وکیل زشتی‌ها، وکیل زیبایی‌ها!

در هر لحظه ، به دلایل مختلف می توان ثابت کرد که زندگی بستری از تیغ و خار یا باغی از گل سرخ است . اما اینکه ما زندگی را چگونه ببینیم ، بستگی به این دارد که به چه چیز توجه می کنیم .

آیا هرگز متوجه شده اید وقتی به شما شاخه سرخی هدیه می کنند ، ساقه اش خارهایی به خود چسبیده دارد ؟ اگر خارها را از ساقه جدا کنید گل زودتر پژمرده می شود .

گل فروشها این را می دانند و به همین جهت خارها را به حال خود رها می کنند . آیا هرگز  پرسیده ایید که « چرا گل را با خارهایش به من می دهید؟» البته که نمی پرسید . زیبایی گل را تحسین می کنید ، از کنار تیغ ها می گذرید ، از گل لذت می برید و از اهداءکننده آن تشکر می کنید .

درست همین حالا و در همین لحظه ، بی آنکه از جای خود تکان بخورید می توانید به دلایل مختلف ثابت کنید که زندگیتان پر از بدبختی ، افسردگی و فشار است . اما به همین شکل می توانید شواهد مختلفی برای تنعم ، شادی و هیجان زندگی خود پیدا کنید .

اگر موافقید با منفی ها شروع کنیم . به همه نواقص اطراف خود نگاه کنید . به هر صورت و هر اندازه هم که خوب باشند می توانند بهتر شوند . آیا جز این است ؟ چرکی ها و گرد و غبار را پیدا کنید .

ببینید که چه بسیار اشیایی دارید که باید تمیز و تعمیرو تعویض شوند . چقدر شلوغی ، چقدر درهمی ، راستی که حال آدم به هم می خورد .

حالا ، اگر موافقید از گله و شکایتها فاصله بگیریم و با طرز تلقی تشکر و قدر شناسی با مسایل برخورد کنیم .

بار دیگر به اطراف خود نگاه کنید ، به همان اطرافی که اشکالاتش را دیدید ، اما این بار جنبه های مثبت را ببنید . می توانید از هر چه روی آن نشسته اید شروع کنید . به سایر اشیائی که از آن استفاده می کنید نگاه کنید ، لیوانها ، شیشه ها ، میزها ، پنجره ها، دیوارها و سقفی که شما را زیر خود پناه داده است . به پدیده جالب برق بیاندیشید ، یکصد سال پیش باید خیلی ثروتمند می بودید و شانس می آورید اگر می توانستید یک لامپ برقی در منزل داشته باشید . اما حالا چند لامپ برقی در منزل دارید ؟ درباره تلویزیون و دی وی دی و بسیاری از لوازم و ابزار برقی منزلتان چه نظری دارید ؟

آیا به نظر شما این اشیایی که اطراف شما هستند زیبا نیستند؟ آن تابلو نقاشی که به راستی سالهاست نگاه دقیقی به آن نکرده اید ؟ نقش و نگاری که روی پیراهن شما وجود دارد؟ گلدان ، کاغذ دیواری، قالی زیر پایتان ؟ آخرین باری که لحظه ای را به درک زیبایی رنگها اختصاص دادید کی بود؟

آیا احساس نکردید وقتی به جنبه های مثبت اطرافتان می اندیشید احساس بهتری پیدا می کنید ؟ فرایند توجه به جنبه های مثبت ، برای ایجاد احساسات بهتر در مورد چیزهای صمیمی تر از محیط به شما مانند مثلا بدنتان نتایج مشابهی تولید می کند.

می توانید در جسم خود اشکالات را جستجو کنید . درد در این سمت بدن ، ورم کردن آن اندام ، جوش زدن پوست ، جمع شدن چربی ها ، فهرست مطولی است که وقتی سن و سالمان بالا برود ، بلندتر می شود.

اما حالا ، به جای جنبه های منفی به جنبه های مثبت بدن خود فکر کنید . اگر پای چپ شما درد می کند ، خوشحال باشید که پای راست شما درد نمی کند . درباره همه اجزاء بدنتان که خوب و سرحال کار می کند چه می گوئید ؟ هضم غذا ، گردش خون ، تنفس ، فکر کردن . بی آنکه متوجه باشیم فکر می کنیم . حواس پنج گانه را هم فراموش مکنید . بعضی از ما به قدری این حواس را فرض مسلم می گیریم که بدون فکر نمی توانیم حتی آنها را نام ببریم ، راستی حس پنجم کدام است ؟

انگار دو وکیل در ذهن شما یکی برای « زندگی بد و وحشتناک است » و دیگری برای « زندگی زیباست »  مدرک جمع می کنند . شما در حکم قاضی هستید و می توانید هر مدرکی را که نمی پسندید کنار بگذارید . تصمیم نهایی برعهده شماست . به نظر شما کدام حکم می تواند شور و شادی و آرامش و راحتی بیشتری برایتان به ارمغان آورد ؟

توجه به امر مثبت ، نادیده گرفتن علایم هشداردهنده یک طبیعت منفی نیست که اگر نادیده گرفته شود منجر به ناراحتی و در نهایت مصیبت و فاجعه می شود . اگر از این علایم منفی برای اجتناب از فاجعه استفاده کنیم به هیچ وجه مشمول خصوصیت منفی واقع نمی شوند . حتی بعضی ها این هشدارها را فرشتگان نگهبان نامیده اند .

فرض کنیم در بزرگراه در حال رانندگی هستید ، لامپ کوچکی مقابل شما روشن می شود که نشانه آن است که بنزین اتومبیل در حال اتمام است . ما نمی گوئیم که به این جزءمنفی بی توجه بمانید و خدا را شکر کنید که سایر لامپ ها روشن نشده اند . نه ، یشنهاد ما در این مورد این است که در اولین جایگاه بنزین بزنید .

اما این جا ، همان جایی است که تفکر منفی می تواند وارد شود . واقعیت منفی این است که بنزین اتومبیل شما در حال اتمام است . اما تفکر منفی حالا به این شکل مطرح شود « می ترسم قبل از رسیدن به اولین جایگاه بنزین اتومبیلم تمام شود . اگر تمام شود چه باید بکنم ؟ دستم به جایی بند نیست ، اگر سارقی به من برخورد کند چه باید بکنم ؟ از آن گذشته آیا جایگاه بنزینی که به آن می رسم کارت اعتباری مرا قبول می کند ؟ شاید قیمت بنزین در جایگاههای بزرگراه از شهر گران تر است !!!مطمنا باید خودم بنزین بزنم . حتما لوله بنزین کثیف است و دستهایم بوی بنزین خواهد گرفت. می دانستم که باید در شهر بنزین بزنم ، خدای من چرا من این قدر تنبل و احمق هستم ؟» و غیره و غیره .

در تمام مدتی که این افکار به ذهنتان خطور می کند ، زمانی که بیش از پنج ثانیه طول نمی کشد ، راننده تحت تاثیر اضطراب بر سرعت خود می افزاید که نتیجه ی آن همانا سریعتر تمام شدن بنزین اتومبیل اوست .

پیشنهاد ما این است که اطلاعات منفی را بگیرید ، ببینید که برای اصلاح آن چه اقدامی می توانید صورت دهید . در حالیکه به این اقدام می پردازید به جنبه های مثبت باز گردید (می توانید در این موردِ به خصوص به موسیقیِ رادیو گوش کنید ، محیط را تماشا کنید و از زیبایی طبیعت لذت ببرید .)

در موارد پزشکی بهتر است به نشانه های بیماری توجه کنید ، اما ماندگار شدن روی آن رفتار درستی نیست . مثبت اندیش خوش خیال ممکن است به نشانه های بیماری توجه نکند و در نتیجه کار درمان را با دشواری روبرو سازد . اما منفی اندیش هم در نهایت دیگر از یک پشه گزیدگی سرطان پوست می سازد .

اما مثبت اندیش واقع بین ، راه میانه را انتخاب می کند . نشانه های بیماری را به دقت به پزشک و سایر دست اندر کاران ذی ربط منتقل می سازد . قرار ملاقاتی با آنها می گذارد . غیر اینها ، ماندگار شدن و تأمل روی ناراحتی جایز نیست . به جای آن به جنبه های مثبت تر بها می دهد .

با رعایت این نقطه نظر که به دلایل مختلف می توان در هر لحظه زندگی را عالی یا وحشتناک قلمداد کرد ، اجازه بدهید که ببینیم روی فرایند ذهنی ما چه تاثیری می گذارد ؛ یعنی روی خاطره ما در گذشته و پیش بینی آینده .

در این جا نیز می توانیم برخوردی منفی داشته باشیم « دیشب رفتار بسیار بدی داشتم » . « وقتی شش ساله بودم ، پسرخاله ام با من بازی نمی کرد » .« هفته دیگر باید به دندانسازی بروم ، من از دندانساز متنفرم » .

اما می توانیم از روی خوش خیالی مثبت بیاندیشم « امسال جایزه سیمرغ بلورین را می برم » . در حالیکه اصولا فیلمی نساخته اید. یا « هفته دیگر کوه نوردی می کنم » در حالیکه چند روز پیش عمل جراحی مهمی روی پای ما انجام شده است . « دوستان بسیار خوبی دارم .» در شرایطی که تلفن از دو هفته پیش زنگ نزده است .

به جای این دو ، توصیه ما این است که به خاطرات خوش گذشته ،که به واقع وجود داشته اند ، یا برنامه های واقع بینانه ای که برای آینده داریم فکر کنیم :« برنامه دیشب تلویزیون بسیار خوب بود .» ، « دوستم فردا به دیدار من می آید ؛ عالی است » . « کتابی که آنرا سفارش دادم فردا به دستم می رسد .»

آری ، زندگی کردن در لحظه اکنون هدف بسیار خوبیست ، اما کیست که همیشه چنین کاری بکند ؟ مادام که در خاطرات گذشته و در دورنمای آینده زندگی می کنید ، می توانید از آنها خاطراتی خوش و دورنمایی شادی بخش بسازید .

آیا تفاوت روشنی میان مثبت اندیشی خوش باورانه و توجه واقع بینانه به امر مثبت بیان کردیم ؟ تفاوت ظریف و در عین حال مهمی است . مثبت اندیش خوش خیال بدون توجه به واقعیتها همه چیز را مثبت تلقی می کند . اما مثبت اندیش واقع بین به واقعیتها توجه دارد . از واقعیتها شروع می کند و در مسیر مثبت به پیش می رود .

اگر همه وقت خود را در یک آینده مثبت صرف کنید چه زمانی به لحظه اکنون توجه خواهید کرد ؟ توجه داشته باشید که لحظه همان آینده ای است که شما مدتها قبل در اندیشه آن بودید . از آن لذت ببرید .

مطالب مرتبط:

زندگی، ارزش زیستن دارد؟

بیراهه‌های خوشبختی

چگونه می توان خوشحال تر زندگی کرد؟

خودت را کجا جاگذاشتی؟

معجزه ی تصاویر ذهنی