تبیان، دستیار زندگی
آیه «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوك فاستغفروالله» دلالت مى كند كه دعا نزد قبر پیامبر (صلى الله علیه وآله) رحجان دارد; چون كلمه «جآؤوك»، هم شامل حیات حضرت مى شود و هم شامل ممات آن حضرت و حرمت و احترام پیامبر (صلى الله علیه وآله) پس از درگذشت او، بسان احترا
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حامد حسینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دعا و نماز در کنار قبور حرام است !

وهابیت


از جمله مطالبى كه در كتابهاى وهابیان، مورد بحث و گفتگو قرار گرفته، مسأله نماز گزاردن، خواندن دعا نزد قبور اولیا می باشد. وهابیت با تاسی به آراء و افکار ابن تیمیه حرانی و شاگردان وی، در مقابل بسیاری از سنت های دینی و اسلامی که از دیرباز تا کنون، در میان امت اسلامی رواج داشته ، موضع گیریهای شدید داشته و برای استناد و استدلال به مدعای خویش با تحریف تاریخ سیره پیامبر گرامی و صحابه ایشان، آنان را گواه افکار پلید و عقاید شوم خویش قرا می دهند، در حالیکه دست درازی به تحریف تاریخ صدر اسلام، یکی از بزرگترین جنایات، و خیانتهایی است که می توان به امت اسلامی روا داشت، که وهابیت در این راستا از هیچ کوششی مضایقه ننموده است.


این گفتار را  به بررسی و تحلیل یکی از  اشکالاتی که وهابیت تحت عنوان «نماز و دعا در کنار قبور» مطرح ساخته، و از آن به عنوان  بهانه ا ی جهت ایراد اتهام شرک یاد می کنند، اختصاص داده؛ و بی اساس بودن اندیشه وهابیت را در ذیل این مساله به اثبات می رسانیم.

طرح اشکال وهابیت پیرامون دعا و نماز در کنار قبور

وهابیت به دلیل عدم شناخت صحیح  تمایز میان توحید و شرک ، در درک مفهوم این دو واژه و حمل مصادیق آن، دچار افراط و تفریط می شوند. این قبض و بسط نا متعارف در فتاوای وهابیان گویای نوعی وسواس فکری برآمده از عدم تحلیل صحیح  می باشد ، که هر از گاهی در تعریف یک فرع فقهی، و یا یک مساله اعتقادی خود را نشان می دهد.از جمله اینکه وهابیان کورکورانه و بدون بررسی دقیق و متقن آیات و روایات، و سیره پیامبر و صحابه، مساله ای مانند دعا و نماز در کنار قبور را دستاویز بهانه جوییهای خود نسبت به امت اسلامی قرار داده ، و از آن به عنوان حربه ای برای تثبیت حقانیت خویش و محکومیت عقیده دیگر فرق اسلامی بهره می جویند.

چنانکه پایه گذار این مكتب (وهابیت) در رساله «زیارة القبور» مى نویسد:

«لم یَذْكُر أحَدٌ مِنَ أئِمةِ السَّلَف اَنّ الصَّلاةَ عنْدَ القُبُورِ وَفی مشاهِدِها مُستَحَبَّةٌ، ولا اَنّ الصَّلاةَ والدُعاء هَناكَ أفضلُ، بَلْ اتَّفَقُوا كُلُّهُم عَلى اَنّ الصَّلاةَ فَی الْمَساجِدِ وَالبُیُوتِ أفْضَلُ مِنْها عِنْد قُبُورِ الأولیاء وَالصّالِحینَ.»(1)

«هیچ كس از پیشوایان گذشته، نگفته است كه نماز نزد قبور و مشاهد اولیا مستحب است و نیز نگفته اند كه نماز و دعا در آنجا افضل از جاى دیگر است بلكه همگى اتفاق نظر دارند كه نماز در مساجد و خانه ها افضل از برگزارى آنها در نزد قبور اولیا و صالحان است

وی در دفاع از این  نظریه به زعم خویش، به سیره صحابه اشاره نموده و می گوید: « صحابه عادتشان بر این بود هنگامی كه كنار قبر پیامبر ( صلّی الله علیه وآله ) می آمدند ، بر او سلام می دادند ؛ ولی هنگامی كه می خواستند دعا كنند ، رو به قبر شریف دعا نمی كردند ؛ بلكه از قبر منحرف شده و رو به قبله دعا می نمودند ، مانند سایر بقعه ها . از همین رو هیچ یك از ائمه سلف ذكر نكرده اند كه نماز ، كنار قبور و در مشاهد مستحب و افضل است ؛ بلكه همه اتفاق نظر نموده اند بر این كه نماز در مساجد و خانه ها ، افضل از كنار قبور انبیا و صالحین است » . ( 2 )

آیه «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاۆوك فاستغفروالله» دلالت مى كند كه دعا نزد قبر پیامبر (صلى الله علیه وآله) رحجان دارد; چون كلمه «جآۆوك»، هم شامل حیات حضرت مى شود و هم شامل ممات آن حضرت و حرمت و احترام پیامبر (صلى الله علیه وآله) پس از درگذشت او، بسان احترام او در حال حیات است

در نهایت عجز ، وی در ارائه منطق مستدل ،سر به پرخاش و خشونت گذارده و می گوید: هر كس گمان برد كه نماز و دعا و ذكر در مشاهد ، افضل از مساجد می باشد ، چنین كسی كافر است . ( 3 )

ابن قیم جوزی نیز که شاگرد فکری ابن تیمیه است با تاسی به کلام استادش می گوید : « پیامبر ( صلّی الله علیه وآله ) نهی كرده از نماز خواندن در كنار قبور ، ولی اكثر مردم در كنار قبور نماز می خوانند . . . » . ( 4 )

همچنین در پاسخ پرسشى، منسوب به علماى مدینه مى خوانیم:

«امّا التَوجُّه إلى حُجرَةِ النَّبِى ـ ص ـ عِندَ الدُّعاءِ فَالأولى مَنعُهُ كَما هُوَ مَعْرُوفٌ مِنْ معتَبراتِ كُتب الْمذهبِ وَلأنَّ أفْضَلَ الجهات، جَهَةُ القِبْلةِ» «توجه و رو به قبر پیامبر ایستادن در هنگام دعا، بهترین منع آن است و معروف در كتابهاى معتبر، ممنوعیت آن مى باشد، و بهترین جهت، سمتِ قبله است

این مسأله به مرور زمان، از مرحله «ممنوعیت» به مرحله، «شرك» رسیده است، و هم اكنون در میان آنان چنین كارى رنگ شرك دارد. و انجام دهنده آن مشرك شمرده مى شود.

بقیع

پاسخ به وهابیت:زیارت قبور عین توحید است

پیش از این گذشت ،که شواهد تاریخی از آیات قرآن،روایات ،احکام، و سیره مسلمین گویای اینست که مدفن پیامران و صالحان متبرک و مقدس است و به دلیل اینکه مدفن صلحا، یکی از مهمترین آثار به جای مانده از ایشان محسوب می شود، نماز گزاردن و دعا کردن در آن اماکن شریف ، دارای منزلتی خاص بوده و به اجابت نزدیکتر است.در این بخش از گفتار به ذکر دلائلی از این دست خواهیم پرداخت که عیار و پاسخ خوبی برای پوچی و بیهودگی سخن وهابیان خواهد بود

1-       عموم روایتى كه مى گوید نماز و دعا در هر مكانى جایز است، دلالت مى كند بر اینكه پس نماز و دعا نزد قبر پیامبر (صلى الله علیه وآله) و قبور انبیا و صالحان نیز جایز است; لذا حكم به جواز، به جهت آن عمومات و اطلاقات است.

2-       آنچه كه از دین فهمیده مى شود، این است كه نماز و دعا ـ و حتى مطلق عبادات ـ در هر مكانى كه شرف و احترامش از شرع رسیده باشد، رجحان دارد. از طرفى شرف هر مكانى به كسى است كه در آن مكان قرار دارد و شرف و احترام قبر به آن جسد مبارك و پاكى است كه در آن جاى گرفته است. آیا از نظر شرع قبر پیامبر (صلى الله علیه وآله) شرفى ندارد؟!

3-       آیه «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاۆوك فاستغفروالله» دلالت مى كند كه دعا نزد قبر پیامبر (صلى الله علیه وآله) رحجان دارد; چون كلمه «جآۆوك»، هم شامل حیات حضرت مى شود و هم شامل ممات آن حضرت و حرمت و احترام پیامبر (صلى الله علیه وآله) پس از درگذشت او، بسان احترام او در حال حیات است. امام مالك در برخورد با منصور، به این نكته تصریح كرده است.(5)

چنانکه شمس الدین جرزى مى گوید: اگر دعا نزد قبر نبى (صلى الله علیه وآله) مستجاب نشود، پس در كدامین مكان به استجابت خواهد رسید؟!

4-       سیره حضرت فاطمه (علیها السلام)  بر خلاف رأى وهابیّت است. او قبر عمویش حمزه را در هر روز جمعه زیارت مى كرد و در كنار آن نماز مى گزارد و گریه مى كرد.(6)

حاكم درباره این روایت مى گوید: راویان این حدیث تا آخر، افرادى ثقه اند و من درباره احادیثى كه تشویق به زیارت قبور مى نمود، عمیقاً جست و جو كردم تا مشاركتى در امر ترغیب به زیارت قبور داشته باشم (و ثوابى برایم منظور گردد). انسان فرو مایه باید بداند كه زیارت قبور، سنتى حتمى است و باید توجه كرد كه حمزه (علیه السلام) در سال سوم هجرى شهید شد و پیامبر (صلى الله علیه وآله) در سال یازدهم هجرى از دنیا رفت و فاطمه (علیها السلام) در این فاصله (مدت هفت سال) هر روز جمعه مدینه را ترك مى كرد و به احد مى رفت و قبر حمزه را زیارت مى كرد. این عمل در منظر رسول خدا (صلى الله علیه وآله) بود و او از عمل فاطمه (علیها السلام) نهى نفرمود. فاطمه (علیها السلام) بعد از پدرش ـ بنا بر قول اهل سنت ـ(7) شش ماه زندگى نمود و در این مدت كوتاه نیز به زیارت قبر حمزه مى رفت و عملش در دید صحابه و حضرت على بن ابیطالب (علیه السلام) بود و آنان او را از این عمل نهى نكرده اند. در روایتى آمده است: حضرت صدیقه طاهره (علیها السلام) قبور شهداى احد را هر دو روز و سه روز زیارت مى كرد و در آنجا نماز مى گزارد و دعا و گریه مى كرد.(8)

آیا سنت پیامبر (صلى الله علیه وآله) بر فاطمه (علیه السلام) ـ كه خداوند با خشنودى او، خشنود مى شود و به غضب او غضبناك مى گردد ـ(9)مخفى بود؟ آیا زیارت قبورى كه انجام مى داد، مخالف با سنت رسول خدا (علیه السلام) بود؟ آیا این امر واقعاً بر ابن تیمیّه مخفى ماند، تا جرأت كند و مدّعى شود: احدى از پیشوایان گذشته نگفته اند: نماز نزد قبور و مشاهد مستحب  است؟!(10)

5-  سیره مسلمین از زمان رسول خدا (صلى الله علیه وآله) تاكنون بر این امر بوده كه به دعا و نماز نزد قبور صالحان و مومنان مى پرداختند(11); مانند عمل عمر بن خطاب: طبرى مى گوید: وقتى عمر با اصحابش براى انجام حج، خارج شد، پیرمردى به او استغاثه كرد. وقتى عمر از حج برمى گشت در منزلگاه (ابواء) از آن پیرمرد خبر گرفت و فهمید كه آن پیرمرد درگذشته است، طبرى گوید: گویا عمر را مى بینم وقتى این خبر را شنید از جاى برخاست و با گامهاى بلند به سوى قبر رفت سپس نماز بر او گزارد و قبر را در آغوش گرفت و گریست.(12)

مدفن پیامران و صالحان متبرک و مقدس است و به دلیل اینکه مدفن صلحا، یکی از مهمترین آثار به جای مانده از ایشان محسوب می شود، نماز گزاردن و دعا کردن در آن اماکن شریف ، دارای منزلتی خاص بوده و به اجابت نزدیکتر است

عمل امام شافعى: وى مى گوید: من به ابى حنیفه تبرك مى جویم وقتى حاجتى بر من عارض مى گردد، دو ركعت نماز خوانده نزد قبرش مى آیم و در كنار قبر او از خداوند حاجتم را مى خواهم.(13)

قبر معروف كرخى: از زهرى نقل شده است: نزد قبر معروف كرخى برآورده شدن حاجت ها تجربه شده است و نیز گفته شده كه هر كس در كنار قبرش صدبار «قل هو الله احد» بخواند و از خداوند حاجتش را بخواهد، حاجتش را برآورده مى كند.(14)

ذهبى نیز معترف است: دعاى انسان درمانده، نزد آن قبر به استجابت مى رسد ; چون دعا نزد بقعه هاى مبارك اجابت  مى شود.(15)

چنانکه احمد بن فتح گوید: از بشر (تابعى بزرگوار) در مورد معروف كرخى پرسید، فرمود: واى... هر كس مى خواهد، خداوند حاجتش را برآورده كند، نزد قبر وى آید و دعا نماید; چرا كه این دعا ـ انشاء الله ـ به اجابت مى رسد.(16)

از ابن سعد نقل شده است: از قبر معروف كرخى طلب باران مى شود و قبرش آشكار و مردم شب و روز به زیارت او  مى آیند.(17)

سبط ابن جوزى از اساتید خود در بغداد شنید كه عون الدین مى گفت: علت اینكه من ریاست خزانه دارى را گرفتم این بود: زندگى بر من سخت شد به طورى كه چند روزى نان هم نداشتیم كه بخوریم. برخى از افراد خانواده ام گفتند كه نزد قبر معروف كرخى برو و از خداوند در كنار قبرش مسألت بنماى چون دعا نزد قبرش اجابت مى شود.(18) وى مى گوید: من به طرف قبر معروف رفته و در آنجا نماز خواندم و دعا نمودم. سپس از آنجا خارج شدم و قصد شهر بغداد نمودم تا به قطفتا(19) بروم....در بین راه مسجدى متروك دیدم، داخل آن شدم تا دو ركعت نماز بخوانم. در مسجد بیمارى دیدم كه روى حصیرى دراز كشیده است. كنار سرش نشستم و گفتم: چه مى خواهى؟ گفت: گلابى، به طرف مغازه بقالى رفتم و پیش بند خود را نزد صاحب مغازه گرو گذاشته و از او دو عدد گلابى و یك سیب گرفتم و نزد او آوردم. وى از گلابى خورد. سپس گفت: درب مسجد را ببند، همین كار را كردم. سپس از روى حصیر برخاست و گفت: اینجا را حفر كن من هم آنجا را كندم كه ناگهان كوزه اى مشاهده كردم. به من گفت: این كوزه را بگیر كه تو بدان سزاوارترى. به او گفتم: آیا وارثى ندارى؟ گفت: نه. من یك برادرى داشتم و سال ها او را ندیده ام و به من خبر دادند كه او مرده است و ما اهل محله رصافه هستیم.... همین طور با من صحبت مى كرد تا اینكه جان به جان آفرین تسلیم كرد. پس او را غسل و كفن نموده، دفن كردم...سپس به دارالخلیفه رفتم و نامه اى نوشتم و به واسطه آن نامه، سرپرستى خزانه به من واگذار شد و بعد قدم به قدم تا درجه وزارت پیش رفتم.(20)

بقیع

قبر شافعى: جرزى گوید: دعا نزد قبرش اجابت  مى شود.(21)

قبر بكاربكراوى حنفى (م 270 هـ): وى در قرافه دفن گردید و قبرش مشهور و مكان زیارتى است . مردم بدان تبرك مى جویند و گفته شده است: دعا نزد قبرش مستجاب  مى شود.(22)

قبر حافظ عامرى (م 403 هـ): شب ها مردم به قبرش روى مى آورند و براى او قرآن مى خوانند و در حقش دعا  مى كنند.(23)

قبر ابوبكر اصفهانى (م 406 هـ): وى در حیره (از نواحى نیشابور) دفن گردید و بارگاهش در آنجا آشكار و مكان زیارتى است از قبر او استسقا مى شود و دعا در آنجا مستجاب مى گردد.(24)

قبر سیده نفیسه: وى دختر ابى محمد، حسن بن زید است. ابن خلكان مى گوید: وى در درب السباع [در مصر] دفن گردید، نزد قبرش اجابت دعا معروف و تجربه گردیده است. خداوند از او خشنود باشد.(25)

قبر نصر بن ابراهیم مقدسى (م 490 هـ) وى شیخ شافعیّه است كه نووى مى گوید: ما از شیوخ شنیده ایم كه دعا در روز شنبه نزد قبر او به اجابت مى رسد.(26)

قبر ابى الحسن المصرى: وى فقیه شافعیه مى باشد كه در سال 492 درگذشت. ابن الانماطى گوید: قبرش در قرافه است كه اجابت دعا نزد آن معروف است.(27)

قبر قاسم بن فیره شاطبى (م 590 هـ): وى در قرافه دفن گردید و قبرش مشهور و معروف است. صاحب  طبقات  القراء مى گوید: من آن قبر را بارها زیارت كردم; برخى از دوستان من پیشنهاد دادند كه نزد قبرش بروم و من اجابت دعا را نزد قبرش دیدم.(28)

قبر ابن جوزى (م 597 هـ): ذهبى مى گوید: مردم شب هاى ماه رمضان را در كنار قبر او مى گذرانند و در آنجا با استفاده از شمع و چراغ ها، ختم قرآن زیادى مى دهند.(29)

6-  سیوطى در نقل و شرح ماجرای معراج پیامبر گرامی اسلام  مى گوید: از پیامبر (صلى الله علیه وآله) چنین روایت شده است: «من سوار مركب شدم، در حالى كه جبرئیل همراه من بود و شبانه راه مى پیمودیم. جبرئیل گفت: پایین بیا و نماز بخوان. من این كار را انجام دادم، پس جبرئیل گفت: آیا مى دانى در كجا نماز خواندى؟ تو در طیبه(30) نماز خواندى كه مهاجرت تو به آنجا صورت مى گیرد... حركت كردیم سپس گفت: پایین بیا و نماز بخوان. من این كار را انجام دادم، جبرئیل گفت: مى دانى كجانماز خواندى؟ تو در طور سینا كه خداوند در آنجا با موسى (علیه السلام) تكلم نمود، نماز خواندى. بعد از حركت، جبرئیل گفت: پائین بیا و نماز بخوان. من نیز این كار را انجام دادم، سپس جبرئیل به من گفت: مى دانى كجا نماز خواندى؟ در بیت لحم نماز خواندى كه حضرت عیسى (علیه السلام) در آنجا به دنیا  آمد.(31)

اگر محل ولادت حضرت عیسى (علیه السلام) چنان مقامى دارد كه پیامبر (صلى الله علیه وآله) از مركب خودپایین مى آید و در آنجا نماز مى گزارد، محل ولادت پیامبر (علیه السلام) و نیز محل دفن او مقامى بالاتر دارد و سزاوار به خواندن نماز در آن است.

سیره حضرت فاطمه (علیها السلام) بر خلاف رأى وهابیّت است. او قبر عمویش حمزه را در هر روز جمعه زیارت مى كرد و در كنار آن نماز مى گزارد و گریه مى كرد

7- جالب توجه اینکه ابن قیم جوزی (شاگرد ابن تیمیه)  که خود نیز یکی از معتقدین تخریب و انهدام مساجد در کنار قبور و نمازگذاردن در آنهاست در اظهارات تناقض گونه با فتاوای خویش اعلام میدارد: هاجر و اسماعیل به جهت صبر در راه خدا و تحمل دورى و غربت و تسلیم شدن در برابر فرمان الهى (مبنى بر ذبح اسماعیل) به مقامى رسیدند كه آثار و جاى گام هاى آن دو (میان صفا و مروه) تا روز قیامت محل عبادت مومنان گردیده است.(32) مى بینیم كه ابن قیم جاى قدم هاى هاجر و اسماعیل را تا روز قیامت محل عبادت و نماز و سایر اعمال دینى مى داند. پس چرا محل ولادت و دفن پیامبر گرامى اسلام و جاى قدم هاى مبارك او تا روز قیامت مكانى عبادى نباشد؟!

نتیجه ...

ادله ای که به مساله جواز و حتی برتری نماز و دعا در کنار قبور می پردازد چنان گسترده است که در این گفتار مجال طرح  نداشته و ما به نمونه هایی از این دست بسنده کردیم . در نتیجه آنچه در این گفتار گذشت،وهن و سستی یکی دیگر از اعتقادات وهابیت رونمایی شد؛ و تا حدودی نسبت به روش سخیفانه این گروه که همانا  گزینش مغرضانه برخی روایات ضعیف ، و دور انداختن عده ای دیگر از آنهاست ، آ گاهی حاصل شد. اما شبهاتی که وهابیان تحت عنوان سجده بر قبور، و نماز خواندن برای قبور ، و عبادت آنها مطرح می کنند تهمتهایی است که اعتقاد و رفتار هیچیک از فرق اسلامی را بر نتابیده و آنان با توجه به آنچه در مکتب توحیدی پیامبر آموخته اند ، از این رفتارها مبری هستند. اگر هم نمازی در کنار قبور خوانده شود صرفا برای تقرب به درگاه الهی بوده و تبرک جویی به این اماکن شریف، نیز به خاطر جلب خشنودی و رضایت پروردگار می باشد.

پی نوشتها:

1-      زیارة القبور، ص 160 ـ 159

2-      همان

3-      الفتاوی الكبری ، ج 2 ، ص 431

4-      اغاثه اللهفان ، ج 1 ، ص 214

5-      الشفاء، ج 2، ص 206ـ  این ماجرا در كتب دیگر هم آمده است: الصارم المنكى، ص 244- ابن حجر در تحفه الزوار آن مطلب را صحیح دانسته و ناقلین آن را به وثاقت تأیید كرده است. بخارى ج 3، ص 33 به نقل آن پرداخته است ; التبرك، ص 145.

6-      - مصنف عبدالرزاق، ج 3، ص 574; مستدرك حاكم، ج 1، ص 377; سنن الكبرى، ج 4، ص 131; تمهید شرح موطاء مالك، ج 3، ص 234; سنن بیهقى، ج 4، ص 788.

7-      - سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 127.

8-      - وفاء الوفاء، ج 2، ص - شرح ابن ابى الحدید; ج 5، ص 40، در اوایل قرن دوم بر روى قبر حمزه (علیه السلام) مسجدى بنا كردند و این مسجد همچنان آباد بود تا اینكه وهابیان آن را ویران ساختند: وفاء الوفاء، ج 3، ص 922.

9-      فتح البارى ، ج 7، ص 131.

10-   زیارة القبور، ص 159.

11-   ابن جرزى مى گوید: استجابت دعا نزد قبور انبیا و صالحان به تجربه ثابت شده است و همین راشوكانى در تحفة الذاكرین (ص46) به شروطى، استوار دانسته است

12-   الریاض النضرة، ج 2، ص 230;

13-   صلح الاخوان، ص 83; الغدیر، ج 5، ص 192; تاریخ بغداد، ج 1، ص 123; مفتاح السعادة، ج 2، ص 193.

14-   معجم الطبرانى، ج 1، ص 122; الغدیر، ج 5، ص 193 ; تاریخ بغداد، ج 1، ص 122.

15-   سیر اعلام النبلاء 9: 343.

16-   صفوة الصفوة، ج 2، ص 324; الغدیر، ج 5، ص 193.

17-   طبقات الكبرى، ج 1، ص 27; وفیات الاعیان، ج 5، ص 232.

18-   مستدركات علم الرجال،ج7،ص454;سیراعلام النبلاء،ج9،ص343. اگر استجابت دعا نزد قبر معروف كرخى درست باشد، به دلیل تمایل او به اهل بیت و خدمت نمودن به امام رضا (علیه السلام) است. ابى عبدالرحمن السلمى مى گوید: وى دربان امام رضا (علیه السلام) بود. مستدركات علم الرجال،ج 7، ص 454- سیر اعلام النبلاء، ج 9، ص 343.

19-   قطفتا، محله بزرگى كه داراى بازارها است و در طرف غرب شهر بغداد قرار دارد: معجم البلدان، ج4، ص 374.

20-   وفیات الاعیان، ج 6، ص 239.

21-   طبقات القراء، ج 2، ص 97.

22-   الجواهر المضیئة، ج 1، ص 461.

23-   الغدیر، ج 5، ص 202; البدایة و النهایة، ج 1، ص 404.

24-   وفیات الاعیان، ج 4، ص 272.

25-   همان، ج 5، ص 424.

26-   سیده نفیسه دختر ابى محمد حسن بن زید بن حسن بن على بن ابیطالب است. وى همراه شوهرش اسحاق بن جعفر صادق (علیه السلام) وارد مصر شد. سیده نفیسه از زنان صالحه و پرهیزگار بود، روایت مى كنند: وقتى شافعى به مصر رفت به محضر سیده   نفیسه رسید و از او حدیث شنید مصریان اعتقاد زیادى به سیده نفیسه دارند و قبرش تاكنون به همان صورت باقى است. وفیات الاعیان، ج 5، ص 424- سیر اعلام النبلاء،ج 10، ص 107.

27-   شذرات الذهب 5 ص 397 ـ حوادث سال 488 هـ ق.

28-   شذرات الذهب، ج 5، ص 402 حوادث سال 490 هـ. ق .

29-   طبقات القراء، ج 2، ص 32.

30-   سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 380.

31-   «طیبه»، نام شهر پیامبر (صلى الله علیه وآله) ، (مدینه) است كه آن حضرت از مكه به آنجا هجرت نمودند: المصباح المنیر، ص 382.

32-   الخصائص الكبرى وكشف الارتیاب،ص341ونیزالمیزان،ج13،ص1.

سید حامدحسینی       

بخش اعتقادات شیعه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.