تبیان، دستیار زندگی
طبری خود روایتی را از ابن عباس نقل می کند که صراحتاً یهود را به خاطر پندار غلط شان در داستان ذبیح مورد اتهام قرار می دهد از ابن عباس روایت شده: «ذبیح اسماعیل است، ولی یهودیان گمان می کنند ذبیح اسحاق است؛ حال آنکه دروغ می گویند!»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسرائیلیات در داستان حضرت ابراهیم (علیه السلام)

ذبیح کیست؟ اسحاق یا اسماعیل؟

حضرت ابراهیم


برخی مفسّران اسلامی، بدون آگاهی از دسیسه ها یا اسرائیلات آفرینانی که در صدد دگرگون جلوه دادن حقایق تاریخی بوده اند، در دام رنگارنگ آن افتاده، به عاملی برای نشر اباطیل آنان مبدل شدند. در ادامه تعدادی دیگر از این روایات را مورد بررسی قرار می دهیم.

اسرائیلیات و داستان ذبیح

در خصوص اینکه حضرت ابراهیم (علیه السلام) مأمور به قربانی کدام یک از فرزندان خود شد و لقب «ذبیح الله» به کدام یک از فرزندان ابراهیم (علیه السلام) اطلاق می شود، در میان مفسّران بحث های دامنه داری صورت گرفته است .

گروهی «اسحاق» را ذبیح دانسته اند و جمعی «اسماعیل» را، نظر اول را جمعی از مفسران اهل سنت و نظر دوم را بیشتر مفسران شیعه بر گزیده اند و یهود و نصارا نیز به ظاهر اتفاق دارند بر اینکه ابراهیم (علیه السلام) مأمور ذبیح فرزندش «اسحاق» شده بود.

هر چند این دو فرزند گرامی ابراهیم (علیه السلام) هر دو از پیامبران بزرگ الهی بوده اند و هر دو مورد تکریم تمام مسلمانان هستند، اما سخن در اینجاست که یهودیان فرصت طلب و کینه توز از دیرباز تلاش کرده اند تا با جعل و وضع روایاتی چند، ذبیح را اسحاق، پدر یعقوب (علیه السلام) او نیای بزرگ اسرائیلیان معرفی کنند و بدین سان چنین برگ برنده ای را از دست اسماعیلیان (که پیامبر اسلام) (علیه السلام) از جمع ایشان بوده بریایند تا در لوای افتخارهایی ساختگی،نیّات شوم خود را جامه ی عمل پوشند.

اما سوگمندانه باید گفت برخی مفسّران اسلامی بدون آگاهی از دسیسه هایی که اسرائیلیات آفرینانی که در صدد دگرگون جلوه دادن حقایق تاریخی بوده اند، در دام رنگارنگ آنان افتاده، به عاملی برای نشر اباطیل آنان مبدل شدند.

در ذیل به نمونه هایی از روایات اسرائیلی که در ذیل داستان ذبیح در قرآن (سوره ی صافات) آیات 99 تا 112) وارد شده، اشاره می کنیم.

طبری خود روایتی را از ابن عباس نقل می کند که صراحتاً یهود را به خاطر پندار غلط شان در داستان ذبیح مورد اتهام قرار می دهد از ابن عباس روایت شده: «ذبیح اسماعیل است، ولی یهودیان گمان می کنند ذبیح اسحاق است؛ حال آنکه دروغ می گویند!»

1- طبری در تفسیر خود به نقل از ابی کریب از زید بن حباب از حسن بن دینار از علی بن زید از حسن بصری از آحنف بن قیس از عباس بن عبدالمطلب از پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) روایت می کند که فرمود: «ذبیح اسحاق بود»

طبری در ادامه ی گزارش روایات مختلف که بر اساس بعضی ذبیح اسحاق است و براساس بعضی اسماعیل- می گوید: «بهترین و صحیح ترین اقوال که با ظاهر قرآن  نیز سازگار است سخن کسی است که می گوید از میان دو فرزند ابراهیم (علیه السلام) اسحاق به عنوان قربانی برگزیده شد»

2- همچین طبری روایت کرده که کعب الاحبار به ابوهریره گفت: آیا می خواهی از اسحاق فرزند ابراهیم که پیامبری الهی بود تو را خبر دهم؟ ابوهریره گفت: آری. کعب گفت: ابراهیم در رویا دید فرزندش اسحاق را ذبح می کند، شیطان گفت به خدا سوگند اگر آل ابراهیم را در این قضیه فریب ندهم، پس از آن هیچ یک از ایشان را فریب نتوانم داد. بدین جهت شیطان به هیبت مردی آشنا در آمد که ابراهیم با او آشنا بود.

کعب الاحبار در انتهای این حدیث می گوید: پس هنگامی که ابراهیم تصمیم به ذبح فرزندش گرفت و اسحاق در برابر او تسلیم شد، خداوند او را- به ابراهیم- بخشید و ذبحی عظیم را فدای او گرداند.

3-  در همان تفسیر از ابی سعید خدری نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: «حضرت داوود از خدای خویش در خواستی کرد و گفت: بار پروردگارا! مرا مانند ابراهیم و اسحاق و یعقوب قرار ده. خداوند متعال به وی وحی کرد که من ابراهیم را با آتش آزمودم، پس صبر پیشه کرد، اسحاق را با قربانی شدن آزمود، صبر کرد و یعقوب را- با فراق فرزندش- آزمودم صبر کرد... تا آخر حدیث»

در تفسیر مقاتل بن سلیمان نیز گزارش شده که گوسفندی که برای قربانی  کردن به جای اسحاق! فرستاده شد، چهل سال در بهشت چریده بود!

پاره ای از مفسّران در مواجهه با چنین روایاتی و با مشاهده ی روایاتی که در نقطه ی مقابل آن، اسماعیل را به عنوان ذبیح معرفی کرده اند، از اظهار عقیده در این باره - و ترجیح یک از اقوال بر دیگری- سرباز زده اند و تنها به گزارش روایات متضاد بسنده کرده اند که از آن میان می توان به سیوطی ، فخر رازی - زمخشری و برخی دیگر اشاره داشت.

جالب آنکه برخی از مفسران با لطافت خاصی این روایات متضاد را با یکدیگر آشتی داده اند تا شاید به نحوی آتش این منازعه ها با این تدبیر فروکش کند!

به عنوان مثال صاحب تفسیر صافی در چنین مقامی می گوید: «ذبیح اسماعیل بود، لیکن وقتی اسحاق پس از چنین ماجرایی به دنیا آمد، مرتباً در دل خود آرزو می کرد تا او نیز به سان برادرش به این مقام رفیع دست یازد و به فرمان خدا- برای قربانی شدن- سر می سپارد، تا همانند برادرش به ثواب عظیم آن نایل شود. خداوند که از این خطورهای قلبی اسحاق آگاه بود، برای نایل شدن او به این مقام، وی را در میان فرشتگان خود، ذبیح نامید!»

حضرت ابراهیم

نقد و بررسی این روایات

قطع نظر از ایرادهایی که برخی محقّقان بر اسناد چنین روایاتی وارد آورده اند، اصولاً مضمون این روایات که در صدد اثبات ذبیح بودن اسحاق است، با ظاهر قرآن و روایات معتبر و حقایق تاریخی، تنافی آشکاری دارد.

قرآن و داستان ذبیح

1- در سوره ی صافات خدای متعال ابتدا ماجرای ذبح را بازگو کرده، بعد از آن بشارت به اسحاق را عنوان می کند و می فرماید:

«و یشرناه باسحاق نبیا من الصالحین » «ما او را به اسحاق، پیامبری صالح، بشارت دادیم.»

و این خود دلیلی است که اسحاق بعد از ماجرای قربانی به دنیا آمده است؛ همچنین ترتیبی که از زبان خود ابراهیم در قرآن آمده است به این معنا اشاره دارد که نخست اسماعیل و بعد از او اسحاق به دنیا آمده است. از جمله:

«الحمد لله الذی وهب لی علی الکبر اسماعیل و اسحاق» «حمد خدای را که در سن پیری اسماعیل و اسحاق را به من بخشد»

همین طور خداوند در شش مرتبه ای که از آن دو در قرآن یاد کرده، همواره اسماعیل را بر اسحاق مقدّم داشته است.

2- در آیه ی 71 سوره ی هود (علیه السلام) می فرماید:

«فبشرناها باسحاق و من وراء اسحاق یعقوب» «او را بشارت به اسحاق و پس از او یعقوب دادیم.»

این آیه نشان می دهد که ابراهیم مطمئن بود اسحاق زنده می ماند و فرزندی همچون یعقوب از او به وجود می آید؛ بنابراین نوبتی برای ذبح باقی نخواهد ماند. کسانی که ذبیح را اسحاق می دانند، در حقیقت این آیات را نادیده  گرفته اند.

روایات اسحاق ذبیح و آبشخور تورات

در باب 22 سفر پیدایش چنین آمده است: «و واقع شد بعد از این وقایع که خدا ابراهیم را امتحان کرده، بدو گفت ای ابراهیم، عرض کرد: لبیک. گفت: اکنون پسر خود را که» یگانه تو است و او را دوست می داری یعنی اسحاق را بردار و به زمین موریا برو و او را در آن جا بر یکی از کوه هایی که به تو نشان می دهیم برای قربانی سو ختنی بگذران.

لحن تأکیدی تورات نویسان به خصوص عبارت «یعنی اسحاق را» تردید، آمیز است و چنان می نماید که در داستان اصلی تورات نسبت ذبح به فرزند دیگر ابراهیم داده شده اما یهودیان- با دست کاری در تورات- برای تکمیل مفاخر خویش آن را به پدر اسرائیل منتسب ساخته اند.

این کثیر در تفسیر خود پس از آنکه روایاتی را که نشانگر ذبیح بودن اسحاق است ذکر کرده می گوید: «این اقوال- و خدا داناتر است- تماما مأخوذ کعب الاحبار است، زیرا کعب هنگامی که در دوران حکومت عمر اسلام آورد، از کتاب های قدیمی که در اختیار داشت برای عمر نقل می کرد و چه بسا عمر نیز به سخنان وی گوش فرا می داد. این امر باعث شد تا مردم در گوش دادن به منقولات کعب خود را آزاد بینند و حرف های راست و دروغ او را نقل کنند. در حالی که این امت به یک حرف از منقولات کعب نیازی ندارد.»

محمد بن کعب می گوید: «من نزد محمد بن عبدالعزیز بودم که از آن یهودی اسلام آورده پرسید: کدام یک از دو فرزند ابراهیم، مورد فرمان ذبح قرار گرفتند؟ آن مرد پاسخ داد که ای امیر مومنان! اسماعیل، به خدا سوگند یهودیان- خود نیز- این را می دانند؛ ولی از آنجا که بر عرب حسادت ورزیدند و چون نمی خواستند پدر ایشان (اعراب) به عنوان ذبیح شناخته شود، بنابراین واقعیت را انکار کردند و اسحاق را ذبیح دانستند؛ چرا که اسحاق نیای آنان است»

وی در جای دیگر می گوید: «آنان این حرف (قول به ذبیح بودن اسحاق) را از کعب الاحبار یا از کتاب های اهل کتاب گرفته اند. موضوع قربانی اسحاق در حدیثی صحیح از معصوم وارد نشده تا (برای قبول آن) مجبور به ترک ظاهر قرآن شویم.»

جالب آنکه طبری خود روایتی را از ابن عباس نقل می کند که صراحتاً یهود را به خاطر پندار غلط شان در داستان ذبیح مورد اتهام قرار می دهد از ابن عباس روایت شده: «ذبیح اسماعیل است، ولی یهودیان گمان می کنند ذبیح اسحاق است؛ حال آنکه دروغ می گویند!»

سندی گویا در نقش آفرینی یهود در جعل این روایات

نقل شده روزی در جلسه ی خلیفه اموی، عمر بن عبدالعزیز سخن از داستان ذبیح به میان آمد و محمد بن کعب قرظی با استناد به برخی آیات، استدلال کرد که ذبیح اسماعیل بوده است اما چون استدلال وی را نپذیرفتند. خلیفه به سراغ یکی از علمای یهود که اسلام آورده بود و در شام سکونت داشت فرستاد تا نظر او را در این باره جویا شود محمد بن کعب می گوید: «من نزد محمد بن عبدالعزیز بودم که از آن یهودی اسلام آورده پرسید: کدام یک از دو فرزند ابراهیم، مورد فرمان ذبح قرار گرفتند؟ آن مرد پاسخ داد که ای امیر مومنان! اسماعیل، به خدا سوگند یهودیان- خود نیز- این را می دانند؛ ولی از آنجا که بر عرب حسادت ورزیدند و چون نمی خواستند پدر ایشان (اعراب) به عنوان ذبیح شناخته شود، بنابراین واقعیت را انکار کردند و اسحاق را ذبیح دانستند؛ چرا که اسحاق نیای آنان است.»

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منبع :

مجله ترنم وحی ، حمیدمحمد قاسمی