حاملان فرهنگ
در ادب فارسی، فرهنگ به معنای مختلفی چون دانش، علم، معرفت، ادب، تربیت، هنری آموختن و به كار بستن، آموزش و پرورش، آداب ، بینش و ایدئولوژی مذهبی آ مده است.
در زبان عربی هم «ثقافه» به معنی ادب، عقل ، دانش، بزرگی، حكمت و هنر است. بنابراین در زبانهای مختلف علی رغم ریشههای مختلف، نوعی اشتراك معنایی بین تمام آنها وجود دارد و در تمامی آنها عناصری چون رشد و كمال، هنر و فضیلت نهفته است.
در اصطلاح، فرهنگ را به مجموعه ای از عناصر عینیت یافته میراث مشترك اجتماعی نسلهای متوالی گروههای انسانی كه به سبب ماهیت عینی قابلیت انتقال و انتشار را در زمان و مكان دارد، تعریف نموده اند.(1)
با این حال، در تبیین محل نزاع در بحث فرهنگ باید متذكر شد، در اسلام یک سلسله باورهایی وجود دارد که یقینی هستند ؛ یعنی هم مطابق با واقع اند و هم افراد باید به آن ها یقین داشته باشند؛ مانند ایمان به غیب و معاد و.....(بقره/3 و ....)
با این بیان ما فرهنگ اسلامی را همین مجموعه ارزش ها و باورها می دانیم، نه آداب و رسوم که لباس فلان شکل باشد یا نباشد .
این ها عناصر اصلی فرهنگ نیستند ، شاید یکی از پانصد معنایی که برای فرهنگ گفته اند شامل این موارد هم بشود اما این معنا محل بحث ما نیست .
با توجه به آنچه گفته شد، اگر فرهنگ، جوامع را از همدیگر متمایز میسازد، جامعه اسلامی نیز به سبب فرهنگ خاص از سایر جوامع متمایز است، فرهنگ تشیع نیز از فرهنگ اسلامی در برخی از شئون متمایز است، حال باید دید تمایز فرهنگها و فرآیند فرهنگسازی چگونه انجام میپذیرد؟ چه عواملی در تشكیل یك فرهنگ مۆثر است؟
ساختن یك فرهنگ و پیدایش فرهنگها امری بسیار پیچیده است كه زمان بسیار طولانی را میطلبد، فرهنگپذیری جوامع یعنی انتقال یك فرهنگ و جایگزین كردن آن به جای فرهنگ موجود نیز یكی از مشكلات اساسی و از مراحل فرهنگ سازی است.
فرآیند تشكیل فرهنگ شیعه با توجه به وجود موانع جدی سیاسی و ستیزهای خونبار، كاری بسیار مشكل و طاقتفرسا بوده است.
نهاد امامت كه میراث نبوت خاتم است عامل اساسی در تشكیل فرهنگ شیعه بوده است، عامل مهم دیگر كه پایداری فرهنگ شیعه را تضمین نمود، علمای شیعه هستند كه حلقه اتصال به هسته مركزی فرهنگ شیعه (امامت) بودهاند.(2)
نقش آنها در مسیر فرهنگ سازی بسیار كلیدی بوده كه همواره فرهنگ را حفظ و به نسلهای بعدی منتقل نمودهاند. فرهنگ سازان در مسیر انتقال و حفظ و نشر فرهنگ شیعه، از ابزارهای مختلفی كه متناسب با شرایط زمان بوده، بهرهگیری نمودهاند.
ابزارها متفاوت امّا اهداف علماء در طول تاریخ اسلام و تشیع مشترك بوده است، چون فرهنگ واحد در زمانی به وجود میآید كه عوامل از وحدت حركت برخوردار باشند.
در غیر این صورت تقابل و ستیزههای فرهنگی در بستر فرهنگ سازی مهمترین مانع رشد و بقای فرهنگ خواهد بود. لذا از وجود فرهنگ واحد شیعی چنین برمیآید كه با تفاوت ابزارها و اندیشهها، اهداف مشترك بوده است كه فرهنگ شیعه امروز با مبانی محكم و استوار در جهان درخشش و خودنمایی داشته و از ترویج و رشد روزافزون برخوردار است.
منازعات و مناظرات و كشمكشهای علمی سبب تضعیف مسیر فرهنگ سازی نبوده است. بلكه رشد روز افزون آن را ببار آورده است.
ابزارهای مهم و كلان علمای شیعه در رسیدن به اهداف خود عبارت بوده است از:
1. ابزار نقلی؛ 2. ابزار عقلی؛ 3. و ابزارهای فرهنگی دیگر.
علما برای بهرهگیری جامع از این ابزارها شیوههای كاربردی مۆثری را در فرهنگسازی به كار بردهاند.(3)
1. تشكیل حوزههای علمی:
علم همواره یكی ازمهمترین عوامل به وجود آورنده فرهنگ و اصلیترین عنصر تشكیل دهنده فرهنگها مورد توجه فرهنگ اسلام بوده است،
علم به معنی شناخت و معرفت محور فرهنگ است، و جامعهای كه قرار است فرهنگی در آن به وجود آید بایداول شناخت آن را تغییر داد و معرفت را در آن بالا برد، قدم اول تشكیل مراكز علمی در اسلام از مدینه با وجود پیامبر خاتم و آغاز حكومتی بر اساس وحی شروع شده است.
روند تدریجی پیشرفت مدارس دینی، همواره در طول تاریخ استمرار داشته، تا اینكه حوزه نجف توسط شیخ طوسی تأسیس شد و حوزههای علمی جبل عامل و حلّه و شام دركنار آن فعالیت داشتند، كه علمای بزرگی چون علامه حلی و محقق كركی از آنها برخاسته و فرهنگ اسلام و شیعه را پاسداری و رونق دادهاند، میراث حوزه نجف بعد از روی كارآمدن صفویان حوزه عظیم و كمنظیر اصفهان میباشد كه خود نقطه عطفی در تكامل حوزههای علمی شیعه میباشد و در واقع بسط حوزههای علمی ایران از این زمان آغاز گردید.
اگر چه فراز و فرودهایی در راه تكامل آن وجود داشته، با اینحال مهمترین فرآیند تشكیل حوزههای ایران تأسیس و تكامل حوزه علمیه قم بوده است كه نقش حوزه نجف را پس از فروكش كردن آن به علت اوضاع سیاسی ایفا كرده و مهمترین نقطه بسط و گسترش فرهنگ شیعه شده است و یكی از بزرگترین انقلابهای جهان از آن سرچشمه گرفته و تمام جهان را تحت تأثیر قرار داده است.(4)
2. تألیف و تدوین كتب در موضوعات متنوع:
الف) علمای شیعه در هر عصر علاوه بر دفع شبهات از دامن تشیع و نوشتن جوابهای شبهه افكنان، آثاری را با توجه به مقتضیات زمانی تألیف و تدوین نمودهاند.
محوریت تلاش علمای شیعه پاسداری از خوشهچینیهایی از خرمن معرفت اهل بیت (ع) بوده است. مجموعههایی چون نهج البلاغه و صحیفه سجادیه نمونه بارز این رهآوردها بوده است.
این شیوه كاربردی در طول تاریخ اسلام به عنوان یكی از اساسیترین عملكرد علمای شیعه است چرا كه از این راه كوشیدهاند تمام متون و منابع را با قلم خود پاسداری نمایند، و به نسلهای بعدی انتقال دهند.
فقهای شیعه نیز با تألیف كتب فقهی همراه با استنباط و استدلالهای ژرف و عقلانی پایدار، در فرهنگ سازی نقش بسیار برجستهای را ایفا كردهاند. فقها در حقیقت با بیان فقهی احكام شرعی زمینه های علمی نمودن فرهنگ اسلام را فراهم نمودهاند.(5)
البته كتب اخلاقی علما نیز، بهترین نسخه های عملی بوده است كه پالایش رفتار افراد جامعه را بر عهده داشته و هنجارهای فرهنگ دینی را در جامعه رواج داده و در طول تاریخ مردم را با فرهنگ اسلام به صورت رفتاری، مانوس نموده است و بدین ترتیب علما نقش غیر قابل انكار خود را در فرهنگ سازی و انتقال فرهنگ به نسل های بعد، بخوبی ایفا نموده و از این طریق فرهنگ اسلامی را در اجتماع تثبیت و بلكه گسترش داده اند.
پی نوشتها:
1. بروس كوئن، مبانی جامعه شناسی، تهران، سمت، 1372، ص 59
2. علما و فرهنگ جامعه (پایگاه اندیشه قم)
3. اقتباس از حكمت سیاسی در اندیشه و عمل امام خمینی، خلاصه مقالات، قم، موسسه آموزش عالی باقر العلوم، سال 79، مقاله «نقش علمای شیعه در بسط اندیشه شیعی»، ص 47.
4. عبدالرحیم غنیمه، تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی، ترجمه دكتر نورالله كسائی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1372، از ص 50 الی 124، و 165 الی 178
5. خوانساری،روضات الجنات، قم، اسماعیلیان، ج 7، ص 56.
منابع:
قرآن کریم
روضات الجنات
تهیه و فراوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان