تبیان، دستیار زندگی
مقصود از حضور قلب در نماز این است که قلب را خالى گرداند از غیر چیزى که بآن تکلم می نماید یعنى دلش و فکرش مشغول به نماز باشد و حواسش متوجه بکلمات باشد و هر گاه دید فکرش جاى دیگر سیر می کند توجه به نماز کند. [بانو امین تفسیر مخزن العرفان ج1ص103]
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم؟


مقصود از حضور قلب در نماز این است که قلب را خالى گرداند از غیر چیزى که به آن تکلم می نماید یعنى دلش و فکرش مشغول به نماز باشد و حواسش متوجه به کلمات باشد و هر گاه دید فکرش جاى دیگر سیر می کند توجه به نماز کند. [بانو امین تفسیر مخزن العرفان ج1ص103]


نماز

آنچه با روح عبادت سازگار نیست، توجه به مسائل مربوط به زندگى مادى و شخصى است و اما توجه به آنچه در مسیر رضاى خدا است، کاملا با روح عبادت سازگار است و آن را تاکید می کند منافات با حضور قلب ندارد.

بزرگان ما براى تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز و سایر عبادات، راه های متعددی همچون: تحصیل معرفت والا به خدا و دنیا، عدم توجه به کارهاى پراکنده و مختلف ، انتخاب محل و مکان خاص برای نماز و سایر عبادات ، پرهیز از گناه، آشنایی به معنی نماز و فلسفه افعال و اذکار آن ، انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص و مراقبت و تمرین حضور قلب را بیان نموده اند.

اعضا و جوارح بدن هر یك از ما انسانها، در حكم جماعتی است كه به امامت یك نفر كار می‏كند. امام این جماعت در دنیا عقل، خیال، وهم یا عشق است. هركس امام جماعت درون خود را می‏شناسد. شئون مادون و اعضا و جوارح زیر دست، همه به امامت او كار می‏كنند؛ یعنی اگر كسی انسان سالم و سالكی بود، همه قوای درونی و بیرونی‏او به امامت عقل كار می‏كند.

انسان عاقل قوای درونی و رفتارهای بیرونی خود را عاقلانه تدبیر و تنظیم می‏كند. اگر بخواهیم بدانیم كه امام جماعت درون ما عقل است یا هوای نفس، باید به اعمال، رفتار و گفتار خود نظری بیفكنیم؛ یعنی گفتار، رفتار و به طور كلی سیره و سنّت انسان، نشان دهنده امامی است كه در محراب درون او نهادینه شده است.

اگر شخصی حرفِ خوب می‏زند، كارِ خوب می‏كند، بدِ كسی را نمی‏خواهد و ظاهر و باطنش یكی است، نشان این است امام درون او نور است؛ اما اگر كسی كار بدی كرد، دروغ گفت، عشوه‏ای كرد، رشوه‏ای برد یا اختلاس كرد، نشانه آن است كه در درون او، خائنی به امامت رسیده است.

بر این اساس، اگر اعضا و جوارح سالم بود، امام آنها رو به قبله نماز خوانده است و اگر اعضا و جوارح به فساد آلوده شدند، امام آنها پشت به قبله دارد.

به هر حال، بعضی مختالانه زندگی می‏كنند؛ نه عاقلانه. در قرآن كریم آمده است: (إنّ اللّهَ لا یُحبُّ كُلّ مختالٍ فخور)[ سوره لقمان، آیه 18] مختال و متخیل یا كسی كه با خیال زندگی می‏كند نه عقل، محبوب خدا نیست. ارزش های اعتباری و من و ماهای زودگذر خیال‏بافی است؛ اگر كسی به این‏گونه مسائل سرگرم شد و خود را به غیر خدا مشغول كرد، مختال است. انسان مختال زندگی و نماز عاقلانه ندارد. نماز عاقلانه روزی كسی است كه در بیرون قوای خود را تطهیر كرده باشد. رفتار ناروا، گفتار ناشایست و... موجب می‏شود كه ما زندگی و در نتیجه نماز عاقلانه‏ای نداشته باشیم.

كسی كه هر لحظه خود را در محضر خدا می‏بیند، به راحتی و با حضور قلب كامل به نماز می‏ایستد؛ اما كسی كه در طول شب و روز، به همه چیز جز خدا فكر می‏كند، قطعاً نمی‏تواند در نماز حضور قلب داشته باشد

اگر انسان تلاش كند، در تمام لحظات زندگی مراقب اعضا ،جوارح و اندیشه‏های خود باشد، قطعاً با حضور قلب بیشتری نماز می‏گزارد، زیرا حضور قلب در نماز، عصاره و خلاصه حفظ حضور قلب در تمام ساعات زندگی است. كسی كه هر لحظه خود را در محضر خدا می‏بیند، به راحتی و با حضور قلب كامل به نماز می‏ایستد؛ اما كسی كه در طول شب و روز، به همه چیز جز خدا فكر می‏كند، قطعاً نمی‏تواند در نماز حضور قلب داشته باشد.

هشت شرط برای کسب حضور قلب در نماز

اول ؛وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد، از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیه‌ دل است. (وسائل الشیعه 1/367 ابواب وضو باب 1 حدیث 9)

دوم؛ در عظمت نماز و در روایاتی که درباره‌ی نماز وارد شده تأمّل نماید.

سوم؛ مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع می‌کند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت (مجالس صدوق و ثواب‌الاعمال عن ابن‌ ابی‌یعفور قال «قال ابوعبدالله الصادق (علیه السلام) اذا صلّیت صلاة فریضة فصلّها لوقتها صلاة مودّع یخاف ان لا یعود الیها ابدا»)

چهارم؛ وقتی روبه قبله می‌نماید؛ سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.

پنجم؛ به معانی نماز توجه نموده و نماز را با تأنّی و آرامش بخواند.

اول ؛وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد، از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیه‌ دل است

ششم؛ اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز می‌شود، تا آن لحظه‌ای که از نماز خارج می‌شود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر می‌نماید، و ملکی بالای سر او ایستاده و می‌گوید: ای نمازگزار! اگر می‌دانستی چه کسی به تو نظر می‌نماید و با چه کسی مناجات می‌کنی، هرگز از او رو بر نمی‌گرداندی و ابداً از جای خود بر نمی‌خواستی (کافی عن ابی‌جعفر (علیه السلام) قال: «قال رسول‌الله (صلی الله علیه وآله) اذا قام العبد المۆمن فی صلاته نظر الله عزوجل الیه (اقبل الله الیه) حتی ینصرف ... و وکّل الله به ملکاً قائماً علی رأسه یقول له ایها المصلی لو تعلم من ینظر الیک و من تناجی ما التفتّ و لازلت من موضعک ابداً» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)

هفتم؛ اینکه بداند که در حال نماز از بالای سرش تا کرانه‌ آسمان، رحمت خدا براو سایه انداخته و ملائکه الهی از اطراف او تا افق سماء او را در بر گرفته‌اند. (عنه (صلی الله علیه وآله) ... واظّلته الرحمة من فوق رأسه الی افق السماء والملائکة تحفّه من حوله الی افق السماء...» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)

هشتم؛ آنچه در نماز مکروه است؛ به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را می‌افزاید اهتمام نمائید، مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواک‌زدن.

فرآوری : زهرا اجلال             

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع :

بیانات آیت الله جوادی آملی

بیانات آیت‌الله وحید خراسانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.