برای دنیا بیقرار، برایآخرت بیخیال!
«بشتابید و برای رسیدن بهآمرزش پروردگارتان، بر یکدیگر سرعت و سبقت بگیرید تا به بهشت پهناوری که وسعت آن، آسمانها و زمین است و برای پرهیزگاران آماده شده، نائل شوید.»
در هیاهوی زندگی لحظه ای توقف و گوش دادن به نوای الهی آیات قرآن لذتی تکرار نشدنی است.
از هشت آیة 133 تا 140 سورة آل عِمران از صفحة 67 ، چهارآیة آغازین اینصفحه، بهدنبال سه آیة آخِر صفحة قبلکه رباخواران را تهدید به مجازات آتش، و نیکوکاران را تشویق به رحمت الهی میکردند، این آیات نیز،کوشش و تلاش نیکوکاران را به یک مسابقة معنوی تشبیهکردهاند. ما از میان اینآیات، تنها بهآیة نخست این صفحه میپردازیم.
آیة 133 میفرماید: «وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ »؛ «و به سوى آمرزشى از جانب پروردگارتان و بهشتى كه پهناى آن (به اندازه) آسمانها و زمین است (و) براى پرهیزكاران آماده شده بشتابید.»
همانطور که ملاحظه میکنیم، در اینآیة شریفه، خداوند حکیم، ما انسانها را به مسابقه و شتاب برای به دست آوردن بهشتِ آخرت دعوت فرموده و ضمناً وسعت بهشت را پهنة آسمانها و زمین نشان میدهد و از این راه، عظَمت و ارزش زندگی اُخروی را که شایستة سرعت و شتاب انسان است، به خردمندان واقعبین یادآوری میفرماید تا حقیر را با عظیم مبادله ننمایند و نتیجتاً به خسران غیر قابل جبران مبتلا نگردند.
در مقابل، خدا نسبت به دنیا، دستور حرص و شتاب و سرعت نداده و تنها دستور جنبش و حرکتی به اقتضای طبع و شرع داده و فرمودهاست: وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِی كِتَابٍ مُّبِینٍ؛ و هیچ زنده متحركى در این زمین (از حیوان و جن و انس) نیست مگر آنكه روزى او بر عهده خداست، و او قرارگاه اصلى آنها و جایگاه موقت آنها را مىداند (قرارگاه آنها را در صلب پدر و رحم مادر، یا) و او محل استقرارشان را (در حال حیات) و مقرّ تودیعشان را (پس از مرگ) مىداند، همه در كتابى روشن (لوح محفوظ روشن در انظار مقربان ملأ اعلى) ثبت است.(هود ، آیه 6)
امّا عجیب اینکه ما به عکس عمل میکنیم؛ آنچه سعی و تلاش و سرعت و مسابقه داریم، به دامن دنیا میریزیم و آنچه بیحالی و تنبلی و چُرت و خواب وکسالت داریم، به حسابآخرت میگذاریم.
ایمان به قیامت، در قلب اکثر ما مردم وارد نشده و در مرکز باورمان ننشسته است. اگر ما یکصدم آن باور که به سرمای زمستان و گرمای تابستان داریم، به سرمای زَمهریر و گرمای جهنّم داشتیم، اینچنین، بیتفاوت و سهلانگار نسبت بهآخرت نمیزیستیم. ما وقتی سخن از آخرت به میان میآید، با آسودگی خاطرِ تمام میگوییم: ای بابا، اینقدر سخت نگیر، خدا رحیم است و کریم
فرمودهاند: تَعمَلونَ لِلدُّنیا وَ أنتُم تُرزَقونَ فیها بِغَیر عَمَل، وَ لاتَعمَلونَ لِلآخِرَه وَ أنتُم لاتُرزَقونَ فیها إلاّ بِالعَمَل؛ شما برای تأمین زندگی دنیوی خود، کار میکنید و فعالیّت، آنچنان که گویی رزق خود را بسته به شدت کار میدانید. در صورتیکه خدا رزق شما را در دنیا به عهده گرفته و فرموده است: هر جنبندهای در زمین روزیاش به عهده خداست و تنها جنبشی تحت عنوان کار، از شما خواسته است. کار کنید و بیکار نمانید، امّا کار را روزیرسان خود ندانید.
راجع به زندگی اخروی و سعادت در عالم پس از مرگ، کار و عمل و فعّالیّت را شرط اساسی حتمی دانسته و فرمودهاست: (وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى : و اینكه براى انسان جز آنچه تلاش كرده چیزى نیست.)(نجم ، 39)
در آن عالم، هیچ خیر و سعادتی عاید انسان نخواهد شد، جز همان که در دنیا، سعی و تلاشکرده و در محدودة دین، اعمالی انجام دادهاست. و عجیب اینکه شما هر چه نیروی فعالیّت دارید، در راه تأمین زندگی دنیا به کار میافکنید و حال آن که رزق شما را در دنیا به عهده گرفتهاند و اینمقدار فعالیّت درباره دنیا را از شما نخواستهاند. ولی تأمین سعادت اخروی را به عهده خود شما گذاشتهاند و نهایت درجه فعالیّت را در دنیا از شما خواستهاند. و یالَلاَسَفکه شما آنرا اصلاً به حساب نمیآورید و کاری نمیکنید.
روزی فریادِ یا حَسرتی عَلی ما فَرَّطتُ فی جَنبِ الله، از عمق جان خواهیمکشید و تقاضای بازگشت به دنیا خواهیم کرد که ایکاش، اجازة بازگشت به دنیا را به من میدادندکه برگردم و از نیکوکاران باشم. امّا جوابِ رد خواهیم شنید که از من دور شوید و در میان آتش قرار گیرید و با من حرف نزنید
حقیقت مطلب اینکه ایمان به قیامت، در قلب اکثر ما مردم وارد نشده و در مرکز باورمان ننشسته است. اگر ما یکصدم آن باور که به سرمای زمستان و گرمای تابستان داریم، به سرمای زَمهریر و گرمای جهنّم داشتیم، اینچنین، بیتفاوت و سهلانگار نسبت بهآخرت نمیزیستیم.
ما وقتی سخن از آخرت به میان میآید، با آسودگی خاطرِ تمام میگوییم: ای بابا، اینقدر سخت نگیر، خدا رحیم است و کریم. امّا سخن از دنیا که به میان آید، تکان میخوریم و با شتاب، بهدنبال تهیّة وسایل آن میدویم که: زنده، زندگی لازم دارد.
پیش از آمدن زمستان، برای جلوگیری از سرما و پیش از آمدن تابستان، برای جلوگیری از گرما، خود را مجهّز میکنیم و هیچ نمیگوییم: ای بابا، اینقدر سخت نگیر؛ خدا کریم است! آیا مگر خدای دنیا و آخرت دوتاست؛ خدای آخرت، کریم و رحیم است و خدای دنیا، چنین نیست؟ چرا بهاتّکای کَرَم و رحمت خدا، دست از فعالیّت دنیا بر نمیداریم؟ امّا به اتّکایکرم و رحمت خدا نسبت به آخرت آسوده میخوابیم؟ آیا این نشان ایمان نداشتن به آخرت نیست؟
ولی مطمئن باشیم که روزی فریادِ یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ ،(زمر،56) از عمق جان خواهیم کشید و تقاضای بازگشت به دنیا خواهیم کرد که ایکاش، اجازه بازگشت به دنیا را به من میدادند که برگردم و از نیکوکاران باشم. امّا جوابِ رد خواهیم شنید که از من دور شوید و در میان آتش قرارگیرید و با من حرف نزنید.
بخش قرآن تبیان
منبع: خبرگزاری شبستان برگرفته از کتاب دقایقی با قرآن