تبیان، دستیار زندگی
ارتباط موثر صرفا این نیست که هر کسی آزاد است هر کاری انجام دهد و به یقین نبودن محدودیت هم نیست که فرزندانتان هر نوع بی احترامی که خواستند بکنند و شما برای اینکه نشان دهید پدر یا مادر امروزی و روشنفکر هستید آن را تحمل کنید .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آزاد هستی اما قانون مند


ارتباط موثر صرفا این نیست که هر کسی آزاد است هر کاری انجام دهد و به یقین نبودن محدودیت هم نیست که فرزندانتان هر نوع بی احترامی که خواستند بکنند و شما برای اینکه نشان دهید پدر یا مادر امروزی و روشنفکر هستید آن را تحمل کنید .

برقرار ارتباط با فرزندان

گذاشتن قوانین ، خطوط راهنما یا محدودیتهایی به منظور برخورد با  رفتارهای فرزندان ، بسیار بااهمیت است .

مثلا قانون اساسی یک پدر می تواند این باشد که : فرزندش تا وقتی چهره اش برافروخته نشده ، می تواند حرف بزند ، به شرط آنکه بی ادبی نکند . در این صورت فرزند می تواند برای تغییر عقیده یا تغییر رفتار ساعتها حرف بزند .

پدر باید صبر کند و متوجه باشد که هرگاه صدای فرزندش خشن  شد ، یا کلمات و حالت صدا یا دیدگاها کمتر احترام آمیز شد ، بی درنگ او را به سکوت وادارد  . یک پدر خوب می تواند حتی در مورد اینکه فرزندش تنها به علت اینکه حرفش را مودبانه بیان کرده است ، به صورت پاداش ، با نظر وی موافقت کند ، گرچه به این کار تمایل زیادی ندارد .

نکته ای که در این میان بسیار حائز اهمیت است این است که والدین خود باید برای آهنگ صدا و دیدگاه شان خط مشی پیدا کنند . زیرا موثرترین الگوها در رفتار فرزندان هستند.

در ضمن ، زمانی که سعی می کنید با فرزندانتان ارتباط برقرار کنید ، همیشه هم واکنشی را که میل دارید نخواهید دید . ولی می توانید انضباطی برقرار و سعی کنید پیام را به شیوه ای درست بگیرید . از چشم غره ها و آههای بلندشان نترسید یا عصبانی نشوید . اگر کودک می نشیند و دست به کاری نمی زند ، به معنای این نیست که گوشهایش نمی شنوند. از اینکه کلمات شما بعدا در ذهن او دوباره چگونه طنین انداز می شوند ، حیرت خواهید کرد.

اغلب ، نوجوانان نمی خواهند اعتراف کنند که ممکن است پدرو مادرشان منطقی باشند . اما بازهم به منطق های آنان با دقت گوش می دهند .

در اینجا رهنمودهایی ذکر شده است که بی شک می تواند مفید واقع شود . این پیشنهادها اگر دنبال شوند ، ثابت کرده است که در بیرون آوردن هر کودک در هر سنی از درون لاک خودش و شرکت در تبادل افکار بسیار کارآمد بوده است :

**روابط را طوری برقرار کنید که عزت نفس فرزندتان حفظ یا تقویت شود ، حتی زمانی که در حال ایجاد نظم و انظباط هستید . برای مثال ، اگر از وضع تحصیلی او به این شکل ابراز نارضایتی کنید :« تو تنبل و بی مسئولیتی و من از اینکه تو کارت را انجام نمی دهی ناراحتم .» کار اشتباهی است . جمله بهتر می تواند این باشد : « من و تو می دانیم که تو توانایی انجام دادن کار را بیشتر از این داری . در مقام والد تو اگر نگذارم تو از ذهن و هوش بی اندازه ات بهره بگیری ، تو را گول زده ام . بیا راهی پیدا کنیم تا عملکردت طوری باشد که به آن افتخار کنی .»

** تمرکز ارتباط های وظیفه محور خود را ، تا حد امکان ، محدود می کنید . از قبل هدفتان را مشخص کنید و نگذارید خود یا فرزندتان درباره موضوع های گوناگونی صحبت کنید . از این شاخه به آن شاخه پریدن ، حل مشکل را سخت تر می کند . اگر دریافتید که دارید از موضوع دور می شوید ، چنین بگویید : « در این باره بعدا صحبت خواهیم کرد ، حالا از تو می  خواهم که توجه ات را قویا بر بحث امروز متمرکز کنی . »

** ارتباطهای خود را بر پایه ی یافتن راه حل قرار دهید ، نه زنده کردن مشکلات . هیچ کس آنچه را پیش آمده است نمی تواند تغییر دهد . تمرکز ارتباط برای حل مشکلات بایستی بر حرکت به ورای آنچه پیش آمده است و به سوی آنچه میل دارید در آینده اتفاق بیفتد ، باشد .

هرگز فرزندتان را در حضور هم سن و سالها ، اقوام و خواهر برادرانش به انجام دادن وظیفه وادار نکنید ، مگر آنکه آنان به طور مستقیم از موضوع آگاه باشند . سرزنش یا ادب کردن فرزندتان جلو دیگران موجب احساس حقارت ، خجالت و رنجش خواهد شد

** در مورد تغییرات رفتاری یا پیامد هایی که انتظارش را دارید خیلی صریح باشید . نصیحت برای بهتر انجام دادن کار مفید نیست . پرسش هایی که می توانند به شما در حل مسئله کمک کنند شامل اینهاست : « چگونه می توانیم از چنین پیشامدی در آینده جلوگیری کنیم ؟ » ، « از این پیشامد چه چیزی آموخته ایم که بتوانیم بار دیگر متفاوت عمل کنیم ؟ » ، « راه حل یا برخورد بهتر با این وضعیت چه می تواند باشد ؟ »

** روی موضوع کنونی تمرکز کنید و از تهاجم های شخصی و ترور شخصیت ، توجه خود را بیشتر بر رفتارها و پیامدهای آن معطوف کنید نه بر کودک و ویژگی های شخصیتی مثل صداقت و یکپارچگی . این ویژگیها در حقیقت شاید بسیار مهم باشند ؛ اما بهتر این است که در مورد چگونگی بازتاب رفتارها برآن ویژگیها صحبت شود تا پرسش در مورد اینکه کودک این ویژگیها را نشان می دهد یا نه . از ابراز نظرهایی چون : « تو دروغگویی وقابل اعتماد نیستی  » دوری کنید ، در عوض این طور بگویید : » آن رفتار و انتخاب تو کمتر صداقت و یکپارچگی تو را نشان می دهد . اگر انتخاب دیگری می کردی دیگران می توانستند مشخصات نیک تو را نیز ببینند . بیا در مورد آن انتخابها با هم گفت و گو کنیم . »

**در زمان حال بمانید . به رخ کشیدن رفتارهای قدیمی برای فرزند شما سازنده نیست و به او احساس ناکامی می دهد . فقط بر وضعیت جاری تمرکز کنید . اگر مشکلات را در زمان حال حل کنید ، گذشته به سرعت دور و نامربوط به نظر خواهد رسید .

**ارتباط ها و تبادلات مربوط به حل مشکل خود را خصوصی نگه دارید . هرگز فرزندتان را در حضور هم سن و سالها ، اقوام و خواهر برادرانش به انجام دادن وظیفه وادار نکنید ، مگر آنکه آنان به طور مستقیم از موضوع آگاه باشند . سرزنش یا ادب کردن فرزندتان جلو دیگران موجب احساس حقارت ، خجالت و رنجش خواهد شد . حتی اگر شما قصد این کار را هم نداشته باشید ، فرزند شما طور دیگر به موضوع می نگرد . این کار را در خلوت و به طور خصوصی انجام دهید .

**به شکلی مثبت نتیجه گیری کنید . برای کودک شما این احساس که فرصتی برای بازگشت و به دست آوردن اعتبار مجدد وجود دارد و در آینده فرمولی برای توفیق در اختیار خواهد داشت اهمیت فراوان دارد.

برقرار ارتباط با فرزندان

ارتباط برقرار کردن با بچه های کوچک تر مشکل تر است ، زیرا کلمات کمتری می دانند و تسلط نیز ندارند . و این حقیقت دارد که آنان هنوز خیلی اجتماعی نشده اند و معمولا به هر نظری به جز نظرهای خودشان کمتر علاقه نشان می دهند .

برای مثال ، برقراری ارتباط با بچه کوچک که اوقات تلخی هایی دارد ، می تواند خیلی مشکل باشد ؛ اما ممکن است . مردم به طور کلی و کودکان به طور ویژه میل دارند حرفشان شنیده شود . این حقیقتی جهانی است و حتی در مورد کودکانی که تنها چند سال دارند نیز صدق می کند .

اگر کودکی گریه می کند ، داد می زند ، فریاد می کشد احتمالا به سبب آن است که شما کاری را که می خواهد انجام نمی دهید یا اسباب بازی دلخواهش را در اختیارش نمی گذارید.

سریع ترین راه برای کم کردن ناراحتی آنها و جلوگیری از بداخلاقی کردن ، این است که بدانند شما از دلیل رنج بردن آنان باخبرید ، حتی اگر تسلیم هم نشوید . بداخلاقی ها به دلیلی آغاز می شود اما به دلایل دیگری ادامه می یابد . بداخلاقی ممکن است به دلیل برآورده نشدن خواسته های کودک شروع شود ، اما معمولا چندان طول نمی کشد و ناکامی اصلی فراموش می شود . کودک بعد به علت آنکه دلگیر شده است عصبانی می شود . اگر در این سطح با کودک ارتباط برقرار کنید و آنان متوجه شوند که شما جریحه دار شدن احساسات و رنجش آنان را درک می کنید به سرعت تشخیص می دهند که دیگر نیازی به گریه کردن ، فریاد زدن و داد و بیداد کردن ، برای آنکه شما متوجه شوید ، ندارند.

 گاهی اوقات لازم است که فقط بگویید :« بچه ی بی ادب ، احساساتت را جریحه دار کرد ، مگر نه ؟  واقعا خیلی خیلی عصبانی شدی که نتوانستی آن اسباب بازی را بگیری .» چند بار تکرار این نوع جمله های بازتابی به سرعت می تواند بداخلاقی را برطرف کند ، زیرا نیاز واقعی کودک این است که حرفش شنیده شود .

مطمئنم که شما حرف مرا در این مورد باور نمی کنید . اما بار دیگر که قصد رام کردن بچه ای بداخلاق را دارید این روش را امتحان بکنید . به گمانم شگفت زده خواهید شد .

سرور حاجی سعید

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط:

مشارکت ،طعم شیرین یک زندگی

هرکسی کار خودش، بار خودش

مدیریت بحران را یاد بگیرید!

بهداشت روانی زیر سقف مشترک

کنار هم سرشار از عشق و لذت

وقتی این بهشت، جهنم می شود

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.