تبیان، دستیار زندگی
شیخ محمد حسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی ، عالم و حکیم دوره اخیر عالم تشیع است...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیخ محمد حسین غروی اصفهانی

شیخ محمد حسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی ، عالم و حکیم دوره اخیر عالم تشیع است.

در دوم محرم 1296ق. در کاظمین دیده به جهان گشود. وی با حمایت پدر که از بازرگانان متدین بود، تحصیلات دینی خود را با جدیت شروع وادامه داد. اساتید او شیخ محمد حسین توربکانی ، آقا سید محمد فشارکی اصفهانی بودند که ایشان  بعداً از شاگردان ، آخوند خراسانی گردید. محضر تدریس او بسیار دقیق بود. او علاوه بر فقه و کلام در علوم تفسیر، حکمت ، تاریخ، ادبیات ، عرفان نیز مهارت داشت.

در فلسفه، حکیمی عرفان مشرب و در اخلاق سلوک به مقام مشهود رسیده بود. دیوان اشعار او حاوی اشعار زیبا در در مدح اهل بیت (ع) و موضوعات دیگر است . از این عالم بزرگوار کتب و رساله بر جای مانده است وی در سپیده دم 5 ذیحجه 1611ق. در اثر سکته قلبی درگذشت و پیکر پاکش در کنار مقبره علامه حلی در نجف اشرف به خاک سپرده شد.

شعری  از اشعار شیخ محمد حسین غروی اصفهانی

شاهد خم غدیر

باده بده ساقيا، ولى ز خُم غدير

چنگ بزن مطربا، ولى به ياد امير

تو نيز اى چرخ پير، بيا ز بالا به زير

داد مسرت ستان، ساغر عشرت بگير

بلبل نطقم چنان، قافيه پرداز شد

كه زهره در آسمان، به نغمه دمساز شد

محيط كون و مكان، دايره ساز شد

سرور روحانيون هو العلى الكبير

نسيم رحمت وزيد، دهر كهن شد جوان

نهال حكمت دميد، پر ز گل و ارغوان

مسند حشمت رسيد، به خسرو خسروان

حجاب ظلمت دريد، ز آفتاب منير

فاتح اقليم جود، به جاى خاتم نشست

يا به سپهر وجود، نير اعظم نشست

يا به محيط شهود، مركز عالم نشست

روى حسود عنود، سياه شد مثل قير

صاحب ديوان عشق، زيب و شرافت گرفت

گلشن خندان عشق، حُسن و لطافت گرفت

نغمه دستان عشق، رفت به اوج اثير

به هر كه مولا منم، على است مولاى او

نسخه اسما منم، على ست طغراى او

يوسف كنعان عشق، بنده رخسار اوست

خضر بيابان عشق، تشنه گفتار اوست

كيست سليمان عشق، بر در جاهش فقير

اى به فروغ جمال، آينه ذو الجلال

« مفتقر » خوش مقال، مانده به وصف تو لال

گرچه بُراق خيال، در تو ندارد مجال

ولى ز آب زلال، تشنه بود ناگزير

آيت الله محمد حسين غروى كمپانى

 بازگشت 

صفحه اصلی