هستند، همچون علمای گذشته، این امانت گرانبهای دین و ارزشهای مقدس و غنی شریعت را كه با رنج و تحمل مشقتهای گذشتگان به آنها رسیده است را با تمام وجود حافظ و نگهبان بوده و با كمال صحت به نسل های آینده خواهند سپرد.
پی نوشتها:
1. سید محمد تقى موسوى اصفهانى، مكیال المكارم، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، ج 2، ص 393.
2. محمدباقر موسوی خوانساری ، روضات الجنات، تهران، انتشارات دار الاسلامیه
3. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، تهران، اسلامیه، ج 2، ص 72
منابع:
قرآن کریم
بحارالانوار
تهیه و فراوری: حق دوست، گروه حوزه علمیه تبیان