شفاعت یا خرافه ؟!
یکی از امورِ مورد قبول شیعیان، مسئله شفاعت میباشد. این موضوع مورد اختلاف فریقین ـ شیعه و اهل سنت ـ است و گروهی از سنیان، این اعتقاد شیعه را امری خرافی میدانند. بهترین راه در پاسخ به این دست از شبهات بهرهگیری از آیات قرآن است اما در قرآن کریم دو دسته آیه در این مسئله وجود دارد: دسته ای شفاعت را تایید می کنند و دسته دیگر رد می کنند برای شناخت دقیق هر دو دسته را بررسی می کنیم .
آیات مخالف
دسته اول: این قبیل از آیات مسئله شفاعت و تأثیر واسطه و اسباب در روز قیامت را نفی میکنند. برخی از مهمترین آیات این گروه عبارتند از:
1ـ بقره/48: وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً، وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ، وَ لا یُۆْخَذُ مِنْها عَدْلٌ، وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ، بپرهیزید از روزى كه احدى به جاى دیگرى جزاء داده نمیشود، و از او شفاعتى پذیرفته نیست، و از او عوضى گرفته نمیشود، و هیچكس از ناحیه كسى یارى نمىگردد.
2ـ بقره/166: ... وَ رَأَوُا الْعَذابَ، وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ، عذاب را مىبینند و دستشان از همه اسباب بریده میشود.
بقره/254: ... یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ ... ، ...روزى كه در آن نه خرید و فروشى است، و نه رابطه دوستى ...
3ـ انعام/94: وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى، كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ، وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ، وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ، الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیكُمْ شُرَكاءُ، لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَكُمْ، وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ، امروز تک تک و به تنهایى نزد ما آمدید، همانطور كه روز اولى كه شما را آوردیم لخت و تنها آفریدیم، و آنچه به شما داده بودیم با خود نیاوردید، و پشت سر نهادید، با شما نمىبینیم آن شفیعانى كه یک عمر شریكان ما در سرنوشت خود مىپنداشتید، آرى ارتباحهایى كه بین شما بود، و به خاطر آن منحرف شدید، قطع شد، و آنچه را مىپنداشتید (امروز نمىبینید) .
آیاتى كه شفاعت را انكار مىكنند ـ اگر بگوییم ناظر به شفاعت در روز قیامت است ـ شفاعت به طور استقلال را نفى مىكند، و میخواهد بفرماید: كسى در آن روز مستقل در شفاعت نیست، كه چه خدا اجازه بدهد و چه ندهد او بتواند شفاعت كند
4ـ یونس/18: وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ، وَ یَقُولُونَ هۆُلاءِ شُفَعاۆُنا عِنْدَ اللَّهِ، قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا یَعْلَمُ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ؟ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا یُشْرِكُونَ، به غیر خدا چیزى را مىپرستند كه نه ضررى برایشان دارد، و نه سودى به ایشان مىرساند، و میگویند: اینها شفیعان ما به نزد خدایند، بگو: آیا به خدا چیزى یاد میدهید كه خود او در آسمانها و زمین اثرى از آن سراغ ندارد؟ منزه و والا است خدا، از آنچه ایشان برایش شریک مىپندارند.
آیات موافق
دسته دوم: در برخی دیگر از آیات مشاهده میشود که خداوند متعال این موضوع را فی الجمله اثبات مینماید. به عنوان نمونه در آیات زیر آمده است:
1ـ بقره/255: لَهُ ما فِی السَّماواتِ، وَ ما فِی الْأَرْضِ، مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ؟ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ، برای اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، كیست كه بدون اذن او نزد او شفاعتى كند؟ او میداند اعمالى را كه یک یک آنان كردهاند، و همچنین آثارى كه از خود به جاى نهادهاند.
2ـ یونس/3: إِنَّ رَبَّكُمُ، اللَّهُ، الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ، ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ، یُدَبِّرُ الْأَمْرَ، ما مِنْ شَفِیعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ، به درستى پروردگار شما تنها اللَّه است، كه آسمانها و زمین را در شش روز بیافرید، آنگاه بر عرش مسلط گشته، تدبیر امر نمود، هیچ شفیعى نیست مگر بعد از آنكه او اجازه دهد.
3ـ طه/110: یَومَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ، إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ، وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلًا، یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ، وَ لا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً، امروز شفاعت سودى نمىبخشد، مگر از كسى كه رحمان به او اجازه داده باشد، و سخن او را پسندیده باشد، او به آنچه مردم كردهاند، و نیز به آنچه آثار پشت سر نهادهاند، دانا است، و مردم به او احاطه علمى ندارند.
4ـ مریم/87: لا یَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ، إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً، مالک شفاعت نیستند، مگر تنها كسانى كه نزد خدا عهدى داشته باشند.
5ـ انبیاء/28: وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً، سُبْحانَهُ، بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ، لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ، وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ، یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ، وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى، وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ، گفتند: خدا فرزندى گرفته، منزه است خدا، بلكه فرشتگان بندگان آبرومند اویند كه در سخن از او پیشى نمىگیرند، و به امر او عمل مىكنند، و او میداند آنچه را كه آنان مىكنند، و آنچه اثر كه دنبال كردههایشان میماند، و ایشان شفاعت نمىكنند، مگر كسى را كه خدا راضى باشد، و نیز ایشان از ترس او همواره در حالت اشفاقند.
شفاعت فی الجمله مورد قبول خداوند میباشد لکن هیچکس فی نفسه نمیتواند آن را انجام دهد بلکه به اذن خداوند در اختیار کسانی که شایستگی آن را داشته باشند قرار خواهد گرفت
6ـ سجده/4: اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ، ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ، ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفِیعٍ، أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ،؟ او است اللَّه، كه آسمانها و زمین را در شش روز بیافرید، و سپس بر عرش مسلط گشت، شما به غیر او سرپرست و شفیعى ندارید، آیا باز هم متذكر نمىگردید؟!
این آیات به طورى كه ملاحظه مىفرمایید، یا شفاعت را مختص به خدا مىكند و یا آن را عمومیت میدهد، و براى غیر خدا نیز اثبات مىكند، اما با این شرط كه خدا به او اذن داده باشد، و به شفاعتش راضى باشد، و امثال این شروط.
در جمع میان این دو دسته از آیات باید چنین بیان داشت که شفاعت فی الجمله مورد قبول خداوند میباشد لکن هیچکس فی نفسه نمیتواند آن را انجام دهد بلکه به اذن خداوند در اختیار کسانی که شایستگی آن را داشته باشند قرار خواهد گرفت.
نتیجه...
سخن كوتاه اینكه نه اعطاء و دادنش طورى است كه اختیار خدا را از او سلب كند، و بعد از دادن نسبت به آنچه داده ندار و فقیر شود، و نه ندادنش او را ناچار به حفظ آنچه نداده میسازد، و سلطنتش را نسبت به آن باطل مىكند.
از اینجا معلوم میشود: آیاتى كه شفاعت را انكار مىكنند ـ اگر بگوییم ناظر به شفاعت در روز قیامت است ـ شفاعت به طور استقلال را نفى مىكند، و میخواهد بفرماید: كسى در آن روز مستقل در شفاعت نیست، كه چه خدا اجازه بدهد و چه ندهد او بتواند شفاعت كند، و آیاتى كه آن را اثبات مىكند، نخست اصالت در آن را براى خدا اثبات مىكند، و براى غیر خدا به شرط اذن و تملیک خدا اثبات مینماید، پس شفاعت براى غیر خدا هست، اما با اذن خدا.
فرآوری: زینب مجلسی راد
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منبع :
1 - المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، ج 1، ص 235