تبیان، دستیار زندگی
برخی از گله گذاری ها و ناشکری‌ها در میان گفتار و اعمال ما وجود دارد که در حین ارتکاب، از اشتباه بودن آن غافل هستیم. در بسیاری اوقات به جای آنکه شکر خدا و تشکر از خلق او را به زبان برانیم، جز ناشکری و گله گذاری امری دیگر را جایز نمی‌شماریم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گله گذاری های خانمان سوز


برخی از گله گذاری ها و ناشکری‌ها در میان گفتار و اعمال ما وجود دارد که در حین ارتکاب، از اشتباه بودن آن غافل هستیم. در بسیاری اوقات به جای آنکه شکر خدا و تشکر از خلق او را به زبان برانیم، جز ناشکری و گله گذاری امری دیگر را جایز نمی‌شماریم.


ناشکری

خربزه بد طعم

شفیق بلخی خربزه ای برای همسر خود خرید. زوجه‌اش دید طعمی ندارد. به شفیق اوقات تلخی نمود و سخن های غضب آلود و تند گفت. شفیق با کمال نرمی گفت: این همه خشونت برای کیست؟ به جهت خریدار یا فروشنده؟ یا زارع و یا خالق است؟ اگر به جهت فروشنده است، او عمداً میوه بد به کسی نمی‌دهد، به جهت اینکه می داند که آن مشتری دیگر به نزد او نخواهد رفت. اگر به من می گویی که خریدارم، من اگر می دانستم که بد طعم است البته نمی خریدم. و اگر به زارع می‌گویی، او نیز تخم بد طعم هرگز دانسته و فهمیده نخواهد کاشت. اگر به خالق می‌گویی پس توبه کن. پرهیز بنما و ناشکری مکن . زن از گفتار خود خجل شد و عذر خواست.

برخی از گله گذاری ها و ناشکری‌ها در میان گفتار و اعمال ما وجود دارد که در حین ارتکاب، از اشتباه بودن آن غافل هستیم. در بسیاری اوقات به جای آنکه شکر خدا و تشکر از خلق او را به زبان برانیم، جز ناشکری و گله گذاری امری دیگر را جایز نمی‌شماریم.

شکر چیست؟

شكر، ثناگوئى در مقابل نعمت است.در مجمع فرموده: شكر اعتراف به نعمت است توأم با نوعى تعظیم.رمّانى گفته: شكر اظهار نعمت است. راغب گوید: شكر یاد آوردى نعمت و اظهار آن است ... ضد آن كفر به معنى نسیان و پوشاندن نعمت است ... شكر بر سه نوع است: شكر قلب و آن یاد آورى نعمت است. شكر زبان و آن ثنا گوئى در مقابل نعمت است.شكر سایر جوارح و آن مكافات نعمت به قدر قدرت است.شكر فقط در مقابل نعمت و بذل است. ( قاموس قرآن ج 4)

شکر و سپاس یا از خالق است و یا از مخلوق، انسانی که در برابر نعمت های خدا شاکر و سپاسگذار است سعی می‌کند حق نعمت خدا را به جا آورد . سپاس و تشکر در برابر مخلوق خدا نیز از این جرگه خارج نیست. قدردانی از همسر و والدین و دوستان و آشنایان در مقابل کاری که برایمان انجام می دهند در طول سپاس و قدردانی از خداوند متعال است که در حکایتی که نقل کردیم قدردانی و سپاس از خالق و مخلوق هر دو مورد غفلت قرار گرفته بود، و این در حالی است که امام صادق ( علیه السلام ) می‌فرمایند: در تورات نوشته است. هر كس به شما احسان كرد سپاسگزار باشید، هر گاه بر نعمتى شكرگزار باشید زوالى براى او نخواهد بود و اگر كفران كردى از دست مى‏رود شكر نعمت را زیاد مى‏كند وتغییرى در آن پیدا نمى‏شود. (مشكاة الأنوار / ترجمه عطاردى )

امام على «علیه السلام» می‌فرمایند: نیاز نیكوكاران به انجام دادن كار نیك بیش از نیاز نیازمندان است؛ چون كه پاداش، افتخار و نام نیك آن از ایشان خواهد بود؛ پس هر وقت كسى كار نیكى مى‏كند، نخست براى خود مى‏كند (و سپس براى دیگرى)؛ بنا بر این نباید براى كارى كه به سود خود انجام داده است خواستار سپاسگزارى از جانب دیگرى باشد

نشانه شکر نعمت

علامت شكر نعمت، این است كه كسى را در نافرمانى خدا تقویت ننماید، و مردم معمولى، شكر را در موردى مى‏دانند كه خوراك و پوشاكى به آنها داده شود، امّا شكر خواص نسبت به آن چیزى است كه خدا براى او اختیار كرده، چه سختى باشد و چه راحتى، (زیرا آن را از سوى خدا خیر تلقى مى‏نماید). (إرشاد القلوب / ترجمه سلگى    ج1‏) بنابراین شاکر به معنای حقیقی آن را باید  فردی دانست که در همه حال، از پیشامد‌های زندگی خویش راضی و خشنود بوده و هم در حال خوشی و آسایش و هم درحال سختی و مصیبت شکر خدا را به جا آورده و رضا به رضای او می‌دهد. در روایت آمده كه سبب بردن ادریس به آسمان این بود كه: فرشته‏اى به او بشارت قبولى اعمال و آمرزش لغزشها داد، او نیز آرزو كرد زنده بماند، فرشته پرسید: براى چه آرزوى حیات دارى؟ گفت: براى اینكه سپاس حقّ را به جاى آورم، زیرا در مدّت حیات، دعا مى‏كردم اعمالم قبول شود، حال كه به مقصود خود نایل گشته‏ام، مى‏خواهم شكر خدا را به جاى آورم،؟ آن فرشته بال خود را گشود و او را در برگرفت و به آسمانها برد. ( همان )

شکر

فضیلت شکر و سپاسگزاری

فعلی در این جهان محقق نمی‌گردد که نتوان اثری از آن بر زندگی انتظار داشت. شکرگزاری و سپاس از خداوند نیز از این مقوله خارج نیست و می توان آثاری بر آن ترتب داشت. چنانکه شعری مبنی بر این موضوع میگوید:

شکر نعمت نعمتت افزون کند     کفر نعمت از کفت بیرون کند

حضرت رضا علیه السّلام فرمود: از خداوند بترسید و فروتن باشید و شكر خداوند را بجاى آورید .

مردى از بنى اسرائیل در خواب دید كه به او مى‏گویند: نیمى از عمرت را در وسعت و راحتى زندگى خواهى كرد اینك هر كدام از نصف را مى‏خواهى انتخاب كن آن مرد به زن خود گفت من چنین خوابى دیده‏ام شما كدام نصف را انتخاب مى‏كنى؟ زن گفت: نصف اول را اختیار كن گفت :مانعى ندارد و در این هنگام دنیا به او روى آورد. زن گفت فلان همسایه نیازمند است حاجت او را برآورد و فلان خویشاوند احتیاجى دارد نیاز او را برطرف كن، او هم چنان وضعش خوب مى‏شد و شكر خداى را بجا مى‏آورد و احتیاجات نیازمندان برطرف مى‏كرد.بار دیگر همان شخص به خواب مرد بنى اسرائیل درآمد و گفت: نصف عمرت تمام شد اكنون چه مى‏گوئى؟  صبح موضوع را بار دیگر با زنش مطرح كرد زن گفت: خداوند به ما نعمت داد و ما هم شكر نعمتش را بجاى آوردیم، خداوند هم وفا خواهد كرد.  بار دیگر در جواب به آن مرد گفتند: اكنون تمام عمر را در نعمت و رفاه خواهى بود. ( مشكاة الأنوار / ترجمه عطاردى )

حضرت صادق از پدرانش علیهم السّلام روایت مى‏كند كه فرمودند:رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: هر بنده‏اى كه شاكر باشد خداوند براى او می‌افزاید آنچه را بخواهد.

علامت شكر نعمت، این است كه كسى را در نافرمانى خدا تقویت ننماید، و مردم معمولى، شكر را در موردى مى‏دانند كه خوراك و پوشاكى به آنها داده شود، امّا شكر خواص نسبت به آن چیزى است كه خدا براى او اختیار كرده، چه سختى باشد و چه راحتى، (زیرا آن را از سوى خدا خیر تلقى مى‏نماید)

خواستار تشکر نباش!!!

انسان حقیقی و انسانی که از دام تعلقات روزگار رها شده و وارسته و پاکیزه است، در مقابل نیکی و احسانی که به خلق خدا می‌کند انتظاری نداشته و در مقابل، آن را نعمتی بر خود فرض می‌کند.

امام على «علیه السلام» می‌فرمایند: نیاز نیكوكاران به انجام دادن كار نیك بیش از نیاز نیازمندان است؛ چون كه پاداش، افتخار و نام نیك آن از ایشان خواهد بود؛ پس هر وقت كسى كار نیكى مى‏كند، نخست براى خود مى‏كند (و سپس براى دیگرى)؛ بنا بر این نباید براى كارى كه به سود خود انجام داده است خواستار سپاسگزارى از جانب دیگرى باشد.

به این آموزش نگاه كنید! چگونه آدمى را براى انجام دادن كار نیك بر مى‏انگیزد و آن را بر وى آسان مى‏سازد، و با الهام بخشى تابناك خود، احساسات متعالى را در او زنده مى‏كند؟ و چگونه انسان را از یك سو به اوج اخلاص بالا مى‏برد، و از سویى دیگر به پرهیز شدید از منّت گذاشتن بر دیگران به هنگام انفاق كردن وامى‏دارد، و از جهت سوّم انسان را به توجّه كردن به عاقبت جاودانى عمل خویش فرا مى‏برد.

بنگرید كه چگونه از آدمى فردى صالح و فعّال مى‏سازد، كه خدمات خویش را به توده‏ها تقدیم مى‏كند، و خود را براى نیكى كردن‏نیازمندتر از نیازمندان به آن نیكى مى‏شناسد؛  و در طهارت روحى به جایى مى‏رسد كه خواستار سپاسگزارى كسانى كه در حق ایشان نیكى كرده است نمى‏شود، بلكه نیكى كردن به كس دیگر را جز نیكى كردن به خویش نمى‏بیند.

مریم پناهنده                  

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع :

1) قاموس قرآن / علی اکبر قرشی بنایی/ ج 4

2)مشكاة الأنوار / ترجمه عطاردى

3)إرشاد القلوب / ترجمه سلگى  /  ج1

4)پیشه پیشینیان / دکتر عبدالمجید حیرت سجادی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.