ابزار پژوهش
در قسمت های قبل اهداف نظام پژوهشی مطلوب حوزه ذکر و بعضی نکاتی که برای رسیدن به این اهداف لازم بود بیان گردید.
در این قسمت به بعضی دیگر از این نکات لازم اشاره می نماییم؛
2- ابزار و روشهای مناسب
پژوهش و تحقیق ابزار و شیوه های فراوانی دارد. گاهی محقق می تواند در کتابخانه ای قدیمی ساعت ها کتب خطی با متن ریز را ورق بزند تا مطالب خود را بیابد و با قلم آن ها را بنویسد.
گاهی هم یک محقق میتواند با استفاده از فهرست نویسی های دیجیتال به کتب مورد نظر خود برسد و با یک جستجوی رایانه ای مطلب مورد نظر خود را بیابد و با استفاده از برنامه های کامپیوتری ان را تایپ کند.
یکی از خصوصیات روش های امروزی سرعت بالاست که برای پژوهش گر اهمیت فراوانی دارد. اکنون هزاران جلد کتاب در چند لوح فشرده جمع آوری می شود و با قدرت جستجو و فیش برداری مناسب، در اختیار پژوهش گر قرار می گیرد.
شاید استفاده ایز این ابزار در ابتدا امر کمی سخت باشد اما در ادامه با پی بردن به فواید آن، بسی آسان می شود.
مقام معظم رهبری با ذکر خاطره ای از والد معظمشان، به این امر اشاره دارند؛
"الان ، یك كتابخانه ی عظیم را در چند دیسك كوچك جای میدهند. گفته اند كه ابوالفرج اصفهانی، چهل شتر كتاب بار میزد و با خودش، به اینجا و آنجا میبرد، ابوالفرج اصفهانی كجایی؟
از خواب بیدار شو و ببین كه چهل هزار كتاب، بلكه چهار صد هزار كتاب را میشود در یك دیسك كوچك جای داد و هر مطلبی را كه بخواهند، از دستگاه بیرون میآورند. امروز ، دنیا این طوری شده است. باید از اینها استفاده كرد و بهره برد.
متاسفانه ما یاد نگرفتیم و هنوز عادت نكرده ایم و دستمان روان نیست. بیشتر دلمان میخواهد كه همین طور در این كتابها ورق ورق بگردیم!
در اوایل مرحوم والد ما ـ كه البته در اواخر فرق كرده بودند ـ كتابهایی كه چاپ حروفی داشت و كوچك بود رغبت نمیكردند بردارند ببیند و اصلاً خوششان نمیآمد.
ایشان ، از همان كتابهای بزرگ آن طوری، خوششان میآمد. مثلا در آن وقتها مكاسب چاپ شهیدی، چاپ شده بود و در خانه هم وجود داشت، اما ایشان از آنها خوششان نمیآمد و دلشان میخواست كه مكاسب قدیمی فلان چاپ را ورق بزنند. ببینید، انس چه قدر چیز عجیبی است...
ما الان ، تقریبا همان حالت را داریم ماها خیلی حاضر نیستیم كه از این وسایل استفاده كنیم. باید یاد بدهند و عادت كنند، تا روان بشود. وقتی كه روان شد، آن وقت استفاده میشود و از آن استفاده بهرههای فراوانی گرفته خواهد شد."[1]
امکانات و شیوه های سنتی و قدیمی در امر پژوهش در حوزه فرسوده شده و موجب اتلاف فراوان وقت پژوهشگر می شوند.
پژوهشگری که می تواند وقت خود را برای مسائل مهم تر اختصاص دهد مجبور است به خاطر فرسوده شودن ابزار و روشها برای مسائل پیش پا افتاده صرف کند.
پیدا کردن یک آدرس مطلبی نیست که بخواهد ساعتی از وقت محقق را تلف کند بلکه محقق باید وقت خود را برا عمق بخشیدن به مطلب قرا دهد؛
"كتابهایی داریم كه حتی شماره صفحه ندارند ! من « مسالك » دارم كه هر وقت نگاه میكنم و میخواهم آدرسی بدهم، نمیدانم چگونه بدهم؛ زیرا شماره صفحه ندارد! « مسالك »، دو جلد كتابی است كه شاید حدود هزار صفحه یا بیشتر قطر دارد؛ ولی با آن همه مطلب ، شماره صفحه ندارد! « جواهر» كه حقیقتاً یك مخزن جواهر با حدود چهل جلد كتاب است، فهرستی دارد ـ فهرستی كه فعلاً در اختیار ماست ـ كه انسان وقتی به آن نگاه میكند میبیند كه یك دهم آنچه كه در جواهر مطلب هست و انسان از یك فهرست انتظار دارد، از آن استفاده نمیكند.
باید انسان این كتاب را همین طور بگردد و چه قدر وقت و چه ساعات بی بازگشت و عزیز صرف میشود، برای اینكه مطلبی را ببیند كه آیا صاحب جواهر، به این مطلب اشاره یا تصریحی دارد یا ندارد!
ببینید واقعا چه قدر دل انسان غمگین میشود … چه كسانی این وقتها را صرف میكنند؟ آن انسانهای دانشمند و فاضل و با ارزش كه نباید وقتهایشان ، صرف این چیزها بشود... نباید بلند بشنوند، در كتابخانه بگردند و دانه دانه این كتابها را ببینند كه فلان كتاب ، هست یا نیست؛ یا این مطلب درآن هست یا نیست."[2]
حوزه باید فاصله خود را با مراکز علمی-پژوهشی دنیا کمتر کرده و از آن ها جلو بیفتد. حوزه از منابع قوی علمی که به مراتب از منابع علمی دیگر مراکز دنیا قوی تر است برخوردار است اما شیوه ها و ابزار حوزه قوی نیستند و اجازه استفاده بهینه از غنای علمی منابع را به پژوهشگران حوزوی نمی دهند.
مقام معظم رهبری پیشرفت های سستم های علمی پژوهشی دنیا را متذکر می شوند و عقب ماندگی حوزه در این زمینه را گوشزد می نمایند؛
"وقتی در زمینه ی این طور كارهای ابتدایی كه ما انجام میدهیم، فكر میكنم، ضمن اینكه قلبم را خوشحالی فرا میگیرد، غمی هم بر دل و جان عمیقا سایه میاندازد؛ زیرا میبینم كه امروز در دنیا ، مساله كامپیوتر و كاربردهای آن ، به كجاها رسیده ؛
چه استفادههایی از آن میشود مسایل مربوط به این علوم دقیق و ریز به چه مراحلی رسیده است چطور زندگی مردم و نیز علوم و مراكز علمی را در آفاقی كه خیلی از چشمهای ما دور است ، بر بالهای خودش سیر میدهد. و چطور ما هنوز در ابتدای كاریم . از این كه چرا ما این قدر دیر فهمیدیم و دیر جنبیدیم، واقعا دل غمگین میشود. ..
اگر فرضا بخواهیم خود را به مدرسه فیضیه برسانیم تاكسی سوار میشویم. نمیشود گفت كه این ، علم جدید و تكنولوژی جدید است و به درد ما نمیخورد و باید پیاده برویم. مگر میشود چنین حرفی زد؟
طبیعی است كه آدم باید سوار شود و از این وسیله استفاده كند، تا به درس برسد. از هر رشته و شاخه و جرقه ای از دانش جدید، باید همین طوراستفاده كرد. یعنی بالهای آن سوار شد و خود را به آن جایی رساند كه انسان میخواهد."[3]
پی نوشت ها :
[1] سخنرانی در بازدید از مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، 14/10/71.
[2] همان.
[3] همان.
تهیه و فرآوری : احمد اولیایی، گروه حوزه علمیه تبیان