تبیان، دستیار زندگی
چیزى که در دسترس انسان باشد و هر زمان بخواهد به آن برسد، نه براى ذخیره کردن آن دست و پا مى‌زند، نه به علّت ازدست دادنش اضطراب دارد و اى بسا با بى‌اعتنایى به آن نگاه کند و حتى گاه از آن سیر و ملول شود؛ ولى به عکس، چیزى که در دسترس او نیست یا به زحمت پیدا م
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از هر چه منع شویم حریص می شویم؟!


بنی آدم یک روحیه ای دارد که منفعت طلب است برای آنچه که ندارد حرص می زند خود را به در و دیوار می زند تا به آن برسد ، ممکن است برای این رسیدن هر کاری بکند ،از حق خوری و دزدی و دروغ و رشوه و جان و سلامتی اش هم تماما مایه بگذارد ....

طمع

تجربه ثابت کرده است که بسیاری ازآنچه انسان ها در طلب آن حیرانند به محض اینکه آن را به دست می آورند نسبت به آن بی میل و بی رغبت می شوند و در دل با خود نجوا می کنند که "همین" .

این انفاق برای بسیاری از ما افتاده است و آن را تجربه کرده ایم ، مخصوصا اگر آنچه را که طالبش بوده ایم دور از دسترس ما باشد مثلا اشیاء گران قیمت حسرت های عمیق تری بر دل ما می گذارد چون تصور می کنیم هرگز به آن نمی رسیم .

اما اگر به آن برسیم درست است که داشتنش ما را ناراحت نمی کند اما می بینیم که داشتن و نداشتن آن چندان تفاوتی ندارد ،و در  اینجا آن حرص زدن ما از بین می رود .

البته حرص و طمع رذیله ایست که اگر در جان کسی ریشه دواند تنها خاک گور او را از دنیا سیر خواهد کرد در غیر این صورت هر چه داشته باشد بیشتر می خواهد ،مثل بسیاری از ثروتمندان و قدرت طلبان دنیا که به خوبی خوی خود را نشان داده اند و برای هر چه بیشتر داشتن و از دست هم قاپیدن مدام به همدیگر چنگ و دندان نشان می دهند .

در این میان نکته ای باریکتر از مو هست که بسیاری از فرصت طلبان به خوبی از آن به نفع خود استفاده می کنند .

امام علی علیه السلام به واسطه علم لدنی خود این نکته را دریافته به ما تذکر می دهند باشد که در شئون مختلف به کار گیریم عمر در هوس ها و حسرت های پوچ و تو خالی نگذرانیم.

امام (علیه السلام) فرمود : إِذَا کَثُرَتِ آلْمَقْدِرَةُ قَلَّتِ الشَّهْوَةُ  ؛ هنگامى که قدرت بر چیزى فزونى یابد علاقه به آن کم مى‌شود.(مصادر نهج‌البلاغه، ج 4، ص 190، عیون الحکم و المواع1 ص 115)

با افزایش قدرت، حرص کم مى‌شود !

امام (علیه السلام) در این گفتار حکیمانه به یک نکته روانى اشاره مى‌کند که در زندگى انسان، سرنوشت‌ساز است، مى‌فرماید: «هنگامى که قدرت بر چیزى فزونى یابد علاقه به آن کم مى‌شود.»

نباید فراموش کرد که فرمایش حضرت امیر المۆمنین سلام الله علیه یک اصل کلی است و در ابعاد مختلف خود را نشان می دهد، چرا که ما انسان ها علاوه بر مادیات به خیلی چیزهای دیگر هم تمایل شدید داریم مثلا داشتن قدرت ،شهرت، زیبایی و جذابیت اما یادمان باشد این ها هم مثل خیلی از چیزهایی که زمانی برایمان رۆیا بود و در حال حاضر وبال گردنمان شده ، با به دست آوردنشان نه تنها به آرامش نمی رسیم بلکه باعث دلزدگیمان هم بشود

به گفته مرحوم «کمره‌اى» در منهاج‌البراعة این گفتار حکیمانه از یک اصل روانى معروف سرچشمه مى‌گیرد که مى‌گوید: «الإنْسانُ حَریصٌ عَلى ما مُنِعَ؛ انسان نسبت به چیزى که براى او ممنوع شده حرص فراوان دارد»

دلیل آن هم روشن است؛ چیزى که در دسترس انسان باشد و هر زمان بخواهد به آن برسد، نه براى ذخیره کردن آن دست و پا مى‌زند، نه به علّت ازدست دادنش اضطراب دارد و اى بسا با بى‌اعتنایى به آن نگاه کند و حتى گاه از آن سیر و ملول شود؛ ولى به عکس، چیزى که در دسترس او نیست یا به زحمت پیدا مى‌شود به آن علاقه نشان مى‌دهد و گاه اصرار دارد بیش از مقدار حاجت خود از آن ذخیره کند.

به همین دلیل هنگامى که چیزى از مواد غذایى کم مى‌شود، مردم به فروشگاه‌ها هجوم مى‌برند و هرکس چند برابر نیازش خریدارى مى‌کند و براثر آن، نوعى قحطى مصنوعى حاصل مى‌گردد. در این‌گونه موارد اگر مدیران جامعه فروشگاه‌هایى را ـ هرچند به‌طور موقت ـ پر از مواد مذکور کنند هجوم براى خریدن فرو مى‌نشیند و مردم تنها به مقدار حاجت روزانه از آن تهیه مى‌کنند و بازار، کساد مى‌شود.

احتکار

نیز به همین دلیل است که بازرگانان سودجو در عرصه داخلى و بین‌المللى براى این‌که متاع خود را به قیمت‌هاى گزاف بفروشند، موقتا جلوى توزیع آن را گرفته و گاه افرادى را به بازار مى‌فرستند که هرچه در بازار هست خریدارى کنند و به این ترتیب قحطى مصنوعى ایجاد کنند و سپس اجناس خود را به‌تدریج به بازار مى‌فرستند تا به قیمت گزاف بفروشند.

یکى از دلایل تحریم احتکار در اسلام نیز همین است که ایجاد گرانى مصنوعى مى‌کند و مردم را در وحشت فرو مى‌برد و سبب تحریک حرص مردم مى‌شود که بیش از نیاز خود مطالبه مى‌کنند و قحطى کاذب جدیدى به وجود مى‌آورند.

مدیران جامعه باید از این نکته بهره‌گیرى کنند و همیشه مقدار قابل توجهى از مواد غذایى و سایر مواد مورد نیاز را در بازار حاضر سازند تا مردم بر تهیه نیازهاى خود در کوتاه‌مدّت و درازمدّت احساس توانایى کنند و مصداق «کَثُرَتِ الْمَقْدِرَةُ» شود که نتیجه آن، احساس بى‌نیازى و مصداق «قَلَّتِ الشَّهْوَةُ» است؛ درست، کارى که سودجویان و تولیدکنندگان بازار سیاه از ضد آن بهره‌گیرى مى‌کنند و از این طریق سودهای باورنکردنی به   ناحق جیب می زنند.

هنگامى که چیزى از مواد غذایى کم مى‌شود، مردم به فروشگاه‌ها هجوم مى‌برند و هرکس چند برابر نیازش خریدارى مى‌کند و براثر آن، نوعى قحطى مصنوعى حاصل مى‌گردد. در این‌گونه موارد اگر مدیران جامعه فروشگاه‌هایى را ـ هرچند به‌طور موقت ـ پر از مواد مذکور کنند هجوم براى خریدن فرو مى‌نشیند و مردم تنها به مقدار حاجت روزانه از آن تهیه مى‌کنند و بازار، کساد مى‌شود

یک نکته مهم :

نباید فراموش کرد که فرمایش حضرت امیر المۆمنین سلام الله علیه یک اصل کلی است و در ابعاد مختلف خود را نشان می دهد، چرا که ما انسان ها  علاوه بر مادیات به خیلی چیزهای دیگر هم تمایل شدید داریم مثلا داشتن قدرت ،شهرت، زیبایی و جذابیت اما یادمان باشد این ها هم مثل خیلی از چیزهایی که زمانی برایمان رۆیا بود و در حال حاضر وبال گردنمان شده ، با به دست آوردنشان نه تنها به آرامش نمی رسیم بلکه باعث دلزدگیمان هم بشود.

بعضی ها از این فرمایش مولا تفسیر سوئی می کنند که اگر اینطور است باید در تلاش باشیم به خواسته های نفسمان برسیم تا بتوانیم کنترلش کنیم ،این یک برداشت التقاطی و مادی گرایانه است .

مثلا مردانی هستند که در مقابل زنان بسیار آسیب پذیرند و اینها نمی توانند ادعا کنند با بیشتر دمخور شدن با زنان از آن ها دلزده می شوند بلکه این مسأله برای اینها نتیجه عکس می دهد،و در مسائل شهوانی هر چه بیشتر پرداختن به آن شخص را حریص تر می کند ،راه تعادل را خداوند نشان داده است و بقیه بهانه است.

فرآوری :محمدی     

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع : پیام امام امیرالمۆمنین(علیه السلام) جلد 14

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.