تبیان، دستیار زندگی
«تو معصیت خدا را می کنى در حالیکه اظهار محبّت او را مى نمائی؛ سوگند به جان تو که در میان کارها این یک کار تازه و شنیدنى است. اگر در محبّت به خدا صادق باشى باید متابعت و اطاعت او را بنمائى، چون شخص محبّ طبعاً مطیع حبیب خود خواهد بود» .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همراهان برزخ و قیامت

برزخ

در «أمالى» صدوق روایت می کند که قَیس بن عاصِم گفت: من با جماعتى از بنى تمیم بر رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم به عنوان وفود و میهمانى وارد شدیم. چون من داخل بر آن حضرت شدم دیدم صَلْصال بْن دَلَهْمَس نیز در حضور آن حضرت نشسته است. عرض کردم: اى پیغمبر خدا! ما را موعظه اى فرما که از آن نفع ببریم چون ما قومى هستیم که در صحرا زندگى مى کنیم و خدمت شما کمتر می رسیم! پس رسول خدا فرمود: «اى قیس! به درستى که با هر عزّتى ذلّتى است، و با زندگى مرگ است، و با دنیا آخرت است، و براى هرچیزى حسابگرى است، و بر هر چیزى مراقب و پاسدارى است، و براى هر کار نیکوئى ثوابى است، و براى هر کار زشتى عِقابى است، و براى هر أجلى کتاب و تقدیرى است. و اى قیس! حتماً و حقّاً بدون شکّ با تو قرینى است که با تو دفن میشود و او زنده است، و تو نیز با او دفن میشوى و مرده هستی. پس اگر آن قرین کریم باشد تو را از گزند حوادث مصون خواهد داشت و گرامى خواهد داشت، و اگر لئیم باشد تو را دستخوش خطرات و آفات نموده به طوفان بلا خواهد سپرد. و او در روز قیامت محشور نمى گردد مگر با تو، و تو نیز برانگیخته نخواهى شد مگر با او، و از تو بازپرسى نخواهد شد مگر از او، پس او را صالح قرار بده چون اگر صالح باشد با او انس خواهى گرفت، و اگر فاسد باشد از هیچ چیز وحشت ندارى مگر از او؛ و آن کردار و عمل تو است».

قیس عرض کرد: یا نبیّ الله! دوست دارم که این مواعظ شما در ابیاتى از شعر درآید تا ما با این أشعار بر افرادى از عرب که به ما حکومت کنند افتخار کنیم، و آنها را حفظ نموده و از نفائس ذخائر خود قرار دهیم. رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم به یکى از حضّار امر فرمودند که برود و حسّان بن ثابت (حسان بن ثابت از اصحاب رسول خدا بوده و مردى ادیب و شاعر و معروف است که رسول الله درباره او فرمودند: «یا حسان ما تزال مویدا بروح القدس ما نصرتنا بلسانک؛ اى حسان تا زمانى که با زبانت ما را نصرت مى کنى به وسیله روح القدس تایید مى شوی» و اشعارى نغز درباره غدیرخم و ولایت امیر المومنین علیه السلام سروده است (ولى در آخر عمر از طرفداران عثمان شد و مات عثمانیا) را بیاورد. قیس می گوید: همین که منتظر آمدن حسّان بودیم در این برهه از زمان من در تفکّر فرو رفتم که این مواعظ را خود به شعر درآورم. شعرها را ساخته و پرداخته و جزماً آماده ساختم و قبل از اینکه حسّان برسد عرض کردم یا رسول الله من شعرها را خودم سرودم و چنین گمان دارم که مطابق پسند شما باشد و براى آن حضرت خواندم.

«تو معصیت خدا را می کنى در حالیکه اظهار محبّت او را مى نمائی؛ سوگند به جان تو که در میان کارها این یک کار تازه و شنیدنى است. اگر در محبّت به خدا صادق باشى باید متابعت و اطاعت او را بنمائى، چون شخص محبّ طبعاً مطیع حبیب خود خواهد بود»

ابن ابى الحدید در «شرح نهج البلاغه» می گوید: رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم در خطبه آخر عمر شریفشان فرمودند: «اى گروه مردمان بدانید که حقّاً فی ما بین احدى از مردم و بین خدا نَسَبى نیست، و امرى نیست که بواسطه آن، خیرى را به خود متوجّه سازد و یا شرّى را از خود دور گرداند، مگر عمل. آگاه باشید! که هیچ مدّعى چنین ادّعائى نکند و هیچ تمنّاکننده اى چنین تمنّائى ننماید که من بواسطه نسب یا امر دیگرى غیر از عمل، ناجح و رستگار خواهم شد. سوگند به آن خدائى که مرا به حقّ برانگیخته است، چیزى انسان را نجات نمیدهد مگر عمل با رحمت خدا. من هم اگر گناه می کردم و مخالفت امر خدا می نمودم، از درجه خود ساقط شده و به پستى می گرائیدم. بار پروردگارا! حقّاً که من مطلب را رسانیدم و از عهده تبلیغ و اداء این حقیقت برآمدم».

مجلسى رضوانُ الله عَلیه از کتاب «صفاتُ الشّیعة» صدوق (ره) نقل می کند که: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم پس از فتح مکه به بالاى کوه صفا رفته و فریاد برآوردند: اى پسران هاشم! اى پسران عبدالمطلب! تمام فرزندان هاشم و عبدالمطّلب جمع شدند. حضرت آنان را مخاطب ساخته و فرمود: «من به شما إعلام می کنم بدرستیکه حقّاً من فرستاده خدا هستم بسوى شما، و بدرستیکه حقّاً من بر شما شفیق و مهربانم. نگوئید: محمّد از ماست؛ سوگند بخدا که دوستان و محبّان من از شما و از غیر شما نیستند مگر پرهیزکاران! من چنین شما را نیابم و نشناسم که در روز قیامت نزد من آئید؛ در حالیکه دنیا را برگردن هاى خود حمل نموده و مى کشید، و مردم دیگر بیایند در حالیکه آخرت را حمل نموده و با خود بیاورند. آگاه باشید! من حقّاً از عهده بیان و تبلیغ آنچه راجع به شما فیمابینى و بین الله بوده برآمدم و راه عذر را بر شما بستم و حجّت را تمام کردم. و بدرستیکه حقّاً براى من عمل من است و براى شما عمل شما». و درباره لزوم اجتناب از معصیت، حضرت صادق علیه السلام چه نغز و شیرین سروده اند:

تَعْصِى الاْءلَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ *** هَذَا لَعَمْرُکَ فِى الْفِعَالِ بَدِیعُ

لَوْ کَانَ حُبُّکَ صَادِقًا لاَطَعْتَه *** إنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ یُحِبُّ مُطِیعُ

«تو معصیت خدا را می کنى در حالیکه اظهار محبّت او را مى نمائی؛ سوگند به جان تو که در میان کارها این یک کار تازه و شنیدنى است. اگر در محبّت به خدا صادق باشى باید متابعت و اطاعت او را بنمائى، چون شخص محبّ طبعاً مطیع حبیب خود خواهد بود».

پی نوشت  :کتاب آشنایى با قرآن 9 صفحه 265 تا 271

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع :

سایت آل البیت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.