بهشت را با فریب و نیرنگ نمی توان گرفت!
عده ای از مردم هستند که معمولا گناه دیگران را می بینند و به معصی خود بی توجهند.
امام حسین علیه السلام درباره این افراد چنین می فرمایند:
بپرهیز از اینکه از کسانی باشی که از گناه دیگران می ترسند و از عذاب گناه خود در امان و آسوده خاطرند، به درستی که نمی توان بهشت را از خداوند تبارک و تعالی با فریب و خدعه گرفت و به آنچه در نزد اوست ،جز از راه اطاعت و بندگی نتوان رسید.(الکافی ج8ص 49)
امام علی (علیه السلام) : در حکمت 73 کتاب شریف نهج البلاغه میفرماید: آنکه خود را پیشوای مردم قرار داد، باید پیش از آنکه دیگران را ادب بیاموزد، خود را تعلیم دهد و باید پیش از آنکه با زبانش تربیت کند، با کردارش، فرهیختگی را تعلیم دهد آنکه خویش را با دانش و ادب میآموزد، به تعظیم سزاوارتر است از کسی که فقط دیگران را دانش و ادب میآموزد. چنان که از این کلام گوهربار امام علی(علیه السلام) بر میآید، اصلاح نفس خود پیش از اصلاح دیگران در مرتبه اولی قرار دارد و قطعاً تاثیر آن نیز در دیگران بیشتر خواهد بود.
نقطة شروعِ اصلاح، اصلاح خویشتن است. اصلاح خود در فكر وعمل، اولین وظیفة مهم هر كسی است كه باید بدان بیاندیشد و بپردازد. از نظرحضرت علی(علیه السلام)، ناتوانترین مردم، كسی است كه از اصلاح خود ناتوان وعاجز باشد. كسی كه كاستیها و عیوب خود را میشناسد ولی هیچ همتی برایرفع آن نمیكند، خیرخواه خود نیست، بلكه آن كس كه هنگام آگاهی ازبدیهایش، به سرعت از آنها روی میگرداند و خود را اصلاح میكند،میتواند به نجات خود و رسیدن به سعادت، امیدوار باشد.
برای اصلاحِ جامعه و كمك به دیگران در جهت بهبود وضع خویش، ازخود باید آغاز كنیم. وقتی تكتك افراد جامعه در درون خود تحول و تغییرمثبتی ایجاد كرده باشند، كلیت جامعه نیز تحول مثبتی مییابد. بنابراین كسیكه درصدد اصلاح دیگران است، نمیتواند از خود غافل باشد و به اصلاحمستمر خود نیاندیشد.
كسی كه كاستیها و عیوب خود را میشناسد ولی هیچ همتی برایرفع آن نمیكند، خیرخواه خود نیست، بلكه آن كس كه هنگام آگاهی ازبدیهایش، به سرعت از آنها روی میگرداند و خود را اصلاح میكند،میتواند به نجات خود و رسیدن به سعادت، امیدوار باشد
البته مدعیان اصلاح همواره فراوان بودهاند. اگر پیامبران در مسیر اصلاحگام مینهادهاند، مخالفان آنان هم، خود را اصلاحطلب نام مینهادند. اگرمومنان در مسیر حقیقی اصلاح حركت میكردهاند، منافقان هم مدعیاصلاحطلبی بودهاند، اما آنچه فرق این دو را مشخص میساخته، انطباق ادّعاو عمل بوده است. پیامبران و پیروان حقیقی آنان، اصلاح را از خویشتن آغازمیكردهاند ولی مدعیان دروغین اصلاحطلبی، هرگز در عینّیتق رفتار خود بهادعاهایشان پایبند و ملتزم نبودهاند، بلكه گفتار آنان، ظاهری نیك و آراستهداشته است، ولی عمل آنان، گفتار و مدعایشان را تكذیب میكرده است.
وظیفه ما است كه در اندیشة اصلاح باشیم. راه صلاح و سداد را بشناسیم وهمواره خود را ارزیابی كنیم تا فاصلة خود را با شاخصهای مطلوبق رفتاریِاسلام بدست آوریم و درصدد كاستن آن و رفع عیوب خویش برآئیم، آنگاهدر اندیشة اصلاح دیگران هم باشیم. تلاش برای اصلاح دیگران در حالی كهخود انسان فاسد باشد، بزرگترین عیب بشمار میرود. البته این بدین معنینیست كه به بهانة اصلاح خویش، در انجام وظیفة اصلاحی برای جامعه، سستیو كاهلی كنیم، بلكه تاكید بر این نكته است كه از خود و اصلاح خود غافلنشویم و همة همتمان را صرف اصلاح دیگران نكنیم.
بدانیم كه هر چه در اصلاح خویش به توفیق بالاتری دست یابیم، تلاش و جهدمان برای اصلاحدیگران هم موثرتر و مفیدتر خواهد بود. بدیهی است همانگونه كه صرفاًپرداختن به اصلاح دیگران عیب است، از طرف دیگر غفلت از اصلاحِ جامعهـ در حد توان و امكان ـ و صرفاً به خویش پرداختن هم، انحراف است.
یکی از آموزههای مهم دین مبین اسلام، توجه به مسئله تربیت انسان و اصلاح نفس است که بیش از هر موضوع دیگری مورد توجه قرار گرفته اما در این میان، آنچه بیش از همه حائز اهمیت است، اصلاح خود و نفس خود پیش از پرداختن به اصلاح و تربیت نفس دیگر افراد است؛ چنان که تمامی انبیای الهی و ائمه معصومین علیهم السلام و نیز پیشوایان و بزرگان دینی ما در درجه اول، انسانها را به اصلاح خود و در درجه ثانی، اصلاح دیگر انسانها دعوت میکردند.
به امید آنکه همه ما پیش از آنکه دیگران را به اصلاح نفس دعوت کنیم، در درجه اول، خودمان عامل باشیم و نفس خود را تربیت کرده و اصلاح کرده باشیم تا در دیگران نیز تاثیرگذار باشیم.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع :
خبرگزاری قدس
سایت حوزه
سایت خبرگزاری فارس