تبیان، دستیار زندگی
زهد و سادگی امام یادآور زهد علوی بود. بدور از تجمل و ساده می زیست،‌ساده می پوشید و ساده می خورد. در زمانی كه می توانست در یك كاخ زندگی كند خانه محقر جماران را برگزید، خانه ای كه از فرط سادگی تعجب جهانیان را برانگیخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

و اینگونه دنیا را تکان داد

امام ره

زهد و سادگی امام یادآور زهد علوی بود. بدور از تجمل و ساده می زیست،‌ساده می پوشید و ساده می خورد. در زمانی كه می توانست در یك كاخ زندگی كند خانه محقر جماران را برگزید، خانه ای كه از فرط سادگی تعجب جهانیان را برانگیخت.

زهد، یکی از بالاترین مقامات معنوی و از بهترین فضیلت های اخلاقی است که زینت عارفان و عالمان و سالکان راه هدایت است. در بیان ارزش و اهمیت زهد، همین بس که خداوند هیچ پیامبری را برنگزید، مگر آنکه زاهد بود.

زهد، کم یاب ترین و ارزشمندترین چیزهاست که آدمی آن را می شناسد و همگان آن را می ستایند، ولی بیشتر مردم به آن عمل نمی کنند. زهد، بهترین وسیله ای است که می تواند انسان را به قله رفیع سعادت و کمال رهنمون شود، آنچنان که آن را کلید در بهشت و مایه آزادی و نجات از آتش دوزخ دانسته اند.(1)

کسانی که از روی احساسات یا تحت تأثیر دیگران در مسیر زهدورزی گام برمی دارند، ممکن است در مراحل اولیه، شور و شوق فراوان داشته باشند، ولی به مرور زمان، انگیزه خود را از دست می دهند؛ زیرا پشتوانه حرکت شان احساسات و عوامل زودگذری بوده است، که در نهایت سپری می شود.

از این رو، برای رسیدن به ثبات قدم و تقویت روحیه زهدورزی، باید در مسائل و مشکلات اطرافیان به ویژه اسوه های زهد تأمل شود، تا بتوان سختی ها و مصیبت های زندگی خویش را نیز آسان تر پذیرفت.

بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره)، از جمله رادمردانی بودند که روح الهی خویش را به حقیقت وارستگی آراسته بوده و هیچگاه دنبال دنیا نرفته، و بدین طریق توانستند بزرگترین انقلاب قرن را پایه ریزی نمایند.

ایشان با نگرش مثبت و سازنده به زهد و تاسی از پیشوایان دینی، توانست یک تنه ابر قدرت های غرب و شرق را به زانو در بیاورد، چرا که انسان هنگامی که به حقیقت و ماهیت دنیا پی بُرد و در برابر، به ارزش والای آخرت و نعمت هایش آگاه گشت، دیگر سعادت و خوشبختی خود را در این دنیا نمی جوید؛ زیرا می داند که روزی از این جهان خواهد رفت جهانی که در نظرش جز سرابی فریبنده چیزی نیست و از این رو به آن دل نمی بندد.

چنان که پیشوای متقیان، امیرمومنان علی علیه السلام نیز می فرماید: « إن کُنتُم زَهَدتُم خَلَصْتُمْ مِن شَقاءِ الدُّنیا وَ فُزتُم بِدارِ البَقاء........شما اگر زهد را پیشه خود سازید، از چنگال بدبختی های دنیا رها می شوید و در آخرت سرافراز خواهید بود.(2)

یكی از همراهان امام (ره)  می گوید: در نجف اشرف ، حضرت امام (ره) شبها به اتاقی تشریف می بردند كه قسمتی از آن فرش مناسبی نداشت.

روزی به ایشان گفتم: آقا! اجازه دهید یك فرش برای این جا تهیه كنیم. آن جا گلیم است و با این جا جور در نمی آید. حضرت امام فرمودند:«مگر این جا منزل صدراعظم است ؟» گفتم : از منزل صدراعظم هم بالاتر است.

 این جا منزل امام زمان (عج) است . امام امت (ره) فرمودند: «چه می گویی؟ در منزل امام زمان (عج) هم معلوم نیست چه فرشی افتاده است.(3)

نکته دیگر اینکه، زهد در حقیقت، امری است باطنی و درونی، که آثار آن در مقام عمل و نحوه برخورد با امور مادی و معنوی بروز می‌کند به عبارت دیگر، می توان گفت که زهد حقیقتی است نفسانی و زاهد حقیقی کسی است که امکانات لازم برای رسیدن به دنیا را داشته باشد یا نداشته باشد، دسترسی و دست‌یابی به دنیا و مظاهر آن پیدا شده باشد یا دستش کوتاه باشد، در تمام صور هیچ‌گونه دلبستگی به دنیا در خود احساس نکند.(4)

« مرحوم امام خمینی (ره) بعد از رسیدن به حكومت، به علّت بیماری قلبی و تشخیص پزشكان جهت مراقبـت مسـتمر به تهران آمدند.

یك ساختمان سه طبقه برای ایشان در نزدیكی بیمارستان اجاره‌شد كه طبقه‌ اوّل پاسداران، طبقه‌ دوّم مخصوص خانواده و طبقه سوّم برای دیدارها و ملاقات‌ها در نظرگرفته شد. روزی امام فرمودند: این خانه مجلّل است و ما باید از اینجا برویم. (چون دیوار بیرونی خانه سنگ شده بود.

خلاصه جست و جو جهت تهیّه منزل آغاز شد تا این كه در جماران یك خانه‌ی ساده كه 160متر زمین داشت با دو اتاق كه یكی برای استراحت ایشان و یكی برای ملاقات ها پیدا و اجاره‌كردیم.(5)

زهد و سادگی امام یادآور زهد علوی بود. بدور از تجمل و ساده می زیست،‌ساده می پوشید و ساده می خورد. در زمانی كه می توانست در یك كاخ زندگی كند خانه محقر جماران را برگزید، خانه ای كه از فرط سادگی تعجب جهانیان را برانگیخت.

امام از هر گونه غذای چرب و نرم پرهیز كرد و به گفته اطرافیانشان غذای مورد علاقه ایشان نان و پنیر و مغز گردو بود. در منزل ایشان یك چراغ روشن اضافه پیدا نمی شد و حتی گاهی اوقات كه خود امام در حال ملاقات با شخصیتها و افراد متوجه روشنی بی مورد چراغ دستشویی می شدند بلند شده و بدون آنكه به دیگران امر كنند، خودشان آنرا خاموش می كردند.

حضرت امام (ره) به پیروی از فرموده مولای متقیان که می فرمایند :« خداوند بر رهبران حق واجب كرد كه خود را با افراد ضعیف تطبیق دهند تا تنگدستی بر فقیر سنگینی نكند» همانند همه افراد كشور كوپن داشتند و همانطور كه خیلی خانه ها كوپن كم می آورند، در خانه امام هم زیاد شنیده می شد كه می گفتند: روغن ما تمام شده، مرغ نداریم و كوپن هم نداریم.(6)


پی نوشت‏ها:

1.    زینب جعفری، طوبی ،  مرداد 1385، شماره 8، ص 49

2. عبدالواحد بن‌ محمد آمدی‌ للتمیمی‌،غررالحكم‌ و دررالكلم‌، انتشارات‌ دفترتبلیغات‌ اسلامی‌، قم‌، 1369،ج 1 ، صفحه 292.

3.    پایگاه شهید آوینی

4.    مرتضی مطهری ، مجموعه آثار ،قم؛ انتشارات صدرا، جلد 16  سیری در سیره نبوی

5.    فرازهایی از ابعاد روحی و اخلاقی و عرفانی امام خمینی (ره) ص47 با اندکی تغییر

6.    http://www.emamali.net/imam-khomaini-ali.htm

منابع:

غررالحكم‌ و دررالكلم‌

مجموعه آثار استاد مطهری

تهیه و فرآوری: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان