روش برخورد با جاهلان در قرآن
با استناد به كلمات حیات بخش و نورانی امیر المۆمنین علی ـ علیه السّلام ـ درباره حقیقت جهل، مقدّمهای را ذكر میكنیم.
قال علی ـ علیه السّلام ـ : «الجاهل من جهل قدره».[1] «جاهل به كسی گفته میشود كه نسبت به خودش معرفت نداشته باشد و خود را نشناخته باشد و از قدر و ارزش خود مطّلع نباشد». در جای دیگر حضرت میفرماید: «الجاهل من جهل امره»،[2] «جاهل و نادان كسی است كه نسبت به تكالیف و اَوامری كه متوجّه اوست، آگاه نباشد به عبارت دیگر به مسئولیت خود آگاهی و اطلاع نداشته باشد.
در جای دیگر فرمود: «الجاهل من اطاع هواه فی معصیة ربه».[3] «بی خبر و نادان كسی است كه مطیع هوای نفس خود باشد و معصیت پروردگار را مرتكب شود و نافرمانی خداوند را بنماید»، و همچنین فرمود: «الجاهل من یعتمد علی أمله و یقصر فی عمله».[4] «كسی كه اعتماد بر آرزوهای خود كند، ولی عمل او كم و ناقص باشد به شخصی كه این خصوصیات را داشته باشد، جاهل گفته میشود و این شخص از واقعیتهای زندگی غافل و بی خبر خواهد ماند. نتیجة روایتهای فوق این است كه جاهل واقعی كسی است كه ارزش واقعی خود را نشناسد و به تكالیفی كه بر عهدهاش گذاشتهاند، نا آگاه باشد و به خاطر اطاعت هوای نفس از اطاعت خداوند دور بماند و همچنین به آرزوهای طولانی خود دل بسته، اعمال خود را ناقص كرده باشد به چنین شخصی جاهل واقعی گفته میشود.
روش برخورد با جاهلان در قرآن
در قرآن كریم روشهای مختلفی برای برخورد با افراد جاهل و بی خرد بیان شده است. در یك آیه از قرآن، خداوند فرمود: «هنگامیكه شخص جاهلی با شما برخورد كرد و شما را با تندی خطاب كرد شما با سلامت و صبر و بردباری با او رفتار كنید»، «و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً».[5] دربارة این آیه تفسیرهای گوناگونی بیان شده است، یكی از آن تفاسیر؛ تفسیر نمونه است كه میفرماید: «و هنگامی كه جاهلان آنها را مورد خطاب قرار میدهند و به جهل و جدال و سخنان زشت میپردازند در پاسخ آنها (سلام) میگویند. سلامی كه نشانه بی اعتنایی توأم با بزرگواری است، نه ناشی از ضعف، سلامی كه ناشی از عدم مقابله به مثل در برابر جاهلان و سبك مغزان است سلام و وداع گفتن با سخنان بی رویه آنها است، نه سلام تحیّت كه نشانه محبت و پیوند و دوستی است، خلاصه سلامی كه نشانه حلم و بردباری و بزرگواری است».[6] در این آیه اشاره به حلم و بردباری در برابر جاهلان شده كه یكی از ویژهگیهای مهم برای مقابله با افراد نادان است و همین باعث خواهد شد كه آنها بر جهل و نادانی خود پی برده و از لجاجت دست بكشند تا زمینهای برای قبول حقایق و هدایت آنها بشود، در تأیید این مطلب «كه اگر در برابر دشنام و ناسزای جاهلان و بی خردان بردباری نشان دهیم و با بزرگواری از گناهانشان چشم پوشی كنیم، باعث خواهد شد كه آنها به هدایت برسند و از لجاجت دست بكشند» آیه 34 فصلت است كه میفرماید:
«وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَكَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ».
و به وسیله حق باطل را دفع كن و با حلم و مدارا جهل و خشونت را و با عفو و گذشت به مقابله با خشونتها بر خیز و هرگز بدی را با بدی و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی كه این روش انتقام جویان است و موجب لجاجت و سرسختی مُنحرفان میگردد و در پایان آیه به فلسفه عمیق این برنامه در یك جمله كوتاه اشاره كرده، میفرماید: «نتیجه این كار آن خواهد شد كه دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صمیمی شوند
«هرگز نیكی و بدی یكسان نیست، بدی را با نیكی دفع كن تا دشمنان سر سخت همچون دوستان گرم و صمیمی شوند»
در تفیسر نمونه در ذیل این آیه میفرماید: «و به وسیله حق باطل را دفع كن و با حلم و مدارا جهل و خشونت را و با عفو و گذشت به مقابله با خشونتها بر خیز و هرگز بدی را با بدی و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی كه این روش انتقام جویان است و موجب لجاجت و سرسختی مُنحرفان میگردد و در پایان آیه به فلسفه عمیق این برنامه در یك جمله كوتاه اشاره كرده، میفرماید: «نتیجه این كار آن خواهد شد كه دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صمیمی شوند».[7]
مفاهیم گوناگونی كه از آیات استفاده میشود نشانگر این است كه مراحل جهل مختلف است در یك درجه از جهل با برخورد صحیح و مسالمت آمیز، باعث اصلاح و بیداری و آگاهی طرف میشود، ولی مرحلة مهم و خطرناك آن است كه با برخورد مسالمت آمیز قابل اصلاح نیست و ممكن است خود انسان گرفتار آثار سوء آن شود و لذا باید از آنها اعراض و دوری جست در آیة بعد به این قسم از نوع جهل اشاره دارد كه میفرماید: «خذ العفو وامر بالعرف و اعرض عن الجاهلین».[8] «با آنها مدارا كن و عذرشان را بپذیر و به نیكیها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان (و با آنها ستیزه مكن)».
از ویژهگیهای مهم برای مقابله با افراد نادان است و همین باعث خواهد شد كه آنها بر جهل و نادانی خود پی برده و از لجاجت دست بكشند تا زمینهای برای قبول حقایق و هدایت آنها بشود، در تأیید این مطلب «كه اگر در برابر دشنام و ناسزای جاهلان و بی خردان بردباری نشان دهیم و با بزرگواری از گناهانشان چشم پوشی كنیم، باعث خواهد شد كه آنها به هدایت برسند و از لجاجت دست بكشند
در تفسیر انوار درخشان میفرماید: «از جمله سیره و روش اهل ایمان آن است كه به رفتار ناسزای مردم بی خرد و به گفتار هتك آمیز آنان توّجه ننماید و نادیده بگیرد و از اعتراض و سرزنش به آنها صرف نظر كند و چنانچه در مقام معارضه و یا دفاع از خود برآید، ناگزیر است كه با رفتار بیهوده و گفتار جاهلانه اقدام نماید.[9] تفسیر نمونه درباره آیة فوق میفرماید: «اعرض عن الجهلین». یعنی این كه، «از جاهلان روی بگردان و با آنها ستیزه مكن»، رهبران و مبلّغان در مسیر خود با افراد متعصّب، لجوج، جاهل و بی خبر و افرادی كه از سطح فكر و اخلاق آنها بسیار پائینتراند، روبهرو میشوند، از آنها دشنام میشنوند و. . . راه پیروزی بر این مشكل گلآویز شدن با جاهلان نیست، بلكه بهترین راه تحمّل، حوصله و نادیده گرفتن اینگونه كارها است.[10] آیات در این زمینه بسیار است[11] و به همین مختصر بسنده شد. نكتهای كه در اینجا قابل ملاحظه میباشد این است كه آیاتی را كه در بالا ذكر كردیم اختصاص به امر به معروف و هدایت ندارد بلكه مطلق برخورد با افراد است چه در مقام امر به معروف و نهی از منكر باشد و چه غیر آن.
پی نوشت ها :
[1] . تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحكم، قم، دفتر تبلیغات، 1366 هـ . ش، ص 73.
[2] . همان.
[3] . همان.
[4] . همان.
[5] . فرقان/ 63.
[6] . مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلامیه، ج 15، ص 149.
[7] . همان، ج20، ص280.
[8] . اعراف/ 199.
[9] . الحسینی الهمدانی، سید محمد، قم، انتشارات انوار درخشان، كتابفروشی لطفی، ج 7، ص 203.
[10] . تفسیر نمونه، ج 7، ص64.
[11]. ر.ک: قصص/55، مومنون/96.
بخش قرآن تبیان
منبع :اندیشه قم