مرضیه طلوع اصل، ویراستار کتابهای کودک و نوجوان
یادم نیست اولین بار کی دیدمش؛ ولی خوب یادم است که همیشه در حال دویدن بود.معمولاً حرف هاش را تند تند می زند؛ چون خیلی وقت ندارد. در عین حال پاسخ گوی همه هست و می شود همیشه اخبار کتاب های جدید کانون را از او پرسید. در سالهای اخیر در کتابهای کانون نام «مرضیه طلوع اصل» به عنوان ویراستار هم به چشم میخورد.
سال 1356 در تهران به دنیا آمد. تحصیلات دبیرستانش را در رشته علوم انسانی در دبیرستان هجرت به پایان برد. سپس در رشته ی روزنامه نگاری (علوم ارتباطات) دانشگاه آزاد اسلامی فارغ التحصیل شد.
متاهل است و یک پسر ده ساله دارد.
در حال حاضر مسئول اجرایی روند تولید کتاب در انتشارات کانون است. با این حال نمونه خوانی هم میکند. شانزده سال سابقه کار دارد و در کنار این کارها، گاهی هم ویراستاری میکند.
از او تاکنون کتاب های «این که جوجه من نیست»، «کی خورشید را خورده» در نشر زیتون به چاپ رسیده است. داستان هایی را برای مجله ی کوشش نوشته و به تازگی «داستان هزار پا و هزار کار» ش در کانون تصویب شده است.
- چی شد که این کار را انتخاب کردید؟ با توجه به این که فارغ التحصیل رشته ی روزنامه نگاری هستید، دلتان نمی خواست روزنامه نگار شوید؟
دانشجو که بودم تصمیم گرفتم سرکار بروم. به دوستان و آشنایانم سپردم برایم کاری پیدا کنند. انتشارات کانون نیاز به نمونه خوان داشت، و من بعد از گذراندن یک دوره ی آموزشی سه ماهه، استخدام شدم. در آن زمان شبکه ی خبر تازه راه اندازی شده بود. فرم مشخصات استخدامی آنجا را هم پر کرده بودم؛ اتفاقاً پذیرفته هم شدم؛ اما رفتن به شبکه خبر و به شکل آزاد کار کردن، برام یک ریسک بود. نگران بودم کانون را از دست بدهم.
- لطفاً کمی درباره مسئولیتتان، یعنی مراحل چاپ کتاب صحبت کنید؟
بعد از تایید یک متن در شوراهای مختلف انتشارات، مجوز نشر از سوی مدیریت انتشارات صادر می شود. متنی که مجوزهای لازم را دریافت کرده، وارد بخش گرافیک میشود. در مرحله ی اول متن به ویراستار سپرده میشود. اگر کتاب تصویری باشد، در همین مرحله یک نسخه هم در اختیار تصویرگر گذاشته میشود. کار تصویرسازی و ویراستاری تقریباً همزمان انجام می شود. سرپرست گرافیک با توجه به متن داستان، تصویرگر مناسب را انتخاب می کند.
بعد از انجام ویراستاری، کتاب را به همکار حروفچین تحویل می دهیم. بعد از حروف چینی، متن توسط نمونهخوان خوانده می شود. نمونهخوانی یعنی تطبیق متن ویراستاری شده با متن حروفچینی شده و گرفتن غلط های حروفچینی.
گاهی به دلیل شلوغی متن، برخی اصطلاحات ویراستاری جا میماند که در این مرحله به متن اضافه میشود.
دوباره متن برای اصلاح به حروفچینی برمیگردد. بعد از اصلاح مجدداً برای نمونه خوانی فرستاده می شود. متن اصلاح شده همراه با تصاویر را به صفحه آرا میسپاریم. وقتی ماکت اول آماده شد، برای تهیهی فیپای کتاب، به کتاب خانه مرجع کانون ارسال میشود. قسمت شناسنامه هر کتاب را خودم تهیه می کنم. ماکت نمونه خوانی میشود، اگر نیاز باشد که نویسنده، شاعر یا حتی تصویرگر هم کار را ببیند، با آن ها هماهنگ می کنم بعد از رفع تمام اشکالات و انجام اصلاحات، pdf کتاب را به واحد چاپ، برای تهیه اوزالید می فرستم.
اوزالید توسط صفحه آرای همان کتاب بررسی و بعد از تایید به همراه CD اصلاحی، برای چاپ نهایی به چاپخانه فرستاده می شود.
صحبتهای من کمی طولانی شد، ولی بدانید مراحل تولید یک کتاب خیلی مفصلتر از این است که من توضیح دادم.
- این کارها سخته ؟بله خیلی. خیلی باید حواسم جمع باشد که هر کاری توی چه مرحله ای است. به خصوص این که نباید زیاد وقت بگیرد. هر مرحله ممکنه به مشکلاتی بربخورد. مثلا تصویر برای برخی اصلاحات برگردد به تصویرگر. کار توی همان مرحله میماند تا اصلاح شود. گاهی به ویراستار دسترسی نداریم و کار ایراد دارد، باید بگردیم دنبال ویراستار. گاهی متن ها خیلی بد خطند، نویسنده زیربار نمی رود و….
- آیا در کارتان دچار تردید هم می شوید؟
بله پیش آمده. فکر کنم ممکن است برای هر کسی پیش بیاد که در کارش دچار تردید شود. اولین کاری که در چنین مواقعی می کنم مشورت کردن است. از همکارانم نظر خواهی می کنم تا از تجربیات آن ها استفاده کنم.
- درباره ویراستاری کمی برایمان بگویید.
ویراستاری کار راحتی نیست. هر نوشته باید از همه نظر، محتوا، بیان، و … مورد بررسی و بازبینی قرار بگیرد. ویراستار موظّف است ضمن رعایت سبک اثر، خطاهای نگارشی را بگیرد.
- تا به حال چند کتاب، ویراستاری کردید؟
زیاد. به نظرم بیش از هشتاد جلد.
- به نظر شما مزیت ویراستار شدن در چیه؟
نوشته های جدید حاوی اطلاعات جدید است. متن های مختلف با سبک نگارش های مختلف به دستت میرسد. تصور کنید از هر کتاب فقط یک نکته جالب و آموزنده به یادت بماند. ویراستاری از معدود مشاغلی است که در هر لحظه با آموختن همراه است.
- بیش ترین مهارتتان در چه کاری است؟
سرپرستی اجرایی روند تولید کتاب
- در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
به غیر از کارهای اداری همیشگی، ویراستاری رمان«رۆیاهایت را از دست نده» خانم گیویان از انتشارات کانون.
- نظرتان درباره ی این جمله چست؟ “ویراستار باید حتماً نویسنده ی خوبی باشد.”
خب، ویراستار باید حتماً با دنیای نویسندگی آشنا باشد تا بتواند اشکالات کار را ببیند. ولی این به این معنا نیست که اگر نویسنده نبود، نمیتواند ویراستاری کند.
- کارتان چه تاثیری در زندگی تان داشته است؟
به خاطر اینکه کتابهای زیادی در چرخه تولید هستند، هر لحظه و هر روز، هر کدام در یک مرحله متفاوت از هم، فکر و ذهنم را مشغول میکند. به همین دلیل سر وقت و سر ساعت به هیچ کاری نمیرسم. توی خانه هم چون با خودم کار میبرم، به همین شکل است.
سعی میکنم برنامه ریزی دقیق کنم تا به همهی کارها برسم. در کل یک آدم منظم بی نظم هستم.
- آیا با نویسنده، شاعر و یا مترجم اصلاحات را هماهنگ می کنید؟
بله حتماً در هر مرحله، حتی با تصویرگر.
- از ویراستاری کدام کتاب بیش تر لذت بردید؟
اولین رمان ترجمه ای که کار کردم و خیلی هم برام سخت بود. "طلسم سیاه دل"
خیلی لذّت بردم. دلم طاقت نیاورد و اول یک بار داستان را کامل خواندم. خیالم که راحت شد شروع کردم به ویراستاری و خنده دار ترین آنها، «گردان قاطرچی ها » بود که آن را هم اول خواندم و حسابی خندیدم، بعد کار کردم.
- چی شد سراغ نویسندگی رفتید؟
بودن در محیط، حال و هوای نویسندگی، سر و کار داشتن با انواع متن ها در گروه های سنی مختلف، آدم را سر ذوق میآورد. البته نوشتن خیلی سخت است. (در اصل صحیح نوشتن سخت است.) یادم است اولین کار را که یک قصه کوتاه بود سیزده، چهارده بار نوشتم. الان خیلی دوست دارم بیش تر بنویسم؛ اما همه اش در حد یک طرح مانده و همت نمی کنم.
و اما سخن آخر با نوجوانان
حتماً کتاب بخوانند. زیاد بخوانند. من بیش تر موافق خواندن خود کتاب هستم تا کتاب به شکل الکترونیک یا کامپیوتری. به دست گرفتن کتاب و ورق زدنش لذّت دیگری دارد.
بخش کودک و نوجوان تبیان
منبع: سایت هدهد
مطالب مرتبط:
بزرگسالانی که لباس نوجوانان را میپوشند